ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ربیعی، سخنگوی دولت:
دولت خود را مکلف به همکاری با رئیس جمهور منتخب میداند
گروه سیاسی/ سخنگوی دولت روز گذشته با تشریح فرایندهای تأمین واکسن، اعم از واردات و تأمین در داخل، اعلام کرد که برخلاف ادعاها، تاکنون فقط دو واکسن برکت و پاستور رونمایی شده و از این میان نیز صرفاً 250 هزار دوز واکسن برکت برچسبگذاری و توزیع شده است و برخلاف برخی باورها، اینطور نیست که تاکنون 8 واکسن داخلی رونمایی شده باشد. علی ربیعی همچنین با اشاره به تلاشهای دولت برای تأمین واکسن خارجی و مشکلات ایجاد شده در این مسیر، گفت اگر تحریم نبود و پول هم داشتیم، حتماً واکسن بیشتری وارد میکردیم. به گزارش ایرنا، ربیعی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه با وجود رونمایی از ۸ نوع واکسن در کشور، وارد پنجمین دوره اوج ویروس کرونا شدیم، ابتدا بر این نکته تأکید کرد که تاکنون فقط از دو واکسن پاستور و برکت رونمایی شد و بقیه موارد فعلاً مراحل بالینی را طی میکنند. در این میان برکت هم تاکنون ۲ میلیون دوز واکسن تولید کرده که در مرحله تست پایداری و تست فنی است، در مرحله بعد، باید برچسبگذاری شده و سپس آماده تزریق میشوند. دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری، با رد آمارهای مختلف درباره تولید واکسن داخلی، تأکید کرد که تاکنون ۲۵۰ هزار دوز واکسن برکت این مراحل را طی کرده و توزیع شده و ورود محمولههای بیشتر، نیازمند طی مراحلی است که در بالا ذکر شد.
سخنگوی دولت با ابراز امیدواری مبنی بر اینکه در روزهای آتی واکسن بیشتری در کشور توزیع شود، درباره دشواریهای واردات واکسن هم گفت: ما بهموقع برای قرارداد با کواکس اقدام کردیم، اما نمیتوانستیم پولهای بلوکه شده در کشور کره جنوبی را انتقال دهیم. ربیعی، دلیل دیگر تأخیر در واردات واکسن را، تصمیمهای سیاسی کشورها مانند تحریم امریکا و تصمیم دادستان هند دانست و افزود: هر دو سیاست ما، یعنی واردات و همزمان، تلاش برای تولید در داخل درست بود. اخیراً فردی در فضای مجازی گفت که اینها ضد تولید هستند و نباید وارد میکردند، درحالی که اگر تحریم و موانع نبود و پول دست ما بود، حتماً بیشتر وارد میکردیم، هرچند که از تولید داخل نیز پشتیبانی کردیم.
اضافه شدن 800 تخت بیمارستانی در سیستان و بلوچستان
سخنگوی دولت، در پاسخ به سؤال خبرنگاری که گفت برخی با مشاهده وضعیت سیستان و بلوچستان و هورالعظیم و همچنین وضعیت بازارها ادعا میکنند دولت کار را رها کرده است، خطاب به این خبرنگار گفت: این مسأله، بیش از آنکه سؤال باشد، مشابه بیانیههای سیاسی است، برای همین به نظر میرسد کار رسانهای را به کار جناحی تقلیل دادهاید که این به نظرم خوب نیست و به دور از اصول حرفهای است. ربیعی با اشاره به اینکه برخلاف این ادعاها، در یک سال و نیم گذشته 800 تخت بیمارستانی در استان سیستان و بلوچستان اضافه شده، ظرفیت دستگاههای اکسیژنساز، دو و نیم برابر و ظرفیت آیسییو دو برابر شده است، علت شیوع کرونا در این استان را «کرونای دلتا» دانست و گفت: براساس گفته مسئولان سلامت و استاندار، از بین ۱۰۰نفری که بهطور غیرقانونی از مرز وارد شده و به کشور آمدهاند، ۵۰ نفر کرونا مثبت بودهاند. بنابراین همه این عوامل دست به دست هم داده تا شرایط در این استان، سختتر باشد. البته تا اینجا، در یک مرحله تستهای کرونا به هزار و 500 تست و از شنبه دوباره به روزانه 2 هزار و 500 تست افزایش یافته است. سخنگوی دولت درباره شرایط هورالعظیم نیز فاجعهنمایی از این مسأله را غیرواقعی توصیف کرد و با بیان اینکه با روانهشدن آب کرخه، از تداوم فاجعه مرگ ماهیها در هور جلوگیری شد، تأکید کرد: برخی دولت را به رهاکردن امور متهم میکنند، اما این نظر دوستانی است که در این هشت سال، هر روز صفت و دروغی به شیوه غیراخلاقی علیه دولت ساختند و ظاهراً در ماههای آخر هم قرار است «رهاکردن» مطرح باشد! البته یک اشکالی حتماً به دولت وارد است و آن اینکه مشکلاتمان را نگفتیم و از چالشها و تنشها حرف نزدیم تا آرامش مردم مخدوش نشود.
کشف حدود چهار هزار مرکز غیرمجاز استخراج رمزارز
ربیعی درباره علت خاموشیهای اخیر نیز با بیان اینکه مطابق گزارش وزارت نیرو، از ابتدای سالجاری، افزایش قابل ملاحظه دما منجر به افزایش شدید مصرف برق شده است، اظهارکرد: ۴۰ درصد مصرف برق کشور در تابستان نیز صرف وسایل سرمایشی میشود، در همین مدت مصرف صنایع و کشاورزی نیز افزایش قابل ملاحظهای داشته است و همین موضوع میزان آسیبپذیری تأسیسات را افزایش داده است. او مصرف غیرمجاز برق برای استخراج رمز ارزها را علت دیگری دانست و گفت: با هماهنگی واحدهای ذیربط تاکنون 3 هزار و 780 مرکز غیرمجاز کشف شده که بالغ بر ۵۷۰ مگاوات یعنی یک پنجم برق تهران را مصرف میکردند. سخنگوی دولت، خشکسالی و کاهش ذخیره آب سدها، خارج شدن برخی نیروگاههای آبی از مدار و عدم سرمایهگذاری لازم به علت تحریمها را علت دیگر بروز مشکلات برق دانست و گفت: اوج مصرف برق در این روزها به حدود ۶۶ هزار مگاوات رسیده، درحالی که تولید نیروگاههای حرارتی و برقآبی مجموعاً ۵۲ هزار مگاوات است، ضمن اینکه دولت یازدهم و دوازدهم ۲۹ هزار مگاوات برق به تولید اضافه کرده است. ربیعی در نهایت، علت اعمال خاموشیهای خارج از برنامه را افزایش شدید مصرف و منفی شدن تراز تولید و مصرف دانست که باعث عملکرد خودکار رلههای فرکانسی به منظور جلوگیری از بروز خاموشی گسترده میشود.
پاسخ ربیعی به اتهام یک نماینده مجلس علیه دولت
ربیعی در واکنش به ادعای یک نماینده مبنی براینکه نهاد ریاست جمهوری به صورت شبانه روز درحال از بین بردن اسناد تخصیصی ارزهای ۴۲۰۰ تومانی است، با ابراز تأسف از اینکه این روزها شاهد تعدد افرادی هستیم که نه میدانند و نه میخوانند، اما دچار پرگوییاند، اظهار کرد: مگر معاونت اقتصادی رئیس جمهوری جای تخصیص ارز است؟ در کدام دورهای معاونت اقتصادی ارز تخصیص داده است؟
سخنگوی دولت، این ادعا و سؤالات در این زمینه را ناشی از ناآگاهی طراحان سؤال درباره چگونگی تخصیص ارز و فرایندهای آن دانست و افزود: فرایند تخصیص ارز مشخص است. بنابراین، نه تنها نباید با طرح سؤالهای فاقد صحت با روح و روان جامعه بازی کنیم، بلکه باید توجه داشته باشیم که ما دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی داریم که به همه جزئیات اشراف دارند. بنابراین جایی برای چنین نگرانیها و اینگونه شایعهپراکنیهای بیاساس نیست و موضوع مطرح شده را از اساس تکذیب میکنم.
ادامه گفتوگو با عربستان برای تقلیل اختلافها
سخنگوی دولت درباره گفتوگوهای ایران و عربستان نیز با اشاره به اینکه در این گفتوگوها مسائل میان دو کشور از موضعی دوستانه و با حسن نیت به بحث گذاشته شده و پیشرفتهایی هم به دست آمده است، اعلام کرد: این گفتوگوها را تا به حداقل رساندن اختلاف نظرها ادامه خواهیم داد.
ربیعی با بیان اینکه درک میکنیم در برخی موارد ممکن است اختلافات، پیچیدگیهایی داشته باشد که حل آنها به زمان مناسب نیاز دارد، ادامه داد: ما این گفتوگوها را تا به حداقل رساندن اختلاف نظرها ادامه خواهیم داد، همواره آمادگی داریم با تکیه بر حسن نیت متقابل، تأمین منافع و رفع نگرانیهای دو طرف، این گفتوگو را با جدیت ادامه بدهیم. سخنگوی دولت در بخش دیگری از این نشست، خرابکاری در یکی از ساختمانهای سازمان انرژی اتمی در کرج را تأیید، اما تأکید کرد که این اقدام منجر به آسیب انسانی نشده و آسیب تجهیزاتی هم قابل توجه نبوده است.
او گفت: سقف یکی از سولهها سوراخ شده که به ناچار این سقف را برای تعمیر جمعآوری کردند و عکسهای منتشر شده مربوط به زمان تعویض سقف بوده است.
سخنگوی دولت در زمینه این خرابکاری، انگشت اتهام را به سمت رژیم صهیونیستی نشانه گرفت و اظهارکرد: رژیم صهیونیستی با این اقدامات میخواهد علامت بدهد که ایران را متوقف کرده و دیگر نیازی به گفتوگو با ایران نیست، اما این درحالی است که پس از هر خرابکاری توان ما افزایش پیدا کرده است.
سخنگوی دولت درباره محور مذاکرات دولت با طالبان در دو سال گذشته نیز تصریح کرد: مذاکرات در این زمینه تصمیمی است که در سطوح عالی گرفته می شود و در جهت منافع ملی است
تغییری در تیم مذاکره کننده رخ نداده
ربیعی درباره تغییر اعضای تیم مذاکرهکننده و در پاسخ به اینکه آیا دولت از این فرایند کنار گذاشته شده است؟ گفت: تصمیمگیری درباره مذاکرات احیای برجام در سطوح عالی، زیر نظر و هدایت مقام معظم رهبری و در شورای عالی امنیت ملی انجام میگیرد. اینکه توسط چه کسی و در کدام دولت مذاکره نهایی انجام خواهد شد، بستگی به تأمین نظر جمهوری اسلامی ایران و اراده سیاسی طرف امریکایی دارد.
او با بیان اینکه در حال حاضر، تغییری در تیم مذاکرهکننده رخ نداده و روند مذاکرات بویژه درباره مسائل دشوار و فنی به پایان رسیده است، ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران برخلاف دولت امریکا، دولت را به عنوان یک موجودیت حقوقی یکپارچه و مستمر میبیند که در برابر همه تعهدات بینالمللی که دولتهای پیشین سپردهاند، پایبند است. بنابراین اگر توافق در دولت دوازدهم انجام بگیرد، بدون تردید دولت سیزدهم بنا به این قاعده حقوقی به همه تعهدات پایبند خواهد بود.
سخنگوی دولت با بیان اینکه مذاکرات وین شاهد پیشرفتهای خوبی در بسیاری از موضوعات بوده است، اظهار کرد: اما قابل انکار نیست که اختلاف نظرهایی درباره برخی موضوعات وجود دارد.هرچند وجود اختلاف نظر درباره موضوعات باقیمانده، لزوماً به معنای بنبست در مذاکرات نیست.
او با تأکید بر اینکه چارچوب کلی مواضع ایران از این قرار است که امریکا باید ابتدا تحریمهای خود را لغو کرده، در ادامه، لغو تحریمهای امریکا راستیآزمایی شود و سپس ایران اقدامات جبرانی خود را متوقف و اجرای تعهدات هستهای خود را از سر گیرد، گفت که نحوه اجرایی شدن این چارچوب - که البته درباره کلیات آن درک مشترکی بین طرفها وجود دارد- یکی از موضوعات باقیمانده در مذاکرات است. ربیعی با اشاره به اینکه جلسات کمیته بررسی و تطبیق متن نهایی توافق ایران و ۱+۴ با منافع ملی، طبق روال خود برگزار میشود و آقای عراقچی و صالحی نیز در این جلسات حضور دارند، گفت: کمیته مذکور یک کمیته «میانبخشی» است و از مجلس شورای اسلامی، دولت و شورای عالی امنیت ملی و نمایندگان رئیس جمهور منتخب در آن حضور و وظیفه تطبیق مذاکرات با قانون مصوب مجلس را برعهده دارند.
سخنگوی دولت با ابراز امیدواری مبنی بر اینکه در روزهای آتی واکسن بیشتری در کشور توزیع شود، درباره دشواریهای واردات واکسن هم گفت: ما بهموقع برای قرارداد با کواکس اقدام کردیم، اما نمیتوانستیم پولهای بلوکه شده در کشور کره جنوبی را انتقال دهیم. ربیعی، دلیل دیگر تأخیر در واردات واکسن را، تصمیمهای سیاسی کشورها مانند تحریم امریکا و تصمیم دادستان هند دانست و افزود: هر دو سیاست ما، یعنی واردات و همزمان، تلاش برای تولید در داخل درست بود. اخیراً فردی در فضای مجازی گفت که اینها ضد تولید هستند و نباید وارد میکردند، درحالی که اگر تحریم و موانع نبود و پول دست ما بود، حتماً بیشتر وارد میکردیم، هرچند که از تولید داخل نیز پشتیبانی کردیم.
اضافه شدن 800 تخت بیمارستانی در سیستان و بلوچستان
سخنگوی دولت، در پاسخ به سؤال خبرنگاری که گفت برخی با مشاهده وضعیت سیستان و بلوچستان و هورالعظیم و همچنین وضعیت بازارها ادعا میکنند دولت کار را رها کرده است، خطاب به این خبرنگار گفت: این مسأله، بیش از آنکه سؤال باشد، مشابه بیانیههای سیاسی است، برای همین به نظر میرسد کار رسانهای را به کار جناحی تقلیل دادهاید که این به نظرم خوب نیست و به دور از اصول حرفهای است. ربیعی با اشاره به اینکه برخلاف این ادعاها، در یک سال و نیم گذشته 800 تخت بیمارستانی در استان سیستان و بلوچستان اضافه شده، ظرفیت دستگاههای اکسیژنساز، دو و نیم برابر و ظرفیت آیسییو دو برابر شده است، علت شیوع کرونا در این استان را «کرونای دلتا» دانست و گفت: براساس گفته مسئولان سلامت و استاندار، از بین ۱۰۰نفری که بهطور غیرقانونی از مرز وارد شده و به کشور آمدهاند، ۵۰ نفر کرونا مثبت بودهاند. بنابراین همه این عوامل دست به دست هم داده تا شرایط در این استان، سختتر باشد. البته تا اینجا، در یک مرحله تستهای کرونا به هزار و 500 تست و از شنبه دوباره به روزانه 2 هزار و 500 تست افزایش یافته است. سخنگوی دولت درباره شرایط هورالعظیم نیز فاجعهنمایی از این مسأله را غیرواقعی توصیف کرد و با بیان اینکه با روانهشدن آب کرخه، از تداوم فاجعه مرگ ماهیها در هور جلوگیری شد، تأکید کرد: برخی دولت را به رهاکردن امور متهم میکنند، اما این نظر دوستانی است که در این هشت سال، هر روز صفت و دروغی به شیوه غیراخلاقی علیه دولت ساختند و ظاهراً در ماههای آخر هم قرار است «رهاکردن» مطرح باشد! البته یک اشکالی حتماً به دولت وارد است و آن اینکه مشکلاتمان را نگفتیم و از چالشها و تنشها حرف نزدیم تا آرامش مردم مخدوش نشود.
کشف حدود چهار هزار مرکز غیرمجاز استخراج رمزارز
ربیعی درباره علت خاموشیهای اخیر نیز با بیان اینکه مطابق گزارش وزارت نیرو، از ابتدای سالجاری، افزایش قابل ملاحظه دما منجر به افزایش شدید مصرف برق شده است، اظهارکرد: ۴۰ درصد مصرف برق کشور در تابستان نیز صرف وسایل سرمایشی میشود، در همین مدت مصرف صنایع و کشاورزی نیز افزایش قابل ملاحظهای داشته است و همین موضوع میزان آسیبپذیری تأسیسات را افزایش داده است. او مصرف غیرمجاز برق برای استخراج رمز ارزها را علت دیگری دانست و گفت: با هماهنگی واحدهای ذیربط تاکنون 3 هزار و 780 مرکز غیرمجاز کشف شده که بالغ بر ۵۷۰ مگاوات یعنی یک پنجم برق تهران را مصرف میکردند. سخنگوی دولت، خشکسالی و کاهش ذخیره آب سدها، خارج شدن برخی نیروگاههای آبی از مدار و عدم سرمایهگذاری لازم به علت تحریمها را علت دیگر بروز مشکلات برق دانست و گفت: اوج مصرف برق در این روزها به حدود ۶۶ هزار مگاوات رسیده، درحالی که تولید نیروگاههای حرارتی و برقآبی مجموعاً ۵۲ هزار مگاوات است، ضمن اینکه دولت یازدهم و دوازدهم ۲۹ هزار مگاوات برق به تولید اضافه کرده است. ربیعی در نهایت، علت اعمال خاموشیهای خارج از برنامه را افزایش شدید مصرف و منفی شدن تراز تولید و مصرف دانست که باعث عملکرد خودکار رلههای فرکانسی به منظور جلوگیری از بروز خاموشی گسترده میشود.
پاسخ ربیعی به اتهام یک نماینده مجلس علیه دولت
ربیعی در واکنش به ادعای یک نماینده مبنی براینکه نهاد ریاست جمهوری به صورت شبانه روز درحال از بین بردن اسناد تخصیصی ارزهای ۴۲۰۰ تومانی است، با ابراز تأسف از اینکه این روزها شاهد تعدد افرادی هستیم که نه میدانند و نه میخوانند، اما دچار پرگوییاند، اظهار کرد: مگر معاونت اقتصادی رئیس جمهوری جای تخصیص ارز است؟ در کدام دورهای معاونت اقتصادی ارز تخصیص داده است؟
سخنگوی دولت، این ادعا و سؤالات در این زمینه را ناشی از ناآگاهی طراحان سؤال درباره چگونگی تخصیص ارز و فرایندهای آن دانست و افزود: فرایند تخصیص ارز مشخص است. بنابراین، نه تنها نباید با طرح سؤالهای فاقد صحت با روح و روان جامعه بازی کنیم، بلکه باید توجه داشته باشیم که ما دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی داریم که به همه جزئیات اشراف دارند. بنابراین جایی برای چنین نگرانیها و اینگونه شایعهپراکنیهای بیاساس نیست و موضوع مطرح شده را از اساس تکذیب میکنم.
ادامه گفتوگو با عربستان برای تقلیل اختلافها
سخنگوی دولت درباره گفتوگوهای ایران و عربستان نیز با اشاره به اینکه در این گفتوگوها مسائل میان دو کشور از موضعی دوستانه و با حسن نیت به بحث گذاشته شده و پیشرفتهایی هم به دست آمده است، اعلام کرد: این گفتوگوها را تا به حداقل رساندن اختلاف نظرها ادامه خواهیم داد.
ربیعی با بیان اینکه درک میکنیم در برخی موارد ممکن است اختلافات، پیچیدگیهایی داشته باشد که حل آنها به زمان مناسب نیاز دارد، ادامه داد: ما این گفتوگوها را تا به حداقل رساندن اختلاف نظرها ادامه خواهیم داد، همواره آمادگی داریم با تکیه بر حسن نیت متقابل، تأمین منافع و رفع نگرانیهای دو طرف، این گفتوگو را با جدیت ادامه بدهیم. سخنگوی دولت در بخش دیگری از این نشست، خرابکاری در یکی از ساختمانهای سازمان انرژی اتمی در کرج را تأیید، اما تأکید کرد که این اقدام منجر به آسیب انسانی نشده و آسیب تجهیزاتی هم قابل توجه نبوده است.
او گفت: سقف یکی از سولهها سوراخ شده که به ناچار این سقف را برای تعمیر جمعآوری کردند و عکسهای منتشر شده مربوط به زمان تعویض سقف بوده است.
سخنگوی دولت در زمینه این خرابکاری، انگشت اتهام را به سمت رژیم صهیونیستی نشانه گرفت و اظهارکرد: رژیم صهیونیستی با این اقدامات میخواهد علامت بدهد که ایران را متوقف کرده و دیگر نیازی به گفتوگو با ایران نیست، اما این درحالی است که پس از هر خرابکاری توان ما افزایش پیدا کرده است.
سخنگوی دولت درباره محور مذاکرات دولت با طالبان در دو سال گذشته نیز تصریح کرد: مذاکرات در این زمینه تصمیمی است که در سطوح عالی گرفته می شود و در جهت منافع ملی است
تغییری در تیم مذاکره کننده رخ نداده
ربیعی درباره تغییر اعضای تیم مذاکرهکننده و در پاسخ به اینکه آیا دولت از این فرایند کنار گذاشته شده است؟ گفت: تصمیمگیری درباره مذاکرات احیای برجام در سطوح عالی، زیر نظر و هدایت مقام معظم رهبری و در شورای عالی امنیت ملی انجام میگیرد. اینکه توسط چه کسی و در کدام دولت مذاکره نهایی انجام خواهد شد، بستگی به تأمین نظر جمهوری اسلامی ایران و اراده سیاسی طرف امریکایی دارد.
او با بیان اینکه در حال حاضر، تغییری در تیم مذاکرهکننده رخ نداده و روند مذاکرات بویژه درباره مسائل دشوار و فنی به پایان رسیده است، ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران برخلاف دولت امریکا، دولت را به عنوان یک موجودیت حقوقی یکپارچه و مستمر میبیند که در برابر همه تعهدات بینالمللی که دولتهای پیشین سپردهاند، پایبند است. بنابراین اگر توافق در دولت دوازدهم انجام بگیرد، بدون تردید دولت سیزدهم بنا به این قاعده حقوقی به همه تعهدات پایبند خواهد بود.
سخنگوی دولت با بیان اینکه مذاکرات وین شاهد پیشرفتهای خوبی در بسیاری از موضوعات بوده است، اظهار کرد: اما قابل انکار نیست که اختلاف نظرهایی درباره برخی موضوعات وجود دارد.هرچند وجود اختلاف نظر درباره موضوعات باقیمانده، لزوماً به معنای بنبست در مذاکرات نیست.
او با تأکید بر اینکه چارچوب کلی مواضع ایران از این قرار است که امریکا باید ابتدا تحریمهای خود را لغو کرده، در ادامه، لغو تحریمهای امریکا راستیآزمایی شود و سپس ایران اقدامات جبرانی خود را متوقف و اجرای تعهدات هستهای خود را از سر گیرد، گفت که نحوه اجرایی شدن این چارچوب - که البته درباره کلیات آن درک مشترکی بین طرفها وجود دارد- یکی از موضوعات باقیمانده در مذاکرات است. ربیعی با اشاره به اینکه جلسات کمیته بررسی و تطبیق متن نهایی توافق ایران و ۱+۴ با منافع ملی، طبق روال خود برگزار میشود و آقای عراقچی و صالحی نیز در این جلسات حضور دارند، گفت: کمیته مذکور یک کمیته «میانبخشی» است و از مجلس شورای اسلامی، دولت و شورای عالی امنیت ملی و نمایندگان رئیس جمهور منتخب در آن حضور و وظیفه تطبیق مذاکرات با قانون مصوب مجلس را برعهده دارند.
محمود دولتآبادی در نشست مجازی پاسداشت روز قلم:
هیچ آرزویی جز سربلندی این مملکت ندارم
گروه فرهنگی: محمود دولتآبادی در نشستی که به مناسبت گرامیداشت روز قلم برپا شد، گفت:«اگر آن دلسوختگی را برای سرباز مملکتم، زندهیاد سردار سلیمانی انجام دادم، به آن باور داشتم. برای من هیچ استثنایی وجود ندارد و همه سربازانی که از مملکت ما و شما دفاع میکنند، عزیز هستند.»
روز قلم را بهعنوان روز بعد از صلح گرامی میدارم
اهالی کتاب با برپایی برنامههای مختلفی روز قلم را پاس داشتند؛ از جمله این برنامهها نشست مجازی کلاب هاوس فیدیبو بود که شامگاه دوشنبه با حضور محمود دولت آبادی برگزار شد. این نویسنده پیشکسوت کشورمان با اشاره به اینکه «روز قلم، روز بعد از صلح است»گفت: «سیزدهم تیرماه (تیرگان) روزی است که آرش کمانگیر با پرتاب تیر مرزهای بین ایران و توران را مشخص میکند و در آن روز عملاً صلح برقرار میشود؛ فردای این روز، روز قلم نامگذاری شده است و چنانچه در تمام دنیا نویسندگان و شاعران جدی، همیشه صلح را پاسداری کردهاند، من هم به تأسی از همه نویسندگان این جهان پرآشوب میگویم، روز قلم را بهعنوان روز بعد از صلح گرامی میدارم.» دولت آبادی ارزش بالای قلم، نوشتن، نویسندگی و گرامیداشت آن را میراث گذشتگان ما و از زمان عمر خیام دانست و گفت: «ادبیات، شعر، نمایشنامه، داستان و رمان ما از یک خانوادهاند. شاعر همیشه از منِ خودش آغاز میکند، اما نویسنده و دبیر از دیگری آغاز میکند، دیگری را به من خود میآورد و بیان میکند. ما دیگران را دوست داریم و باید دوست داشته باشیم تا بتوانیم آنها را بنویسیم. عروسکها در ادبیات ما جای نمیگیرند و شخصیت پدید نمیآید، مگر اینکه بتوانیم دیگری و دیگران را دوست داشته باشیم، آنگونه که من دوست داشته و دوست میدارم.»
آنچه از دل و در عین سوختگی برمیآید باید بر دل دیگری بنشیند
پس از اتمام سخنان دولتآبادی حاضران در نشست، پرسشهای خود را مطرح کردند. او در پاسخ به سؤالی درباره استقبال از آثارش عنوان کرد: «آنچه از دل من و در عین سوختگی برمیآید، منطقاً باید بر دل دیگری بنشیند. در طول زندگیام چهار بار ضمن کار تا لب مرگ رفته و برگشتهام؛ که سه بار آن را در روزگار سپریشده و یکبار آن را در «طریق بسمل شدن» تجربه کردم؛ بنابراین عجیب است اگر خواننده من این حس صادقانه را نگیرد یا نتواند بگیرد.» نویسنده کتاب «کلیدر» ادامه داد: «درجاهای دیگر دنیا شهرداریها برای خود نسبت به هنرمندان مسئولیتی تعریف کردهاند، اما در کشور ما چنین نیست. همین چند وقت پیش به شهرداری پیشنهاد دادم جایی در اختیارم بگذارند تا وقتیکه زندهام، خانه بیهقی را در تهران پدید بیاورم، که جوابی نگرفتم و فقط به اینطرف و آنطرف حوالهکردند.»
دولتآبادی در پاسخ به چرایی موضعگیریهای او برای وطن عنوان کرد: «من به خودم دروغ نمیگویم. نویسنده نباید به خودش دروغ بگوید، نویسنده نقاب ندارد و با قلب و عقلش زندگی میکند. سؤال من از کسانی که به من اعتراض داشتند این است که آیا من در طول عمرم که از ۱۰ سالگی که کار میکنم، جز برای مملکت کار کردهام؟ جز برای زبان فارسی، مردم این مملکت و بیان آنها کاری کرده و مقصدی داشتهام؟ من هیچ آرزویی جز سربلندی، آزادگی، سلامت، بهداشت، آموزش و پرورش و رشد اجتماعی مملکت و این وطن نداشتهام.» او ادامه داد:«ما اول باید به خودمان بپردازیم و من عملاً این کار را انجام دادهام. بنابراین اگر آن دلسوختگی را برای سرباز مملکتم، زندهیاد سردار سلیمانی انجام دادم، به آن باور داشتم. زیرا مردی نخبه مأمور میشود کاری را انجام دهد، ورای آن سیاستی که او را مأمور کرده، اینکه او سوخته آن کار است؛ امر دیگری است که من آن را قدر دانستم، کما اینکه همان رنج را برای همه افسران ما که در آستانه جنگ ۸ ساله از بین رفتند، هم دیده و برای آنان گریسته و سخن گفتهام.» دولتآبادی گفت:«من برای تکتک آن افرادی که در این مملکت بودند و بنا بود این مملکت را نگهدارند، «کلنل» را نوشتم. بنابراین، این حس و عاطفه و بیان من منحصر به سردار سلیمانی نبوده است. برای من هیچ استثنایی وجود ندارد و همه سربازانی که از مملکت ما و شما دفاع میکنند، عزیز هستند.»
روز قلم را بهعنوان روز بعد از صلح گرامی میدارم
اهالی کتاب با برپایی برنامههای مختلفی روز قلم را پاس داشتند؛ از جمله این برنامهها نشست مجازی کلاب هاوس فیدیبو بود که شامگاه دوشنبه با حضور محمود دولت آبادی برگزار شد. این نویسنده پیشکسوت کشورمان با اشاره به اینکه «روز قلم، روز بعد از صلح است»گفت: «سیزدهم تیرماه (تیرگان) روزی است که آرش کمانگیر با پرتاب تیر مرزهای بین ایران و توران را مشخص میکند و در آن روز عملاً صلح برقرار میشود؛ فردای این روز، روز قلم نامگذاری شده است و چنانچه در تمام دنیا نویسندگان و شاعران جدی، همیشه صلح را پاسداری کردهاند، من هم به تأسی از همه نویسندگان این جهان پرآشوب میگویم، روز قلم را بهعنوان روز بعد از صلح گرامی میدارم.» دولت آبادی ارزش بالای قلم، نوشتن، نویسندگی و گرامیداشت آن را میراث گذشتگان ما و از زمان عمر خیام دانست و گفت: «ادبیات، شعر، نمایشنامه، داستان و رمان ما از یک خانوادهاند. شاعر همیشه از منِ خودش آغاز میکند، اما نویسنده و دبیر از دیگری آغاز میکند، دیگری را به من خود میآورد و بیان میکند. ما دیگران را دوست داریم و باید دوست داشته باشیم تا بتوانیم آنها را بنویسیم. عروسکها در ادبیات ما جای نمیگیرند و شخصیت پدید نمیآید، مگر اینکه بتوانیم دیگری و دیگران را دوست داشته باشیم، آنگونه که من دوست داشته و دوست میدارم.»
آنچه از دل و در عین سوختگی برمیآید باید بر دل دیگری بنشیند
پس از اتمام سخنان دولتآبادی حاضران در نشست، پرسشهای خود را مطرح کردند. او در پاسخ به سؤالی درباره استقبال از آثارش عنوان کرد: «آنچه از دل من و در عین سوختگی برمیآید، منطقاً باید بر دل دیگری بنشیند. در طول زندگیام چهار بار ضمن کار تا لب مرگ رفته و برگشتهام؛ که سه بار آن را در روزگار سپریشده و یکبار آن را در «طریق بسمل شدن» تجربه کردم؛ بنابراین عجیب است اگر خواننده من این حس صادقانه را نگیرد یا نتواند بگیرد.» نویسنده کتاب «کلیدر» ادامه داد: «درجاهای دیگر دنیا شهرداریها برای خود نسبت به هنرمندان مسئولیتی تعریف کردهاند، اما در کشور ما چنین نیست. همین چند وقت پیش به شهرداری پیشنهاد دادم جایی در اختیارم بگذارند تا وقتیکه زندهام، خانه بیهقی را در تهران پدید بیاورم، که جوابی نگرفتم و فقط به اینطرف و آنطرف حوالهکردند.»
دولتآبادی در پاسخ به چرایی موضعگیریهای او برای وطن عنوان کرد: «من به خودم دروغ نمیگویم. نویسنده نباید به خودش دروغ بگوید، نویسنده نقاب ندارد و با قلب و عقلش زندگی میکند. سؤال من از کسانی که به من اعتراض داشتند این است که آیا من در طول عمرم که از ۱۰ سالگی که کار میکنم، جز برای مملکت کار کردهام؟ جز برای زبان فارسی، مردم این مملکت و بیان آنها کاری کرده و مقصدی داشتهام؟ من هیچ آرزویی جز سربلندی، آزادگی، سلامت، بهداشت، آموزش و پرورش و رشد اجتماعی مملکت و این وطن نداشتهام.» او ادامه داد:«ما اول باید به خودمان بپردازیم و من عملاً این کار را انجام دادهام. بنابراین اگر آن دلسوختگی را برای سرباز مملکتم، زندهیاد سردار سلیمانی انجام دادم، به آن باور داشتم. زیرا مردی نخبه مأمور میشود کاری را انجام دهد، ورای آن سیاستی که او را مأمور کرده، اینکه او سوخته آن کار است؛ امر دیگری است که من آن را قدر دانستم، کما اینکه همان رنج را برای همه افسران ما که در آستانه جنگ ۸ ساله از بین رفتند، هم دیده و برای آنان گریسته و سخن گفتهام.» دولتآبادی گفت:«من برای تکتک آن افرادی که در این مملکت بودند و بنا بود این مملکت را نگهدارند، «کلنل» را نوشتم. بنابراین، این حس و عاطفه و بیان من منحصر به سردار سلیمانی نبوده است. برای من هیچ استثنایی وجود ندارد و همه سربازانی که از مملکت ما و شما دفاع میکنند، عزیز هستند.»
رسیدگی به بحران قطعی برق دستور روحانی تأکید رئیسی
عذرخواهی رئیسجمهوری از مردم برای قطعی برق
دستور اژهای برای پیگیری علت قطعی برق
ابراز نگرانی رئیسی از مشکلات قطعی برق
گروه اقتصادی- رئیس جمهوری از قطعیهای مکرر برق و گاهی اوقات طولانی بودن آن از مردم عذرخواهی و در همین راستا معاون اول را مأمور بررسی این مشکل کرد. مشکلی که پیامدهای جدی برای اقتصاد کشور دربردارد.
افتتاح طرح های ملی که هر هفته برگزار میشود این بار با چهره و صورت دیگری برگزار شد. «عذرخواهی از مردم»
حسن روحانی در آیین افتتاح طرحهای ملی مناطق آزاد تجاری و اقتصادی که دیروز برگزار شد به مشکل قطعی برق که از هفته گذشته در سراسر کشور شروع شده اشاره کرد - که در همین ارتباط میتوانید گزارش صفحه 6 را هم بخوانید - و گفت: در 8 سال گذشته حدود 2500 مگاوات بهطور سالانه به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده است این درحالی است که قبل از این دولت به طور متوسط سالانه 1700 مگاوات برق اضافه میشد، اما با وجود این بهخاطر گرمای شدید و خشکسالی دچار مشکل میشویم.
دکتر روحانی با بیان اینکه برق برای زندگی، آسایش، حیات مردم و تولید کشور اهمیت بسزایی دارد، اظهار داشت: امسال دچار خشکسالی بیسابقهای هستیم و میزان بارندگی نسبت به پارسال 52 درصد کاهش داشته است و 7 هزار مگاوات تولید برقابی کشور بهخاطر کاهش آب سدها تقریباً قطع شده است. همچنین در روزهای گذشته نیروگاه بوشهر نیز بهخاطر نیاز به تعمیرات از مدار خارج شده بود؛ لذا رنج و سختی فراوانی برای مردم ایجاد شد.
رئیسجمهوری افزود: تولیدات صنعتی کشور نسبت به سال گذشته 50 درصد افزایش یافته و این موجب افزایش مصرف برق شده است. البته دلایل دیگری وجود دارد که به معاون اول دستور دادم تا مشکلات و راهحلهای این معضل را شناسایی و برطرف نمایند و در این زمینه بخشی از صنعت با تغییر ساعات فعالیت خود میتواند همراهی کند.
روحانی ادامه داد: در خاموشیها، مهم این است که مردم از ساعات آن مطلع باشند تا بتوانند پیشبینی و برنامهریزی کنند. البته نسبت به مردم عزیزی که در این روزها دچار مشکل و رنج شدند، عذرخواهی میکنم و خواهش میکنم مقداری در مصرف برق صرفهجویی کنند.
رئیسجمهوری گفت: وزارت نیرو در این زمینه مقصر نیست، منتها باید برای مردم توضیح دهد که مشکل چه بوده است و باید راهحل مشکل را اجرایی کنند.
همچنین رئیسجمهوری با اشاره به افتتاح 62 طرح توسعهای و زیرساختی در مناطق آزاد تجاری و اقتصادی کشور در هفتاد و هشتمین هفته از افتتاح طرحهای ملی، گفت: مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی نقش مهمی در اقتصاد و اشتغال برعهده دارند و در این دولت کارهای بسیار عظیم و بزرگی در این مناطق صورت گرفته است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی روز سهشنبه در آیین افتتاح طرحهای ملی مناطق آزاد تجاری و اقتصادی در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، گیلان و سیستان و بلوچستان، اظهار داشت: مناطق آزاد در آغاز فعالیت این دولت بیشتر واردکننده بود تا صادرکننده و بخش تجاری آن فعال بود تا بخش سرمایهگذاری که این یک نقیصه بزرگ برای این مناطق بود.
روحانی با بیان اینکه امروز مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی تولید کننده هستند و به مرکزی برای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند، گفت: در 8 سال گذشته در مناطق آزاد کارهای عظیمی صورت گرفته و طرحهای استراتژیک و زیرساختی مهمی در این مناطق اجرا شده است و این مناطق باید به نقطه اتصال ایران و کشورهای جهان تبدیل شود.
رئیسجمهوری با اشاره به اقدامات دولت تدبیر و امید در زمینه توسعه راهآهن سراسری، گفت: منطقه آزاد اروند در جنوبغربی کشور و در منطقه شلمچه پروژه ریلی بسیار مهمی دارد و آن اتصال راهآهن خرمشهر به بصره است که اقدامات سیاسی، توافق با عراق و کار مقدماتی آن انجام شده است و بیتردید روند تکمیل این خطوط در دولت سیزدهم ادامه و تکمیل خواهد شد.
روحانی همچنین با اشاره به اتصال راهآهن چابهار به خط آهن سراسری کشور، اظهار داشت: تلاش ما این بود که در پایان دولت این خط آهن را افتتاح کنیم که البته بخشی از آن را افتتاح خواهیم کرد و با تکمیل و افتتاح این طرح مهم، چابهار به دریای خزر، ترکمنستان، اینچهبرون و در آینده به آستارا متصل خواهد شد که اقدام بسیار بزرگ و مهمی است.
رئیسجمهوری افزود: راهآهن رشت – کاسپین طرح بسیار مهمی است که 85 درصد آن اجرایی شده است و در روزهای آینده 5 یا 7 خط آهن سراسری را افتتاح خواهیم کرد که نقش مهمی در اتصال خطوط آهن در سراسر کشور و به کشورهای منطقه دارد.
روحانی با بیان اینکه در 8 سال گذشته اقدامات عظیمی در مناطق آزاد تجاری و طرحهای استراتژیکی در این مناطق اجرایی شده است، گفت: حجم اقدامات زیرساختی در 8 سال گذشته نسبت به سال 92، حدود 2 برابر شده است و چنانچه همه طرحهای موجود، اجرایی شود، حجم این اقدامات و طرحهای زیرساختی در مناطق آزاد به 10 برابر افزایش مییابد.
رئیسجمهوری افزود: مناطق آزاد در نهایت باید نقطه اتصال مهم کشورمان با کشورهای منطقه و جهان شود و در زمینه صادرات میتوانند نقش ارزشمندی ایفا کنند.
روحانی در ادامه پایه اساسی تولید را سرمایه دانست و گفت: لازمه رونق تولید، جذب سرمایه است و در کنار آن باید تکنولوژی روز و بازار را بهدست بیاوریم. در سال 99 که سال بسیار سختی از لحاظ تحریم و کرونا بود، شعار جهش تولید را عملیاتی کردیم و امسال هم در راستای شعار سال تلاش دولت این است که همه اقدامات لازم در این زمینه را انجام دهد.
سرمایهگذاری ۸ هزار میلیارد تومانی عمرانی و زیربنایی در مناطق آزاد
درهمین حال دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، گفت: در دولت تدبیر و امید هشت هزار میلیارد تومان در بخشهای مختلف عمرانی و زیربنایی سرمایهگذاری شده است.
بهگزارش ایرنا، «حمیدرضا مؤمنی» روز سهشنبه در آیین افتتاح پروژهها در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با بیان اینکه توسعه اقتصادی با تأمین زیرساختها ممکن میشود، اظهار داشت: سازمانهای این محدودهها هشت هزار میلیارد تومان در زمینه زیرساختها سرمایهگذاری کردهاند که شامل دو هزار میلیارد و ۹۰۰ میلیارد تومان در بخش لجستیک، ۲ هزار میلیارد و ۴۰۰ میلیارد تومان در بخش توسعه شهری، یک هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان گردشگری و ۹۰۰ میلیارد تومان در بخش آموزش و درمان میشود.
وی تصریح کرد: مناطق آزاد و ویژه اقتصادی رتبه چهارم بعد از وزارتخانههای نفت، راه و شهرسازی و صنعت، معدن و تجارت در افتتاح پروژههای دولت تدبیر و امید را بهدست آورده است که البته برخی از طرحها در این محدودهها بهعنوان زیرمجموعه وزارتخانهها به بهرهبرداری رسیده است.مؤمنی با بیان اینکه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی نیم درصد مساحت و یک درصد جمعیت کل کشور را تشکیل میدهد، خاطرنشان کرد: این در حالی است که ۴۴ درصد صادرات غیر نفتی کل کشور متعلق به این محدودهها است و تنها ۱۴ درصد واردات کل را به خود اختصاص داده است.
بهگفته وی، مجموعه ارزش سرمایهگذاری محقق شده در هشت سال دولت ۴۰۳ هزار میلیارد تومان بوده که ۳۰۷ هزار میلیارد تومان نیز در حال حاضر است که این روند نشان از توسعه اقتصادی برای جذب سرمایهگذاری دارد.
بهگزارش ایرنا، این طرحها در مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی ماکو، چابهار، ارس، انزلی اجرا شده است و با افتتاح آنها برای یک هزار و ۶۳۸ نفر اشتغالزایی مستقیم فراهم شد.
در منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی ارس، ۳۸ طرح اقتصادی و زیربنایی با ارزش سرمایهگذاری یک هزار و ۵۱۴ میلیارد تومان و اشتغالزایی برای ۶۶۳ نفر به بهرهبرداری رسید.این طرحها شامل تولید کشنده ۲۶۳۱ یورو ۵ ارس خودرو دیزل، مجتمع مشاهیر آذربایجان فازهای دو، سه و چهار در زمینی به مساحت ۳۵ هزار متر مربع، مجتمع تجاری هایپر اسکار در زمینی به مساحت ۲۰ هزار ۶۷۲ مترمربع، ۱۰ مجتمع مسکونی خدماتی و آزمایشگاه غذا و دارو میشود.
چهار پروژه سرمایهگذاری و زیربنایی در منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی ماکو، با ارزش سرمایهگذاری ۷۵۸ میلیارد تومان و اشتغالزایی برای ۳۶۰ نفر بهرهبرداری شد.
این پروژهها شامل بزرگراه شهید سردار سلیمانی، تأسیسات زیربنایی فرودگاه منطقه آزاد ماکو، پروژه مشارکتی پایانه هوشمند و چندمنظوره نوبت دهی و خدماتی ۶۵۰ کامیون و پل تقاطع غیرهمسطح فرودگاه است.
در منطقه آزاد انزلی هم ۱۴ طرح سرمایهگذاری و زیربنایی با ارزش سرمایهگذاری ۶۱۶ میلیارد تومان و اشتغالزایی برای ۴۴۶ نفر با دستور رئیسجمهوری به بهرهبرداری رسید.
واحد صنعتی تولید لامپ و مجتمع مسکونی تجاری مهتاب از طرحهایی است که امروز در این منطقه به بهرهبرداری رسید.
امروز همچنین ۶ پروژه سرمایهگذاری و زیربنایی در منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی چابهار، با اعتبار سرمایهگذاری ۲۱۶ میلیارد تومان و با اشتغالزایی برای ۱۶۹ نفر افتتاح شد که از جمله این طرحها میتوان از فاز ۳ آریا پروفیل، هتل سه ستاره گیلان، شهرک مسکونی یاس، واحد بازیافت آلومینیوم و طرح مسئولیت اجتماعی نام برد.
حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه در نامهای دادستان کل کشور را مأمور پیگیری فوری قطعیهای مکرر برق شهرهای مختلف کشور در روزهای گذشته کرد.
بهگزارش میزان، در نامه رئیس قوه قضائیه به حجتالاسلام والمسلمین منتظری آمده است «با توجه به قطعیهای مکرر برق بدون اطلاع قبلی در شهرهای مختلف کشور و خسارتها و مشکلات ناشی از آن، در راستای احیای حقوق عامه و پیشگیری یا حداقل کاهش آسیبها و خسارات مربوط، با فوریت، علت قطع برق و عدم برنامهریزی صحیح و عدم اطلاع قبلی را بررسی و اقدام لازم و مقتضی معمول و نتیجه را به اینجانب گزارش نمایید.»
رئیس جمهوری منتخب با ابراز نگرانی جدی از قطعی فراگیر برق در روزهای اخیر، درباره اقدامات وزارت نیرو برای عدم تداوم این وضعیت و تأمین برق مورد نیاز کشور، گزارش خواست.
به گزارش فارس، در ادامه ملاقات وزرا با رئیس جمهوری منتخب، رضا اردکانیان وزیر نیرو بعد از ظهر دوشنبه با حضور در دفتر آیتالله سیدابراهیم رئیسی، با وی دیدار و گفتوگو کرد.
اردکانیان در این دیدار با تبریک انتخاب آیتالله رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از آخرین اقدامات وزارتخانه متبوع خود ارائه کرد.وزیر نیرو با اشاره به غفلت صورت گرفته در زمینه تعامل و ارتباط مناسب با کشورهای منطقه، به بیان گزارشی از اقدامات صورت گرفته در قبال خاموشیهای اخیر پرداخت.
رئیسی نیز در این دیدار با ابراز نگرانی جدی از قطعی فراگیر برق در روزهای اخیر و مشکلات عدیدهای که به واسطه آن برای زندگی روزمره مردم و صنوف مختلف ایجاد شده، نسبت به لزوم رفع مشکلات پیش آمده تأکید کرد و درباره اقدامات این وزارتخانه برای عدم تداوم این وضعیت و تأمین برق مورد نیاز کشور، گزارش خواست.رئیس جمهوری منتخب همچنین در پاسخ به استقبال وزیر نیرو از راهاندازی سامانه معرفی مدیران دولت آینده اظهار داشت: شایسته سالاری در دولت سیزدهم محدود به وزرا نیست و این رویکرد در انتخاب مدیران سطوح مختلف دنبال خواهد شد.
افتتاح طرح های ملی که هر هفته برگزار میشود این بار با چهره و صورت دیگری برگزار شد. «عذرخواهی از مردم»
حسن روحانی در آیین افتتاح طرحهای ملی مناطق آزاد تجاری و اقتصادی که دیروز برگزار شد به مشکل قطعی برق که از هفته گذشته در سراسر کشور شروع شده اشاره کرد - که در همین ارتباط میتوانید گزارش صفحه 6 را هم بخوانید - و گفت: در 8 سال گذشته حدود 2500 مگاوات بهطور سالانه به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده است این درحالی است که قبل از این دولت به طور متوسط سالانه 1700 مگاوات برق اضافه میشد، اما با وجود این بهخاطر گرمای شدید و خشکسالی دچار مشکل میشویم.
دکتر روحانی با بیان اینکه برق برای زندگی، آسایش، حیات مردم و تولید کشور اهمیت بسزایی دارد، اظهار داشت: امسال دچار خشکسالی بیسابقهای هستیم و میزان بارندگی نسبت به پارسال 52 درصد کاهش داشته است و 7 هزار مگاوات تولید برقابی کشور بهخاطر کاهش آب سدها تقریباً قطع شده است. همچنین در روزهای گذشته نیروگاه بوشهر نیز بهخاطر نیاز به تعمیرات از مدار خارج شده بود؛ لذا رنج و سختی فراوانی برای مردم ایجاد شد.
رئیسجمهوری افزود: تولیدات صنعتی کشور نسبت به سال گذشته 50 درصد افزایش یافته و این موجب افزایش مصرف برق شده است. البته دلایل دیگری وجود دارد که به معاون اول دستور دادم تا مشکلات و راهحلهای این معضل را شناسایی و برطرف نمایند و در این زمینه بخشی از صنعت با تغییر ساعات فعالیت خود میتواند همراهی کند.
روحانی ادامه داد: در خاموشیها، مهم این است که مردم از ساعات آن مطلع باشند تا بتوانند پیشبینی و برنامهریزی کنند. البته نسبت به مردم عزیزی که در این روزها دچار مشکل و رنج شدند، عذرخواهی میکنم و خواهش میکنم مقداری در مصرف برق صرفهجویی کنند.
رئیسجمهوری گفت: وزارت نیرو در این زمینه مقصر نیست، منتها باید برای مردم توضیح دهد که مشکل چه بوده است و باید راهحل مشکل را اجرایی کنند.
همچنین رئیسجمهوری با اشاره به افتتاح 62 طرح توسعهای و زیرساختی در مناطق آزاد تجاری و اقتصادی کشور در هفتاد و هشتمین هفته از افتتاح طرحهای ملی، گفت: مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی نقش مهمی در اقتصاد و اشتغال برعهده دارند و در این دولت کارهای بسیار عظیم و بزرگی در این مناطق صورت گرفته است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی روز سهشنبه در آیین افتتاح طرحهای ملی مناطق آزاد تجاری و اقتصادی در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، گیلان و سیستان و بلوچستان، اظهار داشت: مناطق آزاد در آغاز فعالیت این دولت بیشتر واردکننده بود تا صادرکننده و بخش تجاری آن فعال بود تا بخش سرمایهگذاری که این یک نقیصه بزرگ برای این مناطق بود.
روحانی با بیان اینکه امروز مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی تولید کننده هستند و به مرکزی برای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند، گفت: در 8 سال گذشته در مناطق آزاد کارهای عظیمی صورت گرفته و طرحهای استراتژیک و زیرساختی مهمی در این مناطق اجرا شده است و این مناطق باید به نقطه اتصال ایران و کشورهای جهان تبدیل شود.
رئیسجمهوری با اشاره به اقدامات دولت تدبیر و امید در زمینه توسعه راهآهن سراسری، گفت: منطقه آزاد اروند در جنوبغربی کشور و در منطقه شلمچه پروژه ریلی بسیار مهمی دارد و آن اتصال راهآهن خرمشهر به بصره است که اقدامات سیاسی، توافق با عراق و کار مقدماتی آن انجام شده است و بیتردید روند تکمیل این خطوط در دولت سیزدهم ادامه و تکمیل خواهد شد.
روحانی همچنین با اشاره به اتصال راهآهن چابهار به خط آهن سراسری کشور، اظهار داشت: تلاش ما این بود که در پایان دولت این خط آهن را افتتاح کنیم که البته بخشی از آن را افتتاح خواهیم کرد و با تکمیل و افتتاح این طرح مهم، چابهار به دریای خزر، ترکمنستان، اینچهبرون و در آینده به آستارا متصل خواهد شد که اقدام بسیار بزرگ و مهمی است.
رئیسجمهوری افزود: راهآهن رشت – کاسپین طرح بسیار مهمی است که 85 درصد آن اجرایی شده است و در روزهای آینده 5 یا 7 خط آهن سراسری را افتتاح خواهیم کرد که نقش مهمی در اتصال خطوط آهن در سراسر کشور و به کشورهای منطقه دارد.
روحانی با بیان اینکه در 8 سال گذشته اقدامات عظیمی در مناطق آزاد تجاری و طرحهای استراتژیکی در این مناطق اجرایی شده است، گفت: حجم اقدامات زیرساختی در 8 سال گذشته نسبت به سال 92، حدود 2 برابر شده است و چنانچه همه طرحهای موجود، اجرایی شود، حجم این اقدامات و طرحهای زیرساختی در مناطق آزاد به 10 برابر افزایش مییابد.
رئیسجمهوری افزود: مناطق آزاد در نهایت باید نقطه اتصال مهم کشورمان با کشورهای منطقه و جهان شود و در زمینه صادرات میتوانند نقش ارزشمندی ایفا کنند.
روحانی در ادامه پایه اساسی تولید را سرمایه دانست و گفت: لازمه رونق تولید، جذب سرمایه است و در کنار آن باید تکنولوژی روز و بازار را بهدست بیاوریم. در سال 99 که سال بسیار سختی از لحاظ تحریم و کرونا بود، شعار جهش تولید را عملیاتی کردیم و امسال هم در راستای شعار سال تلاش دولت این است که همه اقدامات لازم در این زمینه را انجام دهد.
سرمایهگذاری ۸ هزار میلیارد تومانی عمرانی و زیربنایی در مناطق آزاد
درهمین حال دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، گفت: در دولت تدبیر و امید هشت هزار میلیارد تومان در بخشهای مختلف عمرانی و زیربنایی سرمایهگذاری شده است.
بهگزارش ایرنا، «حمیدرضا مؤمنی» روز سهشنبه در آیین افتتاح پروژهها در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با بیان اینکه توسعه اقتصادی با تأمین زیرساختها ممکن میشود، اظهار داشت: سازمانهای این محدودهها هشت هزار میلیارد تومان در زمینه زیرساختها سرمایهگذاری کردهاند که شامل دو هزار میلیارد و ۹۰۰ میلیارد تومان در بخش لجستیک، ۲ هزار میلیارد و ۴۰۰ میلیارد تومان در بخش توسعه شهری، یک هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان گردشگری و ۹۰۰ میلیارد تومان در بخش آموزش و درمان میشود.
وی تصریح کرد: مناطق آزاد و ویژه اقتصادی رتبه چهارم بعد از وزارتخانههای نفت، راه و شهرسازی و صنعت، معدن و تجارت در افتتاح پروژههای دولت تدبیر و امید را بهدست آورده است که البته برخی از طرحها در این محدودهها بهعنوان زیرمجموعه وزارتخانهها به بهرهبرداری رسیده است.مؤمنی با بیان اینکه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی نیم درصد مساحت و یک درصد جمعیت کل کشور را تشکیل میدهد، خاطرنشان کرد: این در حالی است که ۴۴ درصد صادرات غیر نفتی کل کشور متعلق به این محدودهها است و تنها ۱۴ درصد واردات کل را به خود اختصاص داده است.
بهگفته وی، مجموعه ارزش سرمایهگذاری محقق شده در هشت سال دولت ۴۰۳ هزار میلیارد تومان بوده که ۳۰۷ هزار میلیارد تومان نیز در حال حاضر است که این روند نشان از توسعه اقتصادی برای جذب سرمایهگذاری دارد.
بهگزارش ایرنا، این طرحها در مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی ماکو، چابهار، ارس، انزلی اجرا شده است و با افتتاح آنها برای یک هزار و ۶۳۸ نفر اشتغالزایی مستقیم فراهم شد.
در منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی ارس، ۳۸ طرح اقتصادی و زیربنایی با ارزش سرمایهگذاری یک هزار و ۵۱۴ میلیارد تومان و اشتغالزایی برای ۶۶۳ نفر به بهرهبرداری رسید.این طرحها شامل تولید کشنده ۲۶۳۱ یورو ۵ ارس خودرو دیزل، مجتمع مشاهیر آذربایجان فازهای دو، سه و چهار در زمینی به مساحت ۳۵ هزار متر مربع، مجتمع تجاری هایپر اسکار در زمینی به مساحت ۲۰ هزار ۶۷۲ مترمربع، ۱۰ مجتمع مسکونی خدماتی و آزمایشگاه غذا و دارو میشود.
چهار پروژه سرمایهگذاری و زیربنایی در منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی ماکو، با ارزش سرمایهگذاری ۷۵۸ میلیارد تومان و اشتغالزایی برای ۳۶۰ نفر بهرهبرداری شد.
این پروژهها شامل بزرگراه شهید سردار سلیمانی، تأسیسات زیربنایی فرودگاه منطقه آزاد ماکو، پروژه مشارکتی پایانه هوشمند و چندمنظوره نوبت دهی و خدماتی ۶۵۰ کامیون و پل تقاطع غیرهمسطح فرودگاه است.
در منطقه آزاد انزلی هم ۱۴ طرح سرمایهگذاری و زیربنایی با ارزش سرمایهگذاری ۶۱۶ میلیارد تومان و اشتغالزایی برای ۴۴۶ نفر با دستور رئیسجمهوری به بهرهبرداری رسید.
واحد صنعتی تولید لامپ و مجتمع مسکونی تجاری مهتاب از طرحهایی است که امروز در این منطقه به بهرهبرداری رسید.
امروز همچنین ۶ پروژه سرمایهگذاری و زیربنایی در منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی چابهار، با اعتبار سرمایهگذاری ۲۱۶ میلیارد تومان و با اشتغالزایی برای ۱۶۹ نفر افتتاح شد که از جمله این طرحها میتوان از فاز ۳ آریا پروفیل، هتل سه ستاره گیلان، شهرک مسکونی یاس، واحد بازیافت آلومینیوم و طرح مسئولیت اجتماعی نام برد.
حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه در نامهای دادستان کل کشور را مأمور پیگیری فوری قطعیهای مکرر برق شهرهای مختلف کشور در روزهای گذشته کرد.
بهگزارش میزان، در نامه رئیس قوه قضائیه به حجتالاسلام والمسلمین منتظری آمده است «با توجه به قطعیهای مکرر برق بدون اطلاع قبلی در شهرهای مختلف کشور و خسارتها و مشکلات ناشی از آن، در راستای احیای حقوق عامه و پیشگیری یا حداقل کاهش آسیبها و خسارات مربوط، با فوریت، علت قطع برق و عدم برنامهریزی صحیح و عدم اطلاع قبلی را بررسی و اقدام لازم و مقتضی معمول و نتیجه را به اینجانب گزارش نمایید.»
رئیس جمهوری منتخب با ابراز نگرانی جدی از قطعی فراگیر برق در روزهای اخیر، درباره اقدامات وزارت نیرو برای عدم تداوم این وضعیت و تأمین برق مورد نیاز کشور، گزارش خواست.
به گزارش فارس، در ادامه ملاقات وزرا با رئیس جمهوری منتخب، رضا اردکانیان وزیر نیرو بعد از ظهر دوشنبه با حضور در دفتر آیتالله سیدابراهیم رئیسی، با وی دیدار و گفتوگو کرد.
اردکانیان در این دیدار با تبریک انتخاب آیتالله رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از آخرین اقدامات وزارتخانه متبوع خود ارائه کرد.وزیر نیرو با اشاره به غفلت صورت گرفته در زمینه تعامل و ارتباط مناسب با کشورهای منطقه، به بیان گزارشی از اقدامات صورت گرفته در قبال خاموشیهای اخیر پرداخت.
رئیسی نیز در این دیدار با ابراز نگرانی جدی از قطعی فراگیر برق در روزهای اخیر و مشکلات عدیدهای که به واسطه آن برای زندگی روزمره مردم و صنوف مختلف ایجاد شده، نسبت به لزوم رفع مشکلات پیش آمده تأکید کرد و درباره اقدامات این وزارتخانه برای عدم تداوم این وضعیت و تأمین برق مورد نیاز کشور، گزارش خواست.رئیس جمهوری منتخب همچنین در پاسخ به استقبال وزیر نیرو از راهاندازی سامانه معرفی مدیران دولت آینده اظهار داشت: شایسته سالاری در دولت سیزدهم محدود به وزرا نیست و این رویکرد در انتخاب مدیران سطوح مختلف دنبال خواهد شد.
ادارهها تعطیل، مرزها بسته
سایه «دلتا» همچنان بر سر سیستان و بلوچستان
گروه اجتماعی/ دیروز 15 تیرماه سال 1400 بود. از آمدن رسمی کرونا به کشورمان تقریباً بیش از 500 روز میگذرد اما نگاهی به سطح خیابانهای کلانشهر 9 میلیونی تهران که میاندازید باورتان میشود که ظاهراً به دوران پیش از کرونا باز گشته ایم! این درحالی است که تعداد فوتیها همچنان سه رقمی است. قبرستانها جایی برای خاک سپردن عزیزانمان ندارد. ویروس دلتا هوشمندانهتر از ویروسهای گذشته به سراغ نوجوانانی میرود که تا واکسیناسیون راه طولانی در پیش دارند و علی رغم تزریق بیش از 7 میلیون دوز واکسن هنوز گروههای زیادی از مردم نه تنها واکسینه نشده که در صف دوز دوم قرار دارند. فعلاً دوباره همان راهکار همیشگی یعنی تعطیلی دو هفتهای صنوف غیرضروری در پیش گرفته شده؛ اما اصناف و بازاریها نسبت به این موضوع اعتراض داشته و خواهان تعطیلی کل تهرانند؛ درخواستی که البته از زبان محسنی بندپی، استاندار تهران رد میشود. او البته به مردم اطمینان داده که نگران تختهای بیمارستانی نباشند چراکه فعلاً جا برای بیماران جدید هست!
خطر کرونا جدی گرفته نمیشود
اما چرا بعد از آنکه دوباره زنگ خطر هشدارها بلند و مشاغل گروه دوم، سوم و چهارم هم تعطیل شدهاند باز چهره شهری که ساعتهای طولانی از عمرمان را در آن سپری میکنیم چهره شهری گرفته، بیخیال، درهم و بیفکر است؟ اینجا در خیابان شیخ بهایی جنوبی از قطع شدن برق تقریباً یک ساعت میگذرد. ساعت به نزدیکیهای 9 شب نرسیده تعداد زیادی از کاسبان جلوی در مغازهها بدون ماسک نشسته و مشغول باد زدن خودشان هستند. نه خبری از برق اضطراری است و نه ظاهراً کسی خیال دارد تا محل کسبش را تعطیل کند و به خانه برود. خیابانها برخلاف روزهای عادی شلوغ و پر از جمعیتی است که ظاهراً بهخاطر گرمی هوا به خیابانها پناه آوردهاند. برخلاف مقامات شهرداری که ادعا کردهاند پارکها تعطیل است اما اغلب پارکهای محلی با وجود تاریکی مطلق هوا باز بوده و مملو از جمعیت است. تنها چیزی که دیده میشود نور چراغ موبایل هاست و مردمی که با ماسک و بدون ماسک دورهم مشغول غر زدن اند. بیشترشان میگویند پارک را به خانه تاریک و گرم ترجیح دادهاند. درنزدیکی چهارراه امیر آباد شمالی هم بهخاطر قطعی برق و خاموش شدن چراغ راهنمایی و رانندگی، خیابانها ترافیک شده و مردم بر سر اینکه چه کسی زودتر حرکت کند، مشغول داد و بیدادند. جالب اینکه در برخی خیابانهای فرعی تعدادی کولر خودرو را روشن گذاشته و بدون ماسک در حالت استراحتند. علی رغم اینکه در موج پنجم ابلاغیه قانونی آمده تا فقط کسب و کارهای گروه یک مثل داروخانهها، سوپرمارکتها و فروشگاههای مواد غذایی باز باشند، اما دیروز هم با وجود هشدارهای مکرر اغلب مغازهها در خیابانهای اصلی و فرعی باز بودند.
برگ تقویم ورق خورده و روزی دیگر آغاز و به نیمه رسیده است. ساعت 12 ظهر در خیابانهای منتهی به پل سید خندان تقریباً همه مغازهها بجز چند بنگاه مسکن کرکره خود را بالا داده و براحتی و بدون ترس مشغول خرید و فروشند. اغذیه فروشیهای خیابان معروف نیلوفر هم مانند همیشه شلوغ و البته کسی اجازه ایستادن در مغازه را ندارد، اما مردم در ماشین هایشان مشغول خوردن ساندویچاند. نکته قابل تأمل اینکه از ماسک زدنهای همیشگی در خیابانها خبری نیست و اغلب مردم به بهانه گرمی هوا ماسکها را زیرچانه زده و مشغول ترددند. در یکی از بانکهای خیابان شهید بهشتی نیز با وجود منع قانونی برای ورود افراد بدون ماسک اما سه نفر هیچ ماسکی نزدهاند و بدون آنکه کسی معترض باشد مشغول پر کردن فرمهای بانکی و در صف شلوغ مشتریها نشستهاند. یک مغازه بزرگ لوازم خانگی در سهروردی هم کاملاً باز بوده و البته میگوید که مشتری آنلاین دارد و کسی را راه نمیدهد، درحالیکه چند مشتری وارد مغازه شده و مشغول دیدن اجناس میشوند. از موج اول تا موج پنجم اگرچه زمان زیادی میگذرد اما آنچه که از رفتارهای اجتماعی مردم استنباط میشود، بیخیالی بیشتر است که البته واکسیناسیون هم در آن بیتأثیر نبوده! برخی همینقدر که خیالشان از والدینشان راحت شده، رفتوآمدهای دوباره را از سر گرفتهاند و حتی تابه حال اسم واریانت های جدید هم به گوششان نخورده است.
منتظر پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران هستیم
در حالی که تنها چند روز از قرمز شدن تهران و شیوع ویروس دلتا در پایتخت میگذرد، بررسی نقشه کرونایی کشور نشان میدهد کرونا با فرماندهی سویه دلتا در استانهای زیادی طغیان کرده است. شعلههای آتش کرونا هم از نواحی جنوب و جنوب شرقی کشور شروع شده و در حال پیشروی به مناطق مرکزی و شمالی کشور است. با وجود این رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی به«ایران» میگوید: امکان پایش ژنتیکی ویروس دلتا در همه نقاط کشور میسر نیست اما رفتارهای ویروس در بیماران متناسب با ویروس دلتا یا همان جهش یافته هندی است. بنا بهگفته علیرضا ناجی، ویروس دلتا بهدلیل رفتوآمد و سفرهای زمینی، هوایی و ریلی و کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 69 درصد در همه جای کشور پخش شده و با توجه به اینکه شدت سرایت این واریانت 60 برابر واریانت بریتانیایی است بنابراین روز به روز به تعداد شهرهای قرمز کرونایی اضافه میشود.
کرونای دلتا در تهران
از طرفی معاون درمان ستاد کرونای تهران در همین زمینه به «ایران» میگوید: دقت تستهای پیسیآر برای تشخیص دلتا، خیلی زیاد نیست و باید بیشتر به علائم بالینی برای تشخیص بیماری توجه کرد.به گفته نادر توکلی، خطر اصلی شیوع نوع جهش یافته یا متاسیون یافته این ویروس موسوم به دلتا کرونا است که بسیار خطرناکتر است و اگر شرایط بههمین صورت ادامه پیدا کند، شاهد یک پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران و اغلب نقاط کشور خواهیم بود. متخصصان حوزه سلامت مهمترین راهکار مقابله با ویروس دلتا را واکسیناسیون عمومی میدانند.
وی می افزاید : دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی کرونا در بیماران تهرانی هم مشاهده شده و به عبارتی این بیماری وارد پایتخت شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دکتر نادر توکلی درادامه می گوید وضعیت بالینی بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مؤید این موضوع است که نوع دلتای ویروس کرونا به تهران نیز نفوذ کرده است. البته هرچند امکان بررسی بیماران از لحاظ ابتلا به این ویروس جهش یافته هندی، وجود ندارد، اما شواهد موجود بر این موضوع دلالت دارد که رفتار فعلی ویروس در بیماران متناسب با دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی است.
توکلی تأکید کرد: با وجود اینکه شدت ابتلا و عفونت دلتا نسبت به ویروس انگلیسی بیشتر بوده و این ویروس مسریتر است، خوشبختانه مرگ و میر بر اثر این جهش بیشتر نشده است.
بر اساس اعلام این وزارتخانه مجموع واکسنهای تزریق شده تاکنون ۴ میلیون و ۴۹۷ هزار و ۵۷۶ نفر دوز اول واکسن کرونا و دو میلیون و ۱۷ هزار و ۸۰۹ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۶ میلیون و ۵۱۵ هزار و ۳۸۵ دوز رسیده است. البته مطابق اعلام سعید نمکی، قرار بود تا پایان خرداد 14 میلیون نفر و افراد بالای 60 سال و بیماران مبتلا به بیماریهای زمینهای و سرطان نیز واکسینه شوند. این در حالی است که باوجود راهاندازی خط تولید اسپوتنیک در ایران و دریافت مجوز مصرف اضطراری برای دو واکسن ایرانی کووبرکت و واکسن پاستور مردم همچنان منتظر توزیع و تزریق واکسنهای کرونا هستند و مسئولان نیز وعده دادهاند از این هفته واکسیناسیون با واکسن کووبرکت تسریع میشود.
افزایش بیماران سرپایی و بستری در بیمارستانهای تهران
آخرین آمار واکسیناسیون نشان میدهد روز 12 تیر بیش از 127 هزار دوز واکسن و 13 تیر ماه بالغ بر 123 هزار دوز واکسن تزریق شده بود و این رقم در روز 14 تیر ماه به 24 هزار و 375 دوز در روز رسید و در شبانه روز گذشته نیز 39 هزار دوز واکسن تزریق شده است. لذا تحلیل آمار تزریق واکسن در روزهای اخیر از کاهش 5 برابری مقدار دوز تزریقی واکسن در کشور حکایت دارد. همه اینها در شرایطی است که موج پنجم کرونا در کشور طغیان کرده و ویروس دلتا در نقاط مختلف کشور جولان میدهد و از طرفی اخبار رسیده از بیمارستانهای پایتخت بیانگر این واقعیت است که روند بستری بیماران و تلفات بیماری تصاعدی است و روز به روز رکوردهای تازهای از افزایش موارد بستری و بیماران سرپایی در پایتخت ثبت میشود. متخصصان حوزه سلامت، چاره کار را افزایش سرعت واکسیناسیون کرونا در کشور میدانند، در مقابل اما مسئولان وزارت بهداشت علت تزریق قطره چکانی واکسن را بدقولی کشورهای سازنده واکسن در تحویل واکسنهای خریداری شده عنوان میکنند.
بر اساس اعلام سخنگوی سازمان غذا و دارو، از نیمه بهمن پارسال تاکنون ۱۸ مرحله واکسن وارد ایران شده که ۹ مرحله حاوی ۹۲۰ هزار دوز از روسیه و ۹ مرحله دیگر از سایر کشورها شامل کوواکس (آسترازنکا تولید کره جنوبی)، هند و چین بوده که البته سهم چین در ارسال واکسن به ایران از سایر کشورها بسیار بیشتر بوده است. مجموع واکسن وارداتی به ایران تاکنون ۷ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۸۰۰ دوز واکسن بوده است. از طرفی و با وجود ناکامیهای بخش خصوص در واردات واکسن کرونا، تولید واکسن ایرانی با هدف تأمین نیاز کشور در دستور کار مسئولان قرار گرفت به گونهای که واکسن کووبرکت در ماه اول تا سه میلیون دوز میتواند تولید کند. آنطور که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هفته گذشته در گفتوگو با ما اعلام کرد ماهانه 10 میلیون دوز واکسن داخلی به دستمان خواهد رسید و تا پایان شهریور به 30 میلیون دوز افزایش خواهد یافت. به گفته علیرضا رئیسی، در هفتههای آینده وضعیت تأمین واکسن بسیار مطلوبتر خواهد بود و تمام جمعیت هدف تا پایان امسال واکسینه میشوند.
مطابق اعلام مسئولان وزارت بهداشت، ایران ظرفیت تزریق روزانه 200 تا 300 هزار دوز واکسن را دارد. همچنین مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی فرمان امام(ره) هم در تازهترین اظهار نظر خود از تولید 50 میلیون دوز واکسن کووبرکت تا پایان شهریور ماه خبر داد. آنطور که وزارت بهداشتیها قول دادهاند قرار است با تأمین واکسن کرونا علاوه بر گروههای سنی زیر 70 سال همچنین افراد بالای 50 سال در استان سیستان و بلوچستان نیز واکسینه شوند. همچنین واکسن پاستوکووک انستیتو پاستور ایران هم ماهانه یک میلیون دوز در سه ماه اول، بعد در سه ماه دوم ماهانه دو میلیون دوز و در سه ماهه سوم احتمالاً ماهانه سه میلیون دوز بتواند تحویل دهد.
روز گذشته رئیس شبکه بهداشت وزارت بهداشت از ورود محموله جدید واکسن در روز چهارشنبه خبر داد. به گفته جعفرصادق تبریزی، واکسن اکنون عمدتاً از خارج از کشور تأمین میشود و در واکسن داخلی نیز هنوز بنیاد برکت به اندازه نیاز ما واکسن تولید نکرده است، ما مجبوریم تا زمانی که نسبت به رسیدن واکسن به دستمان مطمئن نباشیم، اقدام نکنیم. به احتمال زیاد روز چهارشنبه ممکن است محمولهای با تعداد قابل توجه واکسن به کشور برسد که اگر وارد شود برای هفته بعد گروه سنی جدید یعنی ۶۵ تا ۶۹ سال را اعلام میکنیم.
علاوه بر این وی، واکسیناسیون گروه سنی 50 سال به بالا برای استان سیستان و بلوچستان و استانهایی از جمله هرمزگان و بوشهر و کرمان را که درگیری بالایی با واریانت دلتا دارند، مشروط به تأمین واکسن میداند. طبق اعلام این مقام مسئول تاکنون 6.7 درصد جمعیت گروه هدف (61 میلیون نفر) واکسینه شدند و با تأمین واکسن، گروههای سنی بعدی فراخوان میشوند و از اواسط مرداد ماه واکسیناسیون گروههای شغلی پرخطر را آغاز میکنیم و با معلمان، مدیران مدارس و استادان دانشگاهها کار را آغاز خواهیم کرد و سپس به سراغ گروههای شغلی حساس دیگر هم میرویم.
گزارش «ایران»
از وضعیت کرونا در سیستان و بلوچستان
پای کرونا بر گلوی سیستان و بلوچستان
«کرونا زندگی ما را بهم ریخته است و حالا حالا هم قصد رفتن ندارد. سیستان و بلوچستانی که ما در آن زندگی میکنیم با کلی مشکلات درمانی مواجه است .» اینها حرفهایی است که محلیهای سیستان و بلوچستان از این روزهای بحرانی شهرشان میگویند. آنطور که فعالان محلی میگویند، وضعیت، نه قرمز که سیاه است و شهر در بهت و ماتم و وحشت فرو رفته است. برخیها به دنبال پیدا کردن تخت خالی برای عزیزانشان هستند و عدهای دیگر هم با عزیزانشان وداع میکنند. با وجود ترس و شرایط بغرنج سیستان و بلوچستان، هنوز در خیابانهای شهر کسانی که ماسکی بر صورتشان نیست، در حال رفتوآمدند. با همه اینها حال و روز پزشکان هم آنچنان خوب نیست. آنها دو هفتهای است که در شرایط بحرانی کار میکنند و فشار بیسابقهای را تحمل میکنند؛ کرونای جهشیافته موسوم به «دلتا» به صورت گسترده در حال انتشار است و بخش قابل توجهی از کادر درمان حین رسیدگی به بیماران مبتلا شدهاند. اینها روایت برخی از فعالان محلی است. مجتبی جهانتیغ، پزشک عمومی یکی از بیمارستانهای زاهدان است. با اوج شیوع ویروس کرونا در شهرش، خودش و چند همکار دیگرش به کرونا مبتلا شدند.
او درباره حال و روز بیمارستانها به «ایران» می گوید: «با شیوع این بیماری و هجوم مردم به بیمارستانها برخی از پزشکان دوباره به بیماری مبتلا شدند. اکثر پزشکان دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردند برخیهای دیگر هم دوز دوم را گرفتند اما به نظر می رسد واکسن در برابر ویروس دلتا چندان کارایی ندارد. گرمای هوا و شرایط کاری سخت در بیمارستانها خیلی از پزشکان و پرستاران را خسته و کلافه کرده است. کمبود پزشک هم در برخی از نواحی وجود دارد. از همان دو هفته پیش بیمارستانها بسیار شلوغ بود و در تمام راهروهای بیمارستانها و اتاقهای خالی تخت اضافه گذاشتهاند. این وضعیت در حالی وجود دارد که ما هنوز به پیک بیماری نرسیدهایم. دیروز حدود 1600 نفر مبتلا داشتیم. تستهای تشخیص وجود دارد اما مشکل اصلی دسترسی مردم به مراکز بهداشت و درمان است. مردم چند ساعت باید بروند تا به درمانگاهی برسند و چند ساعت هم باید زیر آفتاب 50 درجه در صف بایستند تا بتوانند تست دهند.»
شهر خلوت شده است
«کل ادارات تعطیل شدند و شهر نسبت به روزهای قبل خلوتتر است.» این اولین توصیفی است که رسولی معلم یکی از مدارس زاهدان از کوچه و خیابانهای شهر دارد: «اکثر مردم که تست میدهند، کرونا مثبت میشوند. وضعیت بهشدت وحشتناک است. در زاهدان، ایرانشهر و چابهار وضعیت خوب نیست. خیلیها ترسیدهاند و قرنطینه را رعایت میکنند. بازار تقریباً تعطیل است و اکثر شهروندان هم در خانههایشان هستند.»
نوید برهانزهی، فعال محلی سیستان و بلوچستان البته روایت دیگری از شهرش دارد: «قبول دارم که مردم کمتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند، اما باید توضیحی درباره زندگی مردم بدهم. آن فردی که زندگی نرمال دارد موارد بهداشتی را رعایت میکند. میتواند برای خود و خانوادهاش وسایل ضدعفونیکننده و ماسک بخرد، اما آن کارگری که روزمزد است و هر روز کار میکند تا خرج همان روزش را در بیاورد چطور میتواند برای خودش ماسک و وسایل ضد عفونیکننده بخرد. مردم ما بسیار فقیر هستند. وقتی به سوختبر میگویم، ماسک بزن میگوید، اولویت اولم خرج زن و بچهام است نه کرونا. خیلی از کارگرها میگویند، اگر به ما ماسک بدهند ما میزنیم اما خودمان پول نداریم که بخریم. با این حال این روزها خیلی از مردم کار و کاسبی را تعطیل کردهاند و در خانه مانده اند. اما برخی از مردم شغل ندارند. آنها کارگر و روزمزد هستند. دغدغه این مردم زنده ماندن است و برخیهایشان همچنان در میادین شهر برای پیدا کردن کار مینشینند و ماسکی هم نمیزنند. هماکنون بیمارستانها پر از بیماران است و مردم ترسیدهاند. چهره شهر بسیار غمانگیز است و در میادین اصلی کفن میفروشند.»
او درباره واکسن زدن افراد در منطقه میگوید: «مردم شایعات مربوط به واکسن را باور کردند. به همین دلیل خیلیهاشان واکسن را نزدند. از نظر من مردم بیگناه هستند. مسئولان باید درباره واکسن فرهنگسازی میکردند. آنها باید از بزرگان سیستان و بلوچستان کمک میگرفتند تا مردم بفهمند که واکسن موضوع مهمی است.»
شیما جهانبخش
خبرنگار
کرونا در سیستان و بلوچستان همچنان در مرز بحران است. بر اساس تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا فعالیت تمامی ادارات، دستگاههای قضایی، نهادها و بانکهای این استان تعطیل شده تا شاید با کاهش تردد و ازدحام جمعیت مردم و مسئولان این استان بتوانند از این موج عبور کنند. هر چند «معینالدین سعیدی» نماینده چابهار در مجلس هشدار داده که این استان در حال رو به رو شدن با یک فاجعه انسانی است و «مهدی شمس آبادی» دادستان زاهدان هم گفته با شرایط فعلی سونامی مرگ از سیستان و بلوچستان به سراغ کل ایران میآید. اما مسئولان تنها راه عبور از بحران را همکاری مردم میدانند و آنها را به رعایت پروتکلهای بهداشتی و ماندن در خانه دعوت میکنند.
تعداد مبتلایان در موج جدید کرونا 5 برابر موج قبلی
«محمدعباسی»، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زاهدان در گفتوگو با «ایران» تعداد مبتلایان در موج جدید کرونا را 5 برابر موج قبلی اعلام کرد و اظهار داشت: در موج جدید بیماری جوانان بیشتر درگیر شدهاند، ۶۰ درصد از مبتلایان ویروس جهش یافته کرونا در استان افراد بین ۳۰ تا ۶۰ سال هستند. از این میزان 23 درصد را افراد زیر ۳۰ سال شامل میشود.
عباسی با تأکید بر اینکه از نظر شاخص فوت و بستری، هنوز به متوسط کشوری نرسیدهایم گفت: زمانی که تعداد موارد مبتلا به کرونا افزایش داشته باشد طبیعتاً تعداد موارد نیازمند بستری و بیماران بدحال هم افزایش مییابد اما همچنان از نظر شاخص فوت به بستری و شاخص فوت به جمعیت به متوسط کشوری نرسیدهایم.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان افزود: باوجود پنج برابر شدن تعداد موارد بستری همزمان با افزایش نیاز به تختهای بستری ظرفیتهای جدیدی ایجاد کردهایم تا اگر بیمار دیگری اضافه شود تختهای جدید داشته باشیم. البته کادر درمان و نظام سلامت از خود گذشتگیهای زیادی داشتهاند که انتظار داریم رسانه ها اخبار درستی در این زمینه منتشر کنند. برخی با سیاهنماییها تصاویری غیرواقعی منتشر میکنند اما واقعیت این است که با وجود کمبود امکانات تمام بیماران خدمات لازم را دریافت کردهاند.
بیماران در مراجعه به مراکز درمانی تأخیر نکنند
عباسی تأخیر در زمان مراجعه بیماران را اصلیترین مشکل دانست و افزود: ۱۰ شهرستان سیستان و بلوچستان بیمارستان ندارد و اگر کسی در آنجا نیاز به درمان داشته باشد برای رسیدن به بیمارستان باید بیشاز ۱۰۰ کیلومتر را طی کند همین امر موجب شده بیماران به علت بُعد مسافت در اوایل دوران بیماری به بیمارستان مراجعه نکنند و تعداد بیماران بد حال ما زیاد باشد. البته تلاش ما این است که اطلاعات کاملی از علائم بیماری به اطلاع مردم برسد و این نگرش برای آنان ایجاد شود که در صورت مراجعه به مراکز غربالگری و تنفسی بهتر از روند درمان تبعیت کنند.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان یکی از اصلیترین دلایل ورود سویههای دلتا و بتا به سیستان و بلوچستان را کم توجهی به پروتکلهای بهداشتی دانست و افزود: پایین بودن میزان برخورد با ویروسهای قبلی که کم بوده و ایمنی اکتسابی مردم را پایین آورده و کم توجهی به پروتکلهای بهداشتی 2 عامل اصلی شدت گرفتن دوباره کرونا در استان بخصوص در منطقه جنوب شهر بوده است.
پروتکلها را رعایت کنید تا از بحران عبور کنیم
احمدعلی موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان هم به «ایران» گفت: استان در شرایط حساسی قرار دارد و اولین انتظار ما این است که مردم بپذیرند بیماری کرونا با حداکثر سرعت در استان در حال رشد است و اگرآنها همکاری نکنند هر چه کادر درمان زحمت بکشد باز هم کاری پیش نمیرود. متأسفانه براساس اعلام مسئولان بهداشتی استان در این پیک کسانی فوت میکنند که بیماری زمینهای نداشته و جوان هستند.
وی ادامه داد: عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده نکردن از ماسک سبب شد که امروز درگیر این مشکلات شویم. ما با تمام توان در کنار مردم هستیم اما انتظارمان این است که پروتکلهای ابلاغی در تمام صنوف و همه بخشهای خصوصی و اداری رعایت شود.
استاندار سیستانوبلوچستان با تأکید بر اینکه کرونا در این دوره متفاوت از دورههای قبل است افزود: سرعت انتشار، کشندگی و آسیب زدن این سوش از بیماری بیشتر است. در دورههای قبلی این بیماری ظرف ۲ هفته بهبود مییافت اما در موج جدید۲۰ روز نیز طول میکشد تا فرد بهبود نسبی پیدا کند. البته بعد از 20 روز هم تست فرد مورد نظر همچنان مثبت است.
ترددهای مرزی به صفر رسیده
«علیرضا شهرکی»، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان هم وضعیت تمام شهرهای سیستان و بلوچستان را همچنان بحرانی و قرمز اعلام کرد و به «ایران» گفت: با توجه به شدت بیماری و وضعیت حاد استان تمامی محدودیتها تا اطلاع ثانوی ادامه دارد. شهروندان در سطح شهر جز در موارد ضروری حضور نداشته باشند و تمامی پروتکلهای بهداشتی مثل ماسک، دستکش و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند.
وی با اشاره به تعطیلی تمام ادارات و صنوف استان ادامه داد: شرایط در استان حاد است اما تلاش کردهایم با تعطیلیهای چند روزه و جلوگیری از تجمعات این وضعیت را کنترل کنیم. در دورههای گذشته رعایت پروتکلها کمرنگ بوده اما انتظار داریم با همراهی مردم در هفته آینده وضعیت بهتری داشته باشیم.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران سیستان و بلوچستان با بیان اینکه محدودیتهای سختگیرانهای در مرزها اعمال میشود، خاطرنشان کرد: ترددهای مرزی به مرز صفر رسیده مگر در بخشهای تجارت که آن هم با کنترلهای کامل در جدار مرز داخل خاک کشورمان و با منفی شدن تست کرونای تجار و رانندگان انجام میشود.
خطر کرونا جدی گرفته نمیشود
اما چرا بعد از آنکه دوباره زنگ خطر هشدارها بلند و مشاغل گروه دوم، سوم و چهارم هم تعطیل شدهاند باز چهره شهری که ساعتهای طولانی از عمرمان را در آن سپری میکنیم چهره شهری گرفته، بیخیال، درهم و بیفکر است؟ اینجا در خیابان شیخ بهایی جنوبی از قطع شدن برق تقریباً یک ساعت میگذرد. ساعت به نزدیکیهای 9 شب نرسیده تعداد زیادی از کاسبان جلوی در مغازهها بدون ماسک نشسته و مشغول باد زدن خودشان هستند. نه خبری از برق اضطراری است و نه ظاهراً کسی خیال دارد تا محل کسبش را تعطیل کند و به خانه برود. خیابانها برخلاف روزهای عادی شلوغ و پر از جمعیتی است که ظاهراً بهخاطر گرمی هوا به خیابانها پناه آوردهاند. برخلاف مقامات شهرداری که ادعا کردهاند پارکها تعطیل است اما اغلب پارکهای محلی با وجود تاریکی مطلق هوا باز بوده و مملو از جمعیت است. تنها چیزی که دیده میشود نور چراغ موبایل هاست و مردمی که با ماسک و بدون ماسک دورهم مشغول غر زدن اند. بیشترشان میگویند پارک را به خانه تاریک و گرم ترجیح دادهاند. درنزدیکی چهارراه امیر آباد شمالی هم بهخاطر قطعی برق و خاموش شدن چراغ راهنمایی و رانندگی، خیابانها ترافیک شده و مردم بر سر اینکه چه کسی زودتر حرکت کند، مشغول داد و بیدادند. جالب اینکه در برخی خیابانهای فرعی تعدادی کولر خودرو را روشن گذاشته و بدون ماسک در حالت استراحتند. علی رغم اینکه در موج پنجم ابلاغیه قانونی آمده تا فقط کسب و کارهای گروه یک مثل داروخانهها، سوپرمارکتها و فروشگاههای مواد غذایی باز باشند، اما دیروز هم با وجود هشدارهای مکرر اغلب مغازهها در خیابانهای اصلی و فرعی باز بودند.
برگ تقویم ورق خورده و روزی دیگر آغاز و به نیمه رسیده است. ساعت 12 ظهر در خیابانهای منتهی به پل سید خندان تقریباً همه مغازهها بجز چند بنگاه مسکن کرکره خود را بالا داده و براحتی و بدون ترس مشغول خرید و فروشند. اغذیه فروشیهای خیابان معروف نیلوفر هم مانند همیشه شلوغ و البته کسی اجازه ایستادن در مغازه را ندارد، اما مردم در ماشین هایشان مشغول خوردن ساندویچاند. نکته قابل تأمل اینکه از ماسک زدنهای همیشگی در خیابانها خبری نیست و اغلب مردم به بهانه گرمی هوا ماسکها را زیرچانه زده و مشغول ترددند. در یکی از بانکهای خیابان شهید بهشتی نیز با وجود منع قانونی برای ورود افراد بدون ماسک اما سه نفر هیچ ماسکی نزدهاند و بدون آنکه کسی معترض باشد مشغول پر کردن فرمهای بانکی و در صف شلوغ مشتریها نشستهاند. یک مغازه بزرگ لوازم خانگی در سهروردی هم کاملاً باز بوده و البته میگوید که مشتری آنلاین دارد و کسی را راه نمیدهد، درحالیکه چند مشتری وارد مغازه شده و مشغول دیدن اجناس میشوند. از موج اول تا موج پنجم اگرچه زمان زیادی میگذرد اما آنچه که از رفتارهای اجتماعی مردم استنباط میشود، بیخیالی بیشتر است که البته واکسیناسیون هم در آن بیتأثیر نبوده! برخی همینقدر که خیالشان از والدینشان راحت شده، رفتوآمدهای دوباره را از سر گرفتهاند و حتی تابه حال اسم واریانت های جدید هم به گوششان نخورده است.
منتظر پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران هستیم
در حالی که تنها چند روز از قرمز شدن تهران و شیوع ویروس دلتا در پایتخت میگذرد، بررسی نقشه کرونایی کشور نشان میدهد کرونا با فرماندهی سویه دلتا در استانهای زیادی طغیان کرده است. شعلههای آتش کرونا هم از نواحی جنوب و جنوب شرقی کشور شروع شده و در حال پیشروی به مناطق مرکزی و شمالی کشور است. با وجود این رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی به«ایران» میگوید: امکان پایش ژنتیکی ویروس دلتا در همه نقاط کشور میسر نیست اما رفتارهای ویروس در بیماران متناسب با ویروس دلتا یا همان جهش یافته هندی است. بنا بهگفته علیرضا ناجی، ویروس دلتا بهدلیل رفتوآمد و سفرهای زمینی، هوایی و ریلی و کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 69 درصد در همه جای کشور پخش شده و با توجه به اینکه شدت سرایت این واریانت 60 برابر واریانت بریتانیایی است بنابراین روز به روز به تعداد شهرهای قرمز کرونایی اضافه میشود.
کرونای دلتا در تهران
از طرفی معاون درمان ستاد کرونای تهران در همین زمینه به «ایران» میگوید: دقت تستهای پیسیآر برای تشخیص دلتا، خیلی زیاد نیست و باید بیشتر به علائم بالینی برای تشخیص بیماری توجه کرد.به گفته نادر توکلی، خطر اصلی شیوع نوع جهش یافته یا متاسیون یافته این ویروس موسوم به دلتا کرونا است که بسیار خطرناکتر است و اگر شرایط بههمین صورت ادامه پیدا کند، شاهد یک پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران و اغلب نقاط کشور خواهیم بود. متخصصان حوزه سلامت مهمترین راهکار مقابله با ویروس دلتا را واکسیناسیون عمومی میدانند.
وی می افزاید : دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی کرونا در بیماران تهرانی هم مشاهده شده و به عبارتی این بیماری وارد پایتخت شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دکتر نادر توکلی درادامه می گوید وضعیت بالینی بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مؤید این موضوع است که نوع دلتای ویروس کرونا به تهران نیز نفوذ کرده است. البته هرچند امکان بررسی بیماران از لحاظ ابتلا به این ویروس جهش یافته هندی، وجود ندارد، اما شواهد موجود بر این موضوع دلالت دارد که رفتار فعلی ویروس در بیماران متناسب با دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی است.
توکلی تأکید کرد: با وجود اینکه شدت ابتلا و عفونت دلتا نسبت به ویروس انگلیسی بیشتر بوده و این ویروس مسریتر است، خوشبختانه مرگ و میر بر اثر این جهش بیشتر نشده است.
بر اساس اعلام این وزارتخانه مجموع واکسنهای تزریق شده تاکنون ۴ میلیون و ۴۹۷ هزار و ۵۷۶ نفر دوز اول واکسن کرونا و دو میلیون و ۱۷ هزار و ۸۰۹ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۶ میلیون و ۵۱۵ هزار و ۳۸۵ دوز رسیده است. البته مطابق اعلام سعید نمکی، قرار بود تا پایان خرداد 14 میلیون نفر و افراد بالای 60 سال و بیماران مبتلا به بیماریهای زمینهای و سرطان نیز واکسینه شوند. این در حالی است که باوجود راهاندازی خط تولید اسپوتنیک در ایران و دریافت مجوز مصرف اضطراری برای دو واکسن ایرانی کووبرکت و واکسن پاستور مردم همچنان منتظر توزیع و تزریق واکسنهای کرونا هستند و مسئولان نیز وعده دادهاند از این هفته واکسیناسیون با واکسن کووبرکت تسریع میشود.
افزایش بیماران سرپایی و بستری در بیمارستانهای تهران
آخرین آمار واکسیناسیون نشان میدهد روز 12 تیر بیش از 127 هزار دوز واکسن و 13 تیر ماه بالغ بر 123 هزار دوز واکسن تزریق شده بود و این رقم در روز 14 تیر ماه به 24 هزار و 375 دوز در روز رسید و در شبانه روز گذشته نیز 39 هزار دوز واکسن تزریق شده است. لذا تحلیل آمار تزریق واکسن در روزهای اخیر از کاهش 5 برابری مقدار دوز تزریقی واکسن در کشور حکایت دارد. همه اینها در شرایطی است که موج پنجم کرونا در کشور طغیان کرده و ویروس دلتا در نقاط مختلف کشور جولان میدهد و از طرفی اخبار رسیده از بیمارستانهای پایتخت بیانگر این واقعیت است که روند بستری بیماران و تلفات بیماری تصاعدی است و روز به روز رکوردهای تازهای از افزایش موارد بستری و بیماران سرپایی در پایتخت ثبت میشود. متخصصان حوزه سلامت، چاره کار را افزایش سرعت واکسیناسیون کرونا در کشور میدانند، در مقابل اما مسئولان وزارت بهداشت علت تزریق قطره چکانی واکسن را بدقولی کشورهای سازنده واکسن در تحویل واکسنهای خریداری شده عنوان میکنند.
بر اساس اعلام سخنگوی سازمان غذا و دارو، از نیمه بهمن پارسال تاکنون ۱۸ مرحله واکسن وارد ایران شده که ۹ مرحله حاوی ۹۲۰ هزار دوز از روسیه و ۹ مرحله دیگر از سایر کشورها شامل کوواکس (آسترازنکا تولید کره جنوبی)، هند و چین بوده که البته سهم چین در ارسال واکسن به ایران از سایر کشورها بسیار بیشتر بوده است. مجموع واکسن وارداتی به ایران تاکنون ۷ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۸۰۰ دوز واکسن بوده است. از طرفی و با وجود ناکامیهای بخش خصوص در واردات واکسن کرونا، تولید واکسن ایرانی با هدف تأمین نیاز کشور در دستور کار مسئولان قرار گرفت به گونهای که واکسن کووبرکت در ماه اول تا سه میلیون دوز میتواند تولید کند. آنطور که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هفته گذشته در گفتوگو با ما اعلام کرد ماهانه 10 میلیون دوز واکسن داخلی به دستمان خواهد رسید و تا پایان شهریور به 30 میلیون دوز افزایش خواهد یافت. به گفته علیرضا رئیسی، در هفتههای آینده وضعیت تأمین واکسن بسیار مطلوبتر خواهد بود و تمام جمعیت هدف تا پایان امسال واکسینه میشوند.
مطابق اعلام مسئولان وزارت بهداشت، ایران ظرفیت تزریق روزانه 200 تا 300 هزار دوز واکسن را دارد. همچنین مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی فرمان امام(ره) هم در تازهترین اظهار نظر خود از تولید 50 میلیون دوز واکسن کووبرکت تا پایان شهریور ماه خبر داد. آنطور که وزارت بهداشتیها قول دادهاند قرار است با تأمین واکسن کرونا علاوه بر گروههای سنی زیر 70 سال همچنین افراد بالای 50 سال در استان سیستان و بلوچستان نیز واکسینه شوند. همچنین واکسن پاستوکووک انستیتو پاستور ایران هم ماهانه یک میلیون دوز در سه ماه اول، بعد در سه ماه دوم ماهانه دو میلیون دوز و در سه ماهه سوم احتمالاً ماهانه سه میلیون دوز بتواند تحویل دهد.
روز گذشته رئیس شبکه بهداشت وزارت بهداشت از ورود محموله جدید واکسن در روز چهارشنبه خبر داد. به گفته جعفرصادق تبریزی، واکسن اکنون عمدتاً از خارج از کشور تأمین میشود و در واکسن داخلی نیز هنوز بنیاد برکت به اندازه نیاز ما واکسن تولید نکرده است، ما مجبوریم تا زمانی که نسبت به رسیدن واکسن به دستمان مطمئن نباشیم، اقدام نکنیم. به احتمال زیاد روز چهارشنبه ممکن است محمولهای با تعداد قابل توجه واکسن به کشور برسد که اگر وارد شود برای هفته بعد گروه سنی جدید یعنی ۶۵ تا ۶۹ سال را اعلام میکنیم.
علاوه بر این وی، واکسیناسیون گروه سنی 50 سال به بالا برای استان سیستان و بلوچستان و استانهایی از جمله هرمزگان و بوشهر و کرمان را که درگیری بالایی با واریانت دلتا دارند، مشروط به تأمین واکسن میداند. طبق اعلام این مقام مسئول تاکنون 6.7 درصد جمعیت گروه هدف (61 میلیون نفر) واکسینه شدند و با تأمین واکسن، گروههای سنی بعدی فراخوان میشوند و از اواسط مرداد ماه واکسیناسیون گروههای شغلی پرخطر را آغاز میکنیم و با معلمان، مدیران مدارس و استادان دانشگاهها کار را آغاز خواهیم کرد و سپس به سراغ گروههای شغلی حساس دیگر هم میرویم.
گزارش «ایران»
از وضعیت کرونا در سیستان و بلوچستان
پای کرونا بر گلوی سیستان و بلوچستان
«کرونا زندگی ما را بهم ریخته است و حالا حالا هم قصد رفتن ندارد. سیستان و بلوچستانی که ما در آن زندگی میکنیم با کلی مشکلات درمانی مواجه است .» اینها حرفهایی است که محلیهای سیستان و بلوچستان از این روزهای بحرانی شهرشان میگویند. آنطور که فعالان محلی میگویند، وضعیت، نه قرمز که سیاه است و شهر در بهت و ماتم و وحشت فرو رفته است. برخیها به دنبال پیدا کردن تخت خالی برای عزیزانشان هستند و عدهای دیگر هم با عزیزانشان وداع میکنند. با وجود ترس و شرایط بغرنج سیستان و بلوچستان، هنوز در خیابانهای شهر کسانی که ماسکی بر صورتشان نیست، در حال رفتوآمدند. با همه اینها حال و روز پزشکان هم آنچنان خوب نیست. آنها دو هفتهای است که در شرایط بحرانی کار میکنند و فشار بیسابقهای را تحمل میکنند؛ کرونای جهشیافته موسوم به «دلتا» به صورت گسترده در حال انتشار است و بخش قابل توجهی از کادر درمان حین رسیدگی به بیماران مبتلا شدهاند. اینها روایت برخی از فعالان محلی است. مجتبی جهانتیغ، پزشک عمومی یکی از بیمارستانهای زاهدان است. با اوج شیوع ویروس کرونا در شهرش، خودش و چند همکار دیگرش به کرونا مبتلا شدند.
او درباره حال و روز بیمارستانها به «ایران» می گوید: «با شیوع این بیماری و هجوم مردم به بیمارستانها برخی از پزشکان دوباره به بیماری مبتلا شدند. اکثر پزشکان دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردند برخیهای دیگر هم دوز دوم را گرفتند اما به نظر می رسد واکسن در برابر ویروس دلتا چندان کارایی ندارد. گرمای هوا و شرایط کاری سخت در بیمارستانها خیلی از پزشکان و پرستاران را خسته و کلافه کرده است. کمبود پزشک هم در برخی از نواحی وجود دارد. از همان دو هفته پیش بیمارستانها بسیار شلوغ بود و در تمام راهروهای بیمارستانها و اتاقهای خالی تخت اضافه گذاشتهاند. این وضعیت در حالی وجود دارد که ما هنوز به پیک بیماری نرسیدهایم. دیروز حدود 1600 نفر مبتلا داشتیم. تستهای تشخیص وجود دارد اما مشکل اصلی دسترسی مردم به مراکز بهداشت و درمان است. مردم چند ساعت باید بروند تا به درمانگاهی برسند و چند ساعت هم باید زیر آفتاب 50 درجه در صف بایستند تا بتوانند تست دهند.»
شهر خلوت شده است
«کل ادارات تعطیل شدند و شهر نسبت به روزهای قبل خلوتتر است.» این اولین توصیفی است که رسولی معلم یکی از مدارس زاهدان از کوچه و خیابانهای شهر دارد: «اکثر مردم که تست میدهند، کرونا مثبت میشوند. وضعیت بهشدت وحشتناک است. در زاهدان، ایرانشهر و چابهار وضعیت خوب نیست. خیلیها ترسیدهاند و قرنطینه را رعایت میکنند. بازار تقریباً تعطیل است و اکثر شهروندان هم در خانههایشان هستند.»
نوید برهانزهی، فعال محلی سیستان و بلوچستان البته روایت دیگری از شهرش دارد: «قبول دارم که مردم کمتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند، اما باید توضیحی درباره زندگی مردم بدهم. آن فردی که زندگی نرمال دارد موارد بهداشتی را رعایت میکند. میتواند برای خود و خانوادهاش وسایل ضدعفونیکننده و ماسک بخرد، اما آن کارگری که روزمزد است و هر روز کار میکند تا خرج همان روزش را در بیاورد چطور میتواند برای خودش ماسک و وسایل ضد عفونیکننده بخرد. مردم ما بسیار فقیر هستند. وقتی به سوختبر میگویم، ماسک بزن میگوید، اولویت اولم خرج زن و بچهام است نه کرونا. خیلی از کارگرها میگویند، اگر به ما ماسک بدهند ما میزنیم اما خودمان پول نداریم که بخریم. با این حال این روزها خیلی از مردم کار و کاسبی را تعطیل کردهاند و در خانه مانده اند. اما برخی از مردم شغل ندارند. آنها کارگر و روزمزد هستند. دغدغه این مردم زنده ماندن است و برخیهایشان همچنان در میادین شهر برای پیدا کردن کار مینشینند و ماسکی هم نمیزنند. هماکنون بیمارستانها پر از بیماران است و مردم ترسیدهاند. چهره شهر بسیار غمانگیز است و در میادین اصلی کفن میفروشند.»
او درباره واکسن زدن افراد در منطقه میگوید: «مردم شایعات مربوط به واکسن را باور کردند. به همین دلیل خیلیهاشان واکسن را نزدند. از نظر من مردم بیگناه هستند. مسئولان باید درباره واکسن فرهنگسازی میکردند. آنها باید از بزرگان سیستان و بلوچستان کمک میگرفتند تا مردم بفهمند که واکسن موضوع مهمی است.»
شیما جهانبخش
خبرنگار
کرونا در سیستان و بلوچستان همچنان در مرز بحران است. بر اساس تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا فعالیت تمامی ادارات، دستگاههای قضایی، نهادها و بانکهای این استان تعطیل شده تا شاید با کاهش تردد و ازدحام جمعیت مردم و مسئولان این استان بتوانند از این موج عبور کنند. هر چند «معینالدین سعیدی» نماینده چابهار در مجلس هشدار داده که این استان در حال رو به رو شدن با یک فاجعه انسانی است و «مهدی شمس آبادی» دادستان زاهدان هم گفته با شرایط فعلی سونامی مرگ از سیستان و بلوچستان به سراغ کل ایران میآید. اما مسئولان تنها راه عبور از بحران را همکاری مردم میدانند و آنها را به رعایت پروتکلهای بهداشتی و ماندن در خانه دعوت میکنند.
تعداد مبتلایان در موج جدید کرونا 5 برابر موج قبلی
«محمدعباسی»، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زاهدان در گفتوگو با «ایران» تعداد مبتلایان در موج جدید کرونا را 5 برابر موج قبلی اعلام کرد و اظهار داشت: در موج جدید بیماری جوانان بیشتر درگیر شدهاند، ۶۰ درصد از مبتلایان ویروس جهش یافته کرونا در استان افراد بین ۳۰ تا ۶۰ سال هستند. از این میزان 23 درصد را افراد زیر ۳۰ سال شامل میشود.
عباسی با تأکید بر اینکه از نظر شاخص فوت و بستری، هنوز به متوسط کشوری نرسیدهایم گفت: زمانی که تعداد موارد مبتلا به کرونا افزایش داشته باشد طبیعتاً تعداد موارد نیازمند بستری و بیماران بدحال هم افزایش مییابد اما همچنان از نظر شاخص فوت به بستری و شاخص فوت به جمعیت به متوسط کشوری نرسیدهایم.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان افزود: باوجود پنج برابر شدن تعداد موارد بستری همزمان با افزایش نیاز به تختهای بستری ظرفیتهای جدیدی ایجاد کردهایم تا اگر بیمار دیگری اضافه شود تختهای جدید داشته باشیم. البته کادر درمان و نظام سلامت از خود گذشتگیهای زیادی داشتهاند که انتظار داریم رسانه ها اخبار درستی در این زمینه منتشر کنند. برخی با سیاهنماییها تصاویری غیرواقعی منتشر میکنند اما واقعیت این است که با وجود کمبود امکانات تمام بیماران خدمات لازم را دریافت کردهاند.
بیماران در مراجعه به مراکز درمانی تأخیر نکنند
عباسی تأخیر در زمان مراجعه بیماران را اصلیترین مشکل دانست و افزود: ۱۰ شهرستان سیستان و بلوچستان بیمارستان ندارد و اگر کسی در آنجا نیاز به درمان داشته باشد برای رسیدن به بیمارستان باید بیشاز ۱۰۰ کیلومتر را طی کند همین امر موجب شده بیماران به علت بُعد مسافت در اوایل دوران بیماری به بیمارستان مراجعه نکنند و تعداد بیماران بد حال ما زیاد باشد. البته تلاش ما این است که اطلاعات کاملی از علائم بیماری به اطلاع مردم برسد و این نگرش برای آنان ایجاد شود که در صورت مراجعه به مراکز غربالگری و تنفسی بهتر از روند درمان تبعیت کنند.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان یکی از اصلیترین دلایل ورود سویههای دلتا و بتا به سیستان و بلوچستان را کم توجهی به پروتکلهای بهداشتی دانست و افزود: پایین بودن میزان برخورد با ویروسهای قبلی که کم بوده و ایمنی اکتسابی مردم را پایین آورده و کم توجهی به پروتکلهای بهداشتی 2 عامل اصلی شدت گرفتن دوباره کرونا در استان بخصوص در منطقه جنوب شهر بوده است.
پروتکلها را رعایت کنید تا از بحران عبور کنیم
احمدعلی موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان هم به «ایران» گفت: استان در شرایط حساسی قرار دارد و اولین انتظار ما این است که مردم بپذیرند بیماری کرونا با حداکثر سرعت در استان در حال رشد است و اگرآنها همکاری نکنند هر چه کادر درمان زحمت بکشد باز هم کاری پیش نمیرود. متأسفانه براساس اعلام مسئولان بهداشتی استان در این پیک کسانی فوت میکنند که بیماری زمینهای نداشته و جوان هستند.
وی ادامه داد: عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده نکردن از ماسک سبب شد که امروز درگیر این مشکلات شویم. ما با تمام توان در کنار مردم هستیم اما انتظارمان این است که پروتکلهای ابلاغی در تمام صنوف و همه بخشهای خصوصی و اداری رعایت شود.
استاندار سیستانوبلوچستان با تأکید بر اینکه کرونا در این دوره متفاوت از دورههای قبل است افزود: سرعت انتشار، کشندگی و آسیب زدن این سوش از بیماری بیشتر است. در دورههای قبلی این بیماری ظرف ۲ هفته بهبود مییافت اما در موج جدید۲۰ روز نیز طول میکشد تا فرد بهبود نسبی پیدا کند. البته بعد از 20 روز هم تست فرد مورد نظر همچنان مثبت است.
ترددهای مرزی به صفر رسیده
«علیرضا شهرکی»، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان هم وضعیت تمام شهرهای سیستان و بلوچستان را همچنان بحرانی و قرمز اعلام کرد و به «ایران» گفت: با توجه به شدت بیماری و وضعیت حاد استان تمامی محدودیتها تا اطلاع ثانوی ادامه دارد. شهروندان در سطح شهر جز در موارد ضروری حضور نداشته باشند و تمامی پروتکلهای بهداشتی مثل ماسک، دستکش و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند.
وی با اشاره به تعطیلی تمام ادارات و صنوف استان ادامه داد: شرایط در استان حاد است اما تلاش کردهایم با تعطیلیهای چند روزه و جلوگیری از تجمعات این وضعیت را کنترل کنیم. در دورههای گذشته رعایت پروتکلها کمرنگ بوده اما انتظار داریم با همراهی مردم در هفته آینده وضعیت بهتری داشته باشیم.
مدیرکل دفتر مدیریت بحران سیستان و بلوچستان با بیان اینکه محدودیتهای سختگیرانهای در مرزها اعمال میشود، خاطرنشان کرد: ترددهای مرزی به مرز صفر رسیده مگر در بخشهای تجارت که آن هم با کنترلهای کامل در جدار مرز داخل خاک کشورمان و با منفی شدن تست کرونای تجار و رانندگان انجام میشود.
رئیسجمهور منتخب در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی :
نخبگان در حوزه فرهنگ فعالیت جریانساز داشته باشند
- در گفتوگوی تلفنی رئیسی و اسد مطرح شد؛ دولت جدید برای مشارکت فعال در بازسازی سوریه برنامه دارد
رئیس جمهوری منتخب روز گذشته در گفتوگوی تلفنی با بشار اسد رئیسجمهوری سوریه بر گسترش همه جانبه روابط ایران و سوریه تأکید کرد.
بهگزارش ایرنا، سید ابراهیم رئیسی در این گفتوگو با تبریک انتخاب مجدد اسد بهعنوان رئیسجمهوری سوریه گفت: ایران در حمایت از دولت و ملت سوریه برای تثبیت امنیت و تحقق پیشرفت همچون گذشته تردیدی به خود راه نمیدهد.
رئیسی با بیان اینکه دولت جدید برای مشارکت فعال، گسترده و مؤثر در بازسازی سوریه برنامه دارد، گفت: جا دارد از قهرمان مبارزه با تروریسم و نماد پیوند راهبردی ایران و سوریه یعنی شهید سردار سلیمانی یاد کرده و برای همه شهدای مقاومت درخواست علو درجات کنم.
او در ادامه موضوع فلسطین را عامل وحدت مسلمانان و همگرایی ملتهای مستقل دانست و از حمایتهای دولت سوریه از مردم فلسطین در اوج تهاجم تروریستها به سوریه قدردانی کرد.
بشار اسد نیز در این گفتوگوی تلفنی با تبریک انتخاب آیتالله رئیسی از سوی مردم ایران گفت: برگزاری موفق این انتخابات را به شما و جمهوری اسلامی ایران تبریک میگویم. او متقابلاً اظهار امیدواری کرد که با آغاز به کار دولت جدید ایران روابط دو کشور در همه زمینهها گسترش یابد. رئیسجمهوری سوریه با اشاره به روابط تاریخی و دیرینه ایران و سوریه، اظهار داشت: هر گاه یکی از دو ملت ایران و سوریه تحت فشار و محاصره قرار گرفتند، به حمایت از یکدیگر برخاستهاند و ملت و دولت سوریه همواره قدردان حمایتها و پشتیبانیهای ایران است.
اسد همچنین با تأکید بر اینکه ملتهای ایران و سوریه همواره در کنار یکدیگر از مسأله فلسطین بهعنوان عامل اتحاد همه مسلمانان و عدالت خواهان جهان و نیز حقوق ملت مظلوم یمن حمایت کردهاند، گفت: ملت سوریه در موضوعات مختلف همواره حامی و پشتیبان حقوق ملت ایران بوده و خواهد بود.
پاسخ رئیسی به پیام پوتین
پاسخ حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب به پیام ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، روز گذشته از سوی کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو به «آندری فورسنکو» دستیار ویژه رئیس جمهوری روسیه تقدیم شد.
به گزارش ایرنا، فورسنکو در این دیدار، تقویت و تحکیم روابط ایران و روسیه در شرایط پیچیده جهانی را ضرورتی اجتناب ناپذیر دانست و گفت: اعتقاد راسخ دارم استقامت، پایداری و استقلال جمهوری اسلامی ایران برای بسیاری از کشورها الگو است و ایران جزو مستقلترین کشورهای جهان است. دستیار ویژه پوتین درباره مشکلات ورود دانشجویان و تجار ایرانی به روسیه هم اظهار کرد که با مقامات دولت، معاون نخست وزیر و وزارت علوم در این باره صحبت کرده و تلاش خواهد کرد تا موانع موجود از جمله تزریق و ارسال واکسن را حل کنیم.
به دنبال اعلام نتایج سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و به عنوان نخستین مقام ارشد خارجی، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری فدراسیون روسیه، انتخاب سید ابراهیم رئیسی به سمت رئیس جمهوری منتخب جمهوری اسلامی ایران را به او تبریک گفت. در بخشی از این پیام آمده بود: امیدوارم که فعالیت جنابعالی در این سمت عالی به توسعه روز افزون همکاری دوجانبه سازنده در زمینههای مختلف و همچنین تعامل مشارکتی در امور بینالملل مساعدت نماید.
این موضوع کاملاً پاسخگوی منافع ملتهای روسیه و ایران میباشد و در مسیر تحکیم امنیت و ثبات منطقهای پیش میرود.
دیدار رئیس سازمان امور اداری و استخدامی با رئیسی
جمشید انصاری رئیس سازمان امور اداری و استخدامی هم دیروز با حضور در دفتر رئیسجمهور منتخب، با سید ابراهیم رئیسی دیدار و گفتوگو کرد. انصاری در این دیدار با تبریک انتخاب حجتالاسلام رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از وضعیت نیروی انسانی دستگاههای اجرایی و امور و مقررات اداری نهادهای دولتی و حکومتی ارائه کرد. رئیسی نیز در این دیدار با انتقاد از تصمیمگیریهای پراکنده و غیرمنسجم در نظام حقوق و دستمزد گفت: وقتی حقوق جمعی خاص بدون مبنای مشخص و شفاف، بیضابطه افزایش یابد، باعث ایجاد تبعات ناعادلانه میشود.
رئیسجمهور منتخب با اشاره به ضرورت متناسبسازی حقوق با تورم، بر التزام به قانون، عدالت محور بودن و یکپارچگی نظام حقوق و دستمزد تأکید کرد. رئیسی همچنین با تأکید بر نقش نظام اداری چابک در پیشگیری و مقابله با فساد و افزایش کارآمدی دولت، طولانی بودن فرایندهای صدور مجوز کسب و کار را از جمله عوامل فسادزا در ساختار اداری کشور عنوان کرد.
همچنین به گزارش ایلنا، علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل هم با حضور در دفتر سید ابراهیم رئیسی ضمن تبریک انتخاب وی از سوی مردم به ریاست جمهوری، برای رئیسجمهور منتخب و دولت آینده آرزوی موفقیت کرد.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از ظهر روز گذشته با حضور در دفتر رئیسجمهور منتخب، با آیتالله رئیسی دیدار و گفتوگو کرد.
صالحی در این دیدار با تبریک انتخاب آیتالله رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از آخرین وضعیت، مسائل و چالشهای پیش روی حوزه فرهنگ و برنامهها و اقدامات اجرا شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه کرد.
وی با اشاره به عملکرد موفق آیت الله رئیسی در مدت ریاست بر قوه قضائیه در افزایش سرمایه اجتماعی کشور اظهار داشت که با ابزار فرهنگ و هنر میتوان این رویه و عملکرد را به نحوی شایسته استمرار بخشید. دکتر رئیسی نیز در این دیدار از اظهار محبت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و گزارش وی تشکر و تأکید کرد که بازگرداندن اعتماد مردم به دولت و حاکمیت مهمترین وظیفه دولتمران است. آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه در مدت اداره قوه قضائیه نیز در عمل اثبات کردیم که حکومت برای مبارزه با فساد اراده قاطع و واقعی دارد، تصریح کرد: اولین دغدغه همه مسئولان باید بازگرداندن اعتماد مردم به نظام و حاکمیت باشد. دکتر رئیسی خاطرنشان کرد: مردم باید احساس کنند که دولتمردان واقعاً به دنبال حل مشکلات آنها هستند. رئیسجمهور منتخب توجه ویژه به اقتصاد فرهنگ و هنر و اشتغال اهالی هنر را از جمله دغدغههای دولت سیزدهم برشمرد. دکتر رئیسی همافزایی همه نهادهای فرهنگی را مورد تأکید قرار داد و گفت: نهادها و فعالان حوزوی، دانشگاهی و نخبگانی باید در حوزه فرهنگ فعالیتهای جریانساز داشته باشند.
بهگزارش ایرنا، سید ابراهیم رئیسی در این گفتوگو با تبریک انتخاب مجدد اسد بهعنوان رئیسجمهوری سوریه گفت: ایران در حمایت از دولت و ملت سوریه برای تثبیت امنیت و تحقق پیشرفت همچون گذشته تردیدی به خود راه نمیدهد.
رئیسی با بیان اینکه دولت جدید برای مشارکت فعال، گسترده و مؤثر در بازسازی سوریه برنامه دارد، گفت: جا دارد از قهرمان مبارزه با تروریسم و نماد پیوند راهبردی ایران و سوریه یعنی شهید سردار سلیمانی یاد کرده و برای همه شهدای مقاومت درخواست علو درجات کنم.
او در ادامه موضوع فلسطین را عامل وحدت مسلمانان و همگرایی ملتهای مستقل دانست و از حمایتهای دولت سوریه از مردم فلسطین در اوج تهاجم تروریستها به سوریه قدردانی کرد.
بشار اسد نیز در این گفتوگوی تلفنی با تبریک انتخاب آیتالله رئیسی از سوی مردم ایران گفت: برگزاری موفق این انتخابات را به شما و جمهوری اسلامی ایران تبریک میگویم. او متقابلاً اظهار امیدواری کرد که با آغاز به کار دولت جدید ایران روابط دو کشور در همه زمینهها گسترش یابد. رئیسجمهوری سوریه با اشاره به روابط تاریخی و دیرینه ایران و سوریه، اظهار داشت: هر گاه یکی از دو ملت ایران و سوریه تحت فشار و محاصره قرار گرفتند، به حمایت از یکدیگر برخاستهاند و ملت و دولت سوریه همواره قدردان حمایتها و پشتیبانیهای ایران است.
اسد همچنین با تأکید بر اینکه ملتهای ایران و سوریه همواره در کنار یکدیگر از مسأله فلسطین بهعنوان عامل اتحاد همه مسلمانان و عدالت خواهان جهان و نیز حقوق ملت مظلوم یمن حمایت کردهاند، گفت: ملت سوریه در موضوعات مختلف همواره حامی و پشتیبان حقوق ملت ایران بوده و خواهد بود.
پاسخ رئیسی به پیام پوتین
پاسخ حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب به پیام ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، روز گذشته از سوی کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو به «آندری فورسنکو» دستیار ویژه رئیس جمهوری روسیه تقدیم شد.
به گزارش ایرنا، فورسنکو در این دیدار، تقویت و تحکیم روابط ایران و روسیه در شرایط پیچیده جهانی را ضرورتی اجتناب ناپذیر دانست و گفت: اعتقاد راسخ دارم استقامت، پایداری و استقلال جمهوری اسلامی ایران برای بسیاری از کشورها الگو است و ایران جزو مستقلترین کشورهای جهان است. دستیار ویژه پوتین درباره مشکلات ورود دانشجویان و تجار ایرانی به روسیه هم اظهار کرد که با مقامات دولت، معاون نخست وزیر و وزارت علوم در این باره صحبت کرده و تلاش خواهد کرد تا موانع موجود از جمله تزریق و ارسال واکسن را حل کنیم.
به دنبال اعلام نتایج سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و به عنوان نخستین مقام ارشد خارجی، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری فدراسیون روسیه، انتخاب سید ابراهیم رئیسی به سمت رئیس جمهوری منتخب جمهوری اسلامی ایران را به او تبریک گفت. در بخشی از این پیام آمده بود: امیدوارم که فعالیت جنابعالی در این سمت عالی به توسعه روز افزون همکاری دوجانبه سازنده در زمینههای مختلف و همچنین تعامل مشارکتی در امور بینالملل مساعدت نماید.
این موضوع کاملاً پاسخگوی منافع ملتهای روسیه و ایران میباشد و در مسیر تحکیم امنیت و ثبات منطقهای پیش میرود.
دیدار رئیس سازمان امور اداری و استخدامی با رئیسی
جمشید انصاری رئیس سازمان امور اداری و استخدامی هم دیروز با حضور در دفتر رئیسجمهور منتخب، با سید ابراهیم رئیسی دیدار و گفتوگو کرد. انصاری در این دیدار با تبریک انتخاب حجتالاسلام رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از وضعیت نیروی انسانی دستگاههای اجرایی و امور و مقررات اداری نهادهای دولتی و حکومتی ارائه کرد. رئیسی نیز در این دیدار با انتقاد از تصمیمگیریهای پراکنده و غیرمنسجم در نظام حقوق و دستمزد گفت: وقتی حقوق جمعی خاص بدون مبنای مشخص و شفاف، بیضابطه افزایش یابد، باعث ایجاد تبعات ناعادلانه میشود.
رئیسجمهور منتخب با اشاره به ضرورت متناسبسازی حقوق با تورم، بر التزام به قانون، عدالت محور بودن و یکپارچگی نظام حقوق و دستمزد تأکید کرد. رئیسی همچنین با تأکید بر نقش نظام اداری چابک در پیشگیری و مقابله با فساد و افزایش کارآمدی دولت، طولانی بودن فرایندهای صدور مجوز کسب و کار را از جمله عوامل فسادزا در ساختار اداری کشور عنوان کرد.
همچنین به گزارش ایلنا، علی اکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل هم با حضور در دفتر سید ابراهیم رئیسی ضمن تبریک انتخاب وی از سوی مردم به ریاست جمهوری، برای رئیسجمهور منتخب و دولت آینده آرزوی موفقیت کرد.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از ظهر روز گذشته با حضور در دفتر رئیسجمهور منتخب، با آیتالله رئیسی دیدار و گفتوگو کرد.
صالحی در این دیدار با تبریک انتخاب آیتالله رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از آخرین وضعیت، مسائل و چالشهای پیش روی حوزه فرهنگ و برنامهها و اقدامات اجرا شده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه کرد.
وی با اشاره به عملکرد موفق آیت الله رئیسی در مدت ریاست بر قوه قضائیه در افزایش سرمایه اجتماعی کشور اظهار داشت که با ابزار فرهنگ و هنر میتوان این رویه و عملکرد را به نحوی شایسته استمرار بخشید. دکتر رئیسی نیز در این دیدار از اظهار محبت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و گزارش وی تشکر و تأکید کرد که بازگرداندن اعتماد مردم به دولت و حاکمیت مهمترین وظیفه دولتمران است. آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه در مدت اداره قوه قضائیه نیز در عمل اثبات کردیم که حکومت برای مبارزه با فساد اراده قاطع و واقعی دارد، تصریح کرد: اولین دغدغه همه مسئولان باید بازگرداندن اعتماد مردم به نظام و حاکمیت باشد. دکتر رئیسی خاطرنشان کرد: مردم باید احساس کنند که دولتمردان واقعاً به دنبال حل مشکلات آنها هستند. رئیسجمهور منتخب توجه ویژه به اقتصاد فرهنگ و هنر و اشتغال اهالی هنر را از جمله دغدغههای دولت سیزدهم برشمرد. دکتر رئیسی همافزایی همه نهادهای فرهنگی را مورد تأکید قرار داد و گفت: نهادها و فعالان حوزوی، دانشگاهی و نخبگانی باید در حوزه فرهنگ فعالیتهای جریانساز داشته باشند.
گزارش «ایران» از شیوع ویروس دلتا در تهران و سیستان و بلوچستان و بررسی روند واکسیناسیون عمومی
سبقت دلتا از واکسیناسیون عمومی در پایتخت!
گروه اجتماعی/ دیروز 15 تیرماه سال 1400 بود. از آمدن رسمی کرونا به کشورمان تقریباً بیش از 500 روز میگذرد اما نگاهی به سطح خیابانهای کلانشهر 9 میلیونی تهران که میاندازید باورتان میشود که ظاهراً به دوران پیش از کرونا باز گشته ایم! این درحالی است که تعداد فوتیها همچنان سه رقمی است. قبرستانها جایی برای خاک سپردن عزیزانمان ندارد. ویروس دلتا هوشمندانهتر از ویروسهای گذشته به سراغ نوجوانانی میرود که تا واکسیناسیون راه طولانی در پیش دارند و علی رغم تزریق بیش از 7 میلیون دوز واکسن هنوز گروههای زیادی از مردم نه تنها واکسینه نشده که در صف دوز دوم قرار دارند. فعلاً دوباره همان راهکار همیشگی یعنی تعطیلی دو هفتهای صنوف غیرضروری در پیش گرفته شده؛ اما اصناف و بازاریها نسبت به این موضوع اعتراض داشته و خواهان تعطیلی کل تهرانند؛ درخواستی که البته از زبان محسنی بندپی، استاندار تهران رد میشود. او البته به مردم اطمینان داده که نگران تختهای بیمارستانی نباشند چراکه فعلاً جا برای بیماران جدید هست!
خطر کرونا جدی گرفته نمیشود
اما چرا بعد از آنکه دوباره زنگ خطر هشدارها بلند و مشاغل گروه دوم، سوم و چهارم هم تعطیل شدهاند باز چهره شهری که ساعتهای طولانی از عمرمان را در آن سپری میکنیم چهره شهری گرفته، بیخیال، درهم و بیفکر است؟ اینجا در خیابان شیخ بهایی جنوبی از قطع شدن برق تقریباً یک ساعت میگذرد. ساعت به نزدیکیهای 9 شب نرسیده تعداد زیادی از کاسبان جلوی در مغازهها بدون ماسک نشسته و مشغول باد زدن خودشان هستند. نه خبری از برق اضطراری است و نه ظاهراً کسی خیال دارد تا محل کسبش را تعطیل کند و به خانه برود. خیابانها برخلاف روزهای عادی شلوغ و پر از جمعیتی است که ظاهراً بهخاطر گرمی هوا به خیابانها پناه آوردهاند. برخلاف مقامات شهرداری که ادعا کردهاند پارکها تعطیل است اما اغلب پارکهای محلی با وجود تاریکی مطلق هوا باز بوده و مملو از جمعیت است. تنها چیزی که دیده میشود نور چراغ موبایل هاست و مردمی که با ماسک و بدون ماسک دورهم مشغول غر زدن اند. بیشترشان میگویند پارک را به خانه تاریک و گرم ترجیح دادهاند. درنزدیکی چهارراه امیر آباد شمالی هم بهخاطر قطعی برق و خاموش شدن چراغ راهنمایی و رانندگی، خیابانها ترافیک شده و مردم بر سر اینکه چه کسی زودتر حرکت کند، مشغول داد و بیدادند. جالب اینکه در برخی خیابانهای فرعی تعدادی کولر خودرو را روشن گذاشته و بدون ماسک در حالت استراحتند. علی رغم اینکه در موج پنجم ابلاغیه قانونی آمده تا فقط کسب و کارهای گروه یک مثل داروخانهها، سوپرمارکتها و فروشگاههای مواد غذایی باز باشند، اما دیروز هم با وجود هشدارهای مکرر اغلب مغازهها در خیابانهای اصلی و فرعی باز بودند.
برگ تقویم ورق خورده و روزی دیگر آغاز و به نیمه رسیده است. ساعت 12 ظهر در خیابانهای منتهی به پل سید خندان تقریباً همه مغازهها بجز چند بنگاه مسکن کرکره خود را بالا داده و براحتی و بدون ترس مشغول خرید و فروشند. اغذیه فروشیهای خیابان معروف نیلوفر هم مانند همیشه شلوغ و البته کسی اجازه ایستادن در مغازه را ندارد، اما مردم در ماشین هایشان مشغول خوردن ساندویچاند. نکته قابل تأمل اینکه از ماسک زدنهای همیشگی در خیابانها خبری نیست و اغلب مردم به بهانه گرمی هوا ماسکها را زیرچانه زده و مشغول ترددند. در یکی از بانکهای خیابان شهید بهشتی نیز با وجود منع قانونی برای ورود افراد بدون ماسک اما سه نفر هیچ ماسکی نزدهاند و بدون آنکه کسی معترض باشد مشغول پر کردن فرمهای بانکی و در صف شلوغ مشتریها نشستهاند. یک مغازه بزرگ لوازم خانگی در سهروردی هم کاملاً باز بوده و البته میگوید که مشتری آنلاین دارد و کسی را راه نمیدهد، درحالیکه چند مشتری وارد مغازه شده و مشغول دیدن اجناس میشوند. از موج اول تا موج پنجم اگرچه زمان زیادی میگذرد اما آنچه که از رفتارهای اجتماعی مردم استنباط میشود، بیخیالی بیشتر است که البته واکسیناسیون هم در آن بیتأثیر نبوده! برخی همینقدر که خیالشان از والدینشان راحت شده، رفتوآمدهای دوباره را از سر گرفتهاند و حتی تابه حال اسم واریانت های جدید هم به گوششان نخورده است.
منتظر پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران هستیم
در حالی که تنها چند روز از قرمز شدن تهران و شیوع ویروس دلتا در پایتخت میگذرد، بررسی نقشه کرونایی کشور نشان میدهد کرونا با فرماندهی سویه دلتا در استانهای زیادی طغیان کرده است. شعلههای آتش کرونا هم از نواحی جنوب و جنوب شرقی کشور شروع شده و در حال پیشروی به مناطق مرکزی و شمالی کشور است. با وجود این رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی به«ایران» میگوید: امکان پایش ژنتیکی ویروس دلتا در همه نقاط کشور میسر نیست اما رفتارهای ویروس در بیماران متناسب با ویروس دلتا یا همان جهش یافته هندی است. بنا بهگفته علیرضا ناجی، ویروس دلتا بهدلیل رفتوآمد و سفرهای زمینی، هوایی و ریلی و کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 69 درصد در همه جای کشور پخش شده و با توجه به اینکه شدت سرایت این واریانت 60 برابر واریانت بریتانیایی است بنابراین روز به روز به تعداد شهرهای قرمز کرونایی اضافه میشود.
کرونای دلتا در تهران
از طرفی معاون درمان ستاد کرونای تهران در همین زمینه به «ایران» میگوید: دقت تستهای پیسیآر برای تشخیص دلتا، خیلی زیاد نیست و باید بیشتر به علائم بالینی برای تشخیص بیماری توجه کرد.به گفته نادر توکلی، خطر اصلی شیوع نوع جهش یافته یا متاسیون یافته این ویروس موسوم به دلتا کرونا است که بسیار خطرناکتر است و اگر شرایط بههمین صورت ادامه پیدا کند، شاهد یک پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران و اغلب نقاط کشور خواهیم بود. متخصصان حوزه سلامت مهمترین راهکار مقابله با ویروس دلتا را واکسیناسیون عمومی میدانند.
وی می افزاید : دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی کرونا در بیماران تهرانی هم مشاهده شده و به عبارتی این بیماری وارد پایتخت شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دکتر نادر توکلی درادامه می گوید وضعیت بالینی بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مؤید این موضوع است که نوع دلتای ویروس کرونا به تهران نیز نفوذ کرده است. البته هرچند امکان بررسی بیماران از لحاظ ابتلا به این ویروس جهش یافته هندی، وجود ندارد، اما شواهد موجود بر این موضوع دلالت دارد که رفتار فعلی ویروس در بیماران متناسب با دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی است.
توکلی تأکید کرد: با وجود اینکه شدت ابتلا و عفونت دلتا نسبت به ویروس انگلیسی بیشتر بوده و این ویروس مسریتر است، خوشبختانه مرگ و میر بر اثر این جهش بیشتر نشده است.
بر اساس اعلام این وزارتخانه مجموع واکسنهای تزریق شده تاکنون ۴ میلیون و ۴۹۷ هزار و ۵۷۶ نفر دوز اول واکسن کرونا و دو میلیون و ۱۷ هزار و ۸۰۹ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۶ میلیون و ۵۱۵ هزار و ۳۸۵ دوز رسیده است. البته مطابق اعلام سعید نمکی، قرار بود تا پایان خرداد 14 میلیون نفر و افراد بالای 60 سال و بیماران مبتلا به بیماریهای زمینهای و سرطان نیز واکسینه شوند. این در حالی است که باوجود راهاندازی خط تولید اسپوتنیک در ایران و دریافت مجوز مصرف اضطراری برای دو واکسن ایرانی کووبرکت و واکسن پاستور مردم همچنان منتظر توزیع و تزریق واکسنهای کرونا هستند و مسئولان نیز وعده دادهاند از این هفته واکسیناسیون با واکسن کووبرکت تسریع میشود.
افزایش بیماران سرپایی و بستری در بیمارستانهای تهران
آخرین آمار واکسیناسیون نشان میدهد روز 12 تیر بیش از 127 هزار دوز واکسن و 13 تیر ماه بالغ بر 123 هزار دوز واکسن تزریق شده بود و این رقم در روز 14 تیر ماه به 24 هزار و 375 دوز در روز رسید و در شبانه روز گذشته نیز 39 هزار دوز واکسن تزریق شده است. لذا تحلیل آمار تزریق واکسن در روزهای اخیر از کاهش 5 برابری مقدار دوز تزریقی واکسن در کشور حکایت دارد. همه اینها در شرایطی است که موج پنجم کرونا در کشور طغیان کرده و ویروس دلتا در نقاط مختلف کشور جولان میدهد و از طرفی اخبار رسیده از بیمارستانهای پایتخت بیانگر این واقعیت است که روند بستری بیماران و تلفات بیماری تصاعدی است و روز به روز رکوردهای تازهای از افزایش موارد بستری و بیماران سرپایی در پایتخت ثبت میشود. متخصصان حوزه سلامت، چاره کار را افزایش سرعت واکسیناسیون کرونا در کشور میدانند، در مقابل اما مسئولان وزارت بهداشت علت تزریق قطره چکانی واکسن را بدقولی کشورهای سازنده واکسن در تحویل واکسنهای خریداری شده عنوان میکنند.
بر اساس اعلام سخنگوی سازمان غذا و دارو، از نیمه بهمن پارسال تاکنون ۱۸ مرحله واکسن وارد ایران شده که ۹ مرحله حاوی ۹۲۰ هزار دوز از روسیه و ۹ مرحله دیگر از سایر کشورها شامل کوواکس (آسترازنکا تولید کره جنوبی)، هند و چین بوده که البته سهم چین در ارسال واکسن به ایران از سایر کشورها بسیار بیشتر بوده است. مجموع واکسن وارداتی به ایران تاکنون ۷ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۸۰۰ دوز واکسن بوده است. از طرفی و با وجود ناکامیهای بخش خصوص در واردات واکسن کرونا، تولید واکسن ایرانی با هدف تأمین نیاز کشور در دستور کار مسئولان قرار گرفت به گونهای که واکسن کووبرکت در ماه اول تا سه میلیون دوز میتواند تولید کند. آنطور که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هفته گذشته در گفتوگو با ما اعلام کرد ماهانه 10 میلیون دوز واکسن داخلی به دستمان خواهد رسید و تا پایان شهریور به 30 میلیون دوز افزایش خواهد یافت. به گفته علیرضا رئیسی، در هفتههای آینده وضعیت تأمین واکسن بسیار مطلوبتر خواهد بود و تمام جمعیت هدف تا پایان امسال واکسینه میشوند.
مطابق اعلام مسئولان وزارت بهداشت، ایران ظرفیت تزریق روزانه 200 تا 300 هزار دوز واکسن را دارد. همچنین مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی فرمان امام(ره) هم در تازهترین اظهار نظر خود از تولید 50 میلیون دوز واکسن کووبرکت تا پایان شهریور ماه خبر داد. آنطور که وزارت بهداشتیها قول دادهاند قرار است با تأمین واکسن کرونا علاوه بر گروههای سنی زیر 70 سال همچنین افراد بالای 50 سال در استان سیستان و بلوچستان نیز واکسینه شوند. همچنین واکسن پاستوکووک انستیتو پاستور ایران هم ماهانه یک میلیون دوز در سه ماه اول، بعد در سه ماه دوم ماهانه دو میلیون دوز و در سه ماهه سوم احتمالاً ماهانه سه میلیون دوز بتواند تحویل دهد.
روز گذشته رئیس شبکه بهداشت وزارت بهداشت از ورود محموله جدید واکسن در روز چهارشنبه خبر داد. به گفته جعفرصادق تبریزی، واکسن اکنون عمدتاً از خارج از کشور تأمین میشود و در واکسن داخلی نیز هنوز بنیاد برکت به اندازه نیاز ما واکسن تولید نکرده است، ما مجبوریم تا زمانی که نسبت به رسیدن واکسن به دستمان مطمئن نباشیم، اقدام نکنیم. به احتمال زیاد روز چهارشنبه ممکن است محمولهای با تعداد قابل توجه واکسن به کشور برسد که اگر وارد شود برای هفته بعد گروه سنی جدید یعنی ۶۵ تا ۶۹ سال را اعلام میکنیم.
علاوه بر این وی، واکسیناسیون گروه سنی 50 سال به بالا برای استان سیستان و بلوچستان و استانهایی از جمله هرمزگان و بوشهر و کرمان را که درگیری بالایی با واریانت دلتا دارند، مشروط به تأمین واکسن میداند. طبق اعلام این مقام مسئول تاکنون 6.7 درصد جمعیت گروه هدف (61 میلیون نفر) واکسینه شدند و با تأمین واکسن، گروههای سنی بعدی فراخوان میشوند و از اواسط مرداد ماه واکسیناسیون گروههای شغلی پرخطر را آغاز میکنیم و با معلمان، مدیران مدارس و استادان دانشگاهها کار را آغاز خواهیم کرد و سپس به سراغ گروههای شغلی حساس دیگر هم میرویم.
گزارش «ایران»
از وضعیت کرونا در سیستان و بلوچستان
پای کرونا بر گلوی سیستان و بلوچستان
«کرونا زندگی ما را بهم ریخته است و حالا حالا هم قصد رفتن ندارد. سیستان و بلوچستانی که ما در آن زندگی میکنیم با کلی مشکلات درمانی مواجه است .» اینها حرفهایی است که محلیهای سیستان و بلوچستان از این روزهای بحرانی شهرشان میگویند. آنطور که فعالان محلی میگویند، وضعیت، نه قرمز که سیاه است و شهر در بهت و ماتم و وحشت فرو رفته است. برخیها به دنبال پیدا کردن تخت خالی برای عزیزانشان هستند و عدهای دیگر هم با عزیزانشان وداع میکنند. با وجود ترس و شرایط بغرنج سیستان و بلوچستان، هنوز در خیابانهای شهر کسانی که ماسکی بر صورتشان نیست، در حال رفتوآمدند. با همه اینها حال و روز پزشکان هم آنچنان خوب نیست. آنها دو هفتهای است که در شرایط بحرانی کار میکنند و فشار بیسابقهای را تحمل میکنند؛ کرونای جهشیافته موسوم به «دلتا» به صورت گسترده در حال انتشار است و بخش قابل توجهی از کادر درمان حین رسیدگی به بیماران مبتلا شدهاند. اینها روایت برخی از فعالان محلی است. مجتبی جهانتیغ، پزشک عمومی یکی از بیمارستانهای زاهدان است. با اوج شیوع ویروس کرونا در شهرش، خودش و چند همکار دیگرش به کرونا مبتلا شدند.
او درباره حال و روز بیمارستانها به «ایران» می گوید: «با شیوع این بیماری و هجوم مردم به بیمارستانها برخی از پزشکان دوباره به بیماری مبتلا شدند. اکثر پزشکان دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردند برخیهای دیگر هم دوز دوم را گرفتند اما به نظر می رسد واکسن در برابر ویروس دلتا چندان کارایی ندارد. گرمای هوا و شرایط کاری سخت در بیمارستانها خیلی از پزشکان و پرستاران را خسته و کلافه کرده است. کمبود پزشک هم در برخی از نواحی وجود دارد. از همان دو هفته پیش بیمارستانها بسیار شلوغ بود و در تمام راهروهای بیمارستانها و اتاقهای خالی تخت اضافه گذاشتهاند. این وضعیت در حالی وجود دارد که ما هنوز به پیک بیماری نرسیدهایم. دیروز حدود 1600 نفر مبتلا داشتیم. تستهای تشخیص وجود دارد اما مشکل اصلی دسترسی مردم به مراکز بهداشت و درمان است. مردم چند ساعت باید بروند تا به درمانگاهی برسند و چند ساعت هم باید زیر آفتاب 50 درجه در صف بایستند تا بتوانند تست دهند.»
شهر خلوت شده است
«کل ادارات تعطیل شدند و شهر نسبت به روزهای قبل خلوتتر است.» این اولین توصیفی است که رسولی معلم یکی از مدارس زاهدان از کوچه و خیابانهای شهر دارد: «اکثر مردم که تست میدهند، کرونا مثبت میشوند. وضعیت بهشدت وحشتناک است. در زاهدان، ایرانشهر و چابهار وضعیت خوب نیست. خیلیها ترسیدهاند و قرنطینه را رعایت میکنند. بازار تقریباً تعطیل است و اکثر شهروندان هم در خانههایشان هستند.»
نوید برهانزهی، فعال محلی سیستان و بلوچستان البته روایت دیگری از شهرش دارد: «قبول دارم که مردم کمتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند، اما باید توضیحی درباره زندگی مردم بدهم. آن فردی که زندگی نرمال دارد موارد بهداشتی را رعایت میکند. میتواند برای خود و خانوادهاش وسایل ضدعفونیکننده و ماسک بخرد، اما آن کارگری که روزمزد است و هر روز کار میکند تا خرج همان روزش را در بیاورد چطور میتواند برای خودش ماسک و وسایل ضد عفونیکننده بخرد. مردم ما بسیار فقیر هستند. وقتی به سوختبر میگویم، ماسک بزن میگوید، اولویت اولم خرج زن و بچهام است نه کرونا. خیلی از کارگرها میگویند، اگر به ما ماسک بدهند ما میزنیم اما خودمان پول نداریم که بخریم. با این حال این روزها خیلی از مردم کار و کاسبی را تعطیل کردهاند و در خانه مانده اند. اما برخی از مردم شغل ندارند. آنها کارگر و روزمزد هستند. دغدغه این مردم زنده ماندن است و برخیهایشان همچنان در میادین شهر برای پیدا کردن کار مینشینند و ماسکی هم نمیزنند. هماکنون بیمارستانها پر از بیماران است و مردم ترسیدهاند. چهره شهر بسیار غمانگیز است و در میادین اصلی کفن میفروشند.»
او درباره واکسن زدن افراد در منطقه میگوید: «مردم شایعات مربوط به واکسن را باور کردند. به همین دلیل خیلیهاشان واکسن را نزدند. از نظر من مردم بیگناه هستند. مسئولان باید درباره واکسن فرهنگسازی میکردند. آنها باید از بزرگان سیستان و بلوچستان کمک میگرفتند تا مردم بفهمند که واکسن موضوع مهمی است.»
خطر کرونا جدی گرفته نمیشود
اما چرا بعد از آنکه دوباره زنگ خطر هشدارها بلند و مشاغل گروه دوم، سوم و چهارم هم تعطیل شدهاند باز چهره شهری که ساعتهای طولانی از عمرمان را در آن سپری میکنیم چهره شهری گرفته، بیخیال، درهم و بیفکر است؟ اینجا در خیابان شیخ بهایی جنوبی از قطع شدن برق تقریباً یک ساعت میگذرد. ساعت به نزدیکیهای 9 شب نرسیده تعداد زیادی از کاسبان جلوی در مغازهها بدون ماسک نشسته و مشغول باد زدن خودشان هستند. نه خبری از برق اضطراری است و نه ظاهراً کسی خیال دارد تا محل کسبش را تعطیل کند و به خانه برود. خیابانها برخلاف روزهای عادی شلوغ و پر از جمعیتی است که ظاهراً بهخاطر گرمی هوا به خیابانها پناه آوردهاند. برخلاف مقامات شهرداری که ادعا کردهاند پارکها تعطیل است اما اغلب پارکهای محلی با وجود تاریکی مطلق هوا باز بوده و مملو از جمعیت است. تنها چیزی که دیده میشود نور چراغ موبایل هاست و مردمی که با ماسک و بدون ماسک دورهم مشغول غر زدن اند. بیشترشان میگویند پارک را به خانه تاریک و گرم ترجیح دادهاند. درنزدیکی چهارراه امیر آباد شمالی هم بهخاطر قطعی برق و خاموش شدن چراغ راهنمایی و رانندگی، خیابانها ترافیک شده و مردم بر سر اینکه چه کسی زودتر حرکت کند، مشغول داد و بیدادند. جالب اینکه در برخی خیابانهای فرعی تعدادی کولر خودرو را روشن گذاشته و بدون ماسک در حالت استراحتند. علی رغم اینکه در موج پنجم ابلاغیه قانونی آمده تا فقط کسب و کارهای گروه یک مثل داروخانهها، سوپرمارکتها و فروشگاههای مواد غذایی باز باشند، اما دیروز هم با وجود هشدارهای مکرر اغلب مغازهها در خیابانهای اصلی و فرعی باز بودند.
برگ تقویم ورق خورده و روزی دیگر آغاز و به نیمه رسیده است. ساعت 12 ظهر در خیابانهای منتهی به پل سید خندان تقریباً همه مغازهها بجز چند بنگاه مسکن کرکره خود را بالا داده و براحتی و بدون ترس مشغول خرید و فروشند. اغذیه فروشیهای خیابان معروف نیلوفر هم مانند همیشه شلوغ و البته کسی اجازه ایستادن در مغازه را ندارد، اما مردم در ماشین هایشان مشغول خوردن ساندویچاند. نکته قابل تأمل اینکه از ماسک زدنهای همیشگی در خیابانها خبری نیست و اغلب مردم به بهانه گرمی هوا ماسکها را زیرچانه زده و مشغول ترددند. در یکی از بانکهای خیابان شهید بهشتی نیز با وجود منع قانونی برای ورود افراد بدون ماسک اما سه نفر هیچ ماسکی نزدهاند و بدون آنکه کسی معترض باشد مشغول پر کردن فرمهای بانکی و در صف شلوغ مشتریها نشستهاند. یک مغازه بزرگ لوازم خانگی در سهروردی هم کاملاً باز بوده و البته میگوید که مشتری آنلاین دارد و کسی را راه نمیدهد، درحالیکه چند مشتری وارد مغازه شده و مشغول دیدن اجناس میشوند. از موج اول تا موج پنجم اگرچه زمان زیادی میگذرد اما آنچه که از رفتارهای اجتماعی مردم استنباط میشود، بیخیالی بیشتر است که البته واکسیناسیون هم در آن بیتأثیر نبوده! برخی همینقدر که خیالشان از والدینشان راحت شده، رفتوآمدهای دوباره را از سر گرفتهاند و حتی تابه حال اسم واریانت های جدید هم به گوششان نخورده است.
منتظر پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران هستیم
در حالی که تنها چند روز از قرمز شدن تهران و شیوع ویروس دلتا در پایتخت میگذرد، بررسی نقشه کرونایی کشور نشان میدهد کرونا با فرماندهی سویه دلتا در استانهای زیادی طغیان کرده است. شعلههای آتش کرونا هم از نواحی جنوب و جنوب شرقی کشور شروع شده و در حال پیشروی به مناطق مرکزی و شمالی کشور است. با وجود این رئیس مرکز تحقیقات ویروس شناسی به«ایران» میگوید: امکان پایش ژنتیکی ویروس دلتا در همه نقاط کشور میسر نیست اما رفتارهای ویروس در بیماران متناسب با ویروس دلتا یا همان جهش یافته هندی است. بنا بهگفته علیرضا ناجی، ویروس دلتا بهدلیل رفتوآمد و سفرهای زمینی، هوایی و ریلی و کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی به زیر 69 درصد در همه جای کشور پخش شده و با توجه به اینکه شدت سرایت این واریانت 60 برابر واریانت بریتانیایی است بنابراین روز به روز به تعداد شهرهای قرمز کرونایی اضافه میشود.
کرونای دلتا در تهران
از طرفی معاون درمان ستاد کرونای تهران در همین زمینه به «ایران» میگوید: دقت تستهای پیسیآر برای تشخیص دلتا، خیلی زیاد نیست و باید بیشتر به علائم بالینی برای تشخیص بیماری توجه کرد.به گفته نادر توکلی، خطر اصلی شیوع نوع جهش یافته یا متاسیون یافته این ویروس موسوم به دلتا کرونا است که بسیار خطرناکتر است و اگر شرایط بههمین صورت ادامه پیدا کند، شاهد یک پیک بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از پیک قبلی کرونا در تهران و اغلب نقاط کشور خواهیم بود. متخصصان حوزه سلامت مهمترین راهکار مقابله با ویروس دلتا را واکسیناسیون عمومی میدانند.
وی می افزاید : دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی کرونا در بیماران تهرانی هم مشاهده شده و به عبارتی این بیماری وارد پایتخت شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دکتر نادر توکلی درادامه می گوید وضعیت بالینی بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مؤید این موضوع است که نوع دلتای ویروس کرونا به تهران نیز نفوذ کرده است. البته هرچند امکان بررسی بیماران از لحاظ ابتلا به این ویروس جهش یافته هندی، وجود ندارد، اما شواهد موجود بر این موضوع دلالت دارد که رفتار فعلی ویروس در بیماران متناسب با دلتا یا همان ویروس جهش یافته هندی است.
توکلی تأکید کرد: با وجود اینکه شدت ابتلا و عفونت دلتا نسبت به ویروس انگلیسی بیشتر بوده و این ویروس مسریتر است، خوشبختانه مرگ و میر بر اثر این جهش بیشتر نشده است.
بر اساس اعلام این وزارتخانه مجموع واکسنهای تزریق شده تاکنون ۴ میلیون و ۴۹۷ هزار و ۵۷۶ نفر دوز اول واکسن کرونا و دو میلیون و ۱۷ هزار و ۸۰۹ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۶ میلیون و ۵۱۵ هزار و ۳۸۵ دوز رسیده است. البته مطابق اعلام سعید نمکی، قرار بود تا پایان خرداد 14 میلیون نفر و افراد بالای 60 سال و بیماران مبتلا به بیماریهای زمینهای و سرطان نیز واکسینه شوند. این در حالی است که باوجود راهاندازی خط تولید اسپوتنیک در ایران و دریافت مجوز مصرف اضطراری برای دو واکسن ایرانی کووبرکت و واکسن پاستور مردم همچنان منتظر توزیع و تزریق واکسنهای کرونا هستند و مسئولان نیز وعده دادهاند از این هفته واکسیناسیون با واکسن کووبرکت تسریع میشود.
افزایش بیماران سرپایی و بستری در بیمارستانهای تهران
آخرین آمار واکسیناسیون نشان میدهد روز 12 تیر بیش از 127 هزار دوز واکسن و 13 تیر ماه بالغ بر 123 هزار دوز واکسن تزریق شده بود و این رقم در روز 14 تیر ماه به 24 هزار و 375 دوز در روز رسید و در شبانه روز گذشته نیز 39 هزار دوز واکسن تزریق شده است. لذا تحلیل آمار تزریق واکسن در روزهای اخیر از کاهش 5 برابری مقدار دوز تزریقی واکسن در کشور حکایت دارد. همه اینها در شرایطی است که موج پنجم کرونا در کشور طغیان کرده و ویروس دلتا در نقاط مختلف کشور جولان میدهد و از طرفی اخبار رسیده از بیمارستانهای پایتخت بیانگر این واقعیت است که روند بستری بیماران و تلفات بیماری تصاعدی است و روز به روز رکوردهای تازهای از افزایش موارد بستری و بیماران سرپایی در پایتخت ثبت میشود. متخصصان حوزه سلامت، چاره کار را افزایش سرعت واکسیناسیون کرونا در کشور میدانند، در مقابل اما مسئولان وزارت بهداشت علت تزریق قطره چکانی واکسن را بدقولی کشورهای سازنده واکسن در تحویل واکسنهای خریداری شده عنوان میکنند.
بر اساس اعلام سخنگوی سازمان غذا و دارو، از نیمه بهمن پارسال تاکنون ۱۸ مرحله واکسن وارد ایران شده که ۹ مرحله حاوی ۹۲۰ هزار دوز از روسیه و ۹ مرحله دیگر از سایر کشورها شامل کوواکس (آسترازنکا تولید کره جنوبی)، هند و چین بوده که البته سهم چین در ارسال واکسن به ایران از سایر کشورها بسیار بیشتر بوده است. مجموع واکسن وارداتی به ایران تاکنون ۷ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۸۰۰ دوز واکسن بوده است. از طرفی و با وجود ناکامیهای بخش خصوص در واردات واکسن کرونا، تولید واکسن ایرانی با هدف تأمین نیاز کشور در دستور کار مسئولان قرار گرفت به گونهای که واکسن کووبرکت در ماه اول تا سه میلیون دوز میتواند تولید کند. آنطور که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هفته گذشته در گفتوگو با ما اعلام کرد ماهانه 10 میلیون دوز واکسن داخلی به دستمان خواهد رسید و تا پایان شهریور به 30 میلیون دوز افزایش خواهد یافت. به گفته علیرضا رئیسی، در هفتههای آینده وضعیت تأمین واکسن بسیار مطلوبتر خواهد بود و تمام جمعیت هدف تا پایان امسال واکسینه میشوند.
مطابق اعلام مسئولان وزارت بهداشت، ایران ظرفیت تزریق روزانه 200 تا 300 هزار دوز واکسن را دارد. همچنین مدیر روابط عمومی ستاد اجرایی فرمان امام(ره) هم در تازهترین اظهار نظر خود از تولید 50 میلیون دوز واکسن کووبرکت تا پایان شهریور ماه خبر داد. آنطور که وزارت بهداشتیها قول دادهاند قرار است با تأمین واکسن کرونا علاوه بر گروههای سنی زیر 70 سال همچنین افراد بالای 50 سال در استان سیستان و بلوچستان نیز واکسینه شوند. همچنین واکسن پاستوکووک انستیتو پاستور ایران هم ماهانه یک میلیون دوز در سه ماه اول، بعد در سه ماه دوم ماهانه دو میلیون دوز و در سه ماهه سوم احتمالاً ماهانه سه میلیون دوز بتواند تحویل دهد.
روز گذشته رئیس شبکه بهداشت وزارت بهداشت از ورود محموله جدید واکسن در روز چهارشنبه خبر داد. به گفته جعفرصادق تبریزی، واکسن اکنون عمدتاً از خارج از کشور تأمین میشود و در واکسن داخلی نیز هنوز بنیاد برکت به اندازه نیاز ما واکسن تولید نکرده است، ما مجبوریم تا زمانی که نسبت به رسیدن واکسن به دستمان مطمئن نباشیم، اقدام نکنیم. به احتمال زیاد روز چهارشنبه ممکن است محمولهای با تعداد قابل توجه واکسن به کشور برسد که اگر وارد شود برای هفته بعد گروه سنی جدید یعنی ۶۵ تا ۶۹ سال را اعلام میکنیم.
علاوه بر این وی، واکسیناسیون گروه سنی 50 سال به بالا برای استان سیستان و بلوچستان و استانهایی از جمله هرمزگان و بوشهر و کرمان را که درگیری بالایی با واریانت دلتا دارند، مشروط به تأمین واکسن میداند. طبق اعلام این مقام مسئول تاکنون 6.7 درصد جمعیت گروه هدف (61 میلیون نفر) واکسینه شدند و با تأمین واکسن، گروههای سنی بعدی فراخوان میشوند و از اواسط مرداد ماه واکسیناسیون گروههای شغلی پرخطر را آغاز میکنیم و با معلمان، مدیران مدارس و استادان دانشگاهها کار را آغاز خواهیم کرد و سپس به سراغ گروههای شغلی حساس دیگر هم میرویم.
گزارش «ایران»
از وضعیت کرونا در سیستان و بلوچستان
پای کرونا بر گلوی سیستان و بلوچستان
«کرونا زندگی ما را بهم ریخته است و حالا حالا هم قصد رفتن ندارد. سیستان و بلوچستانی که ما در آن زندگی میکنیم با کلی مشکلات درمانی مواجه است .» اینها حرفهایی است که محلیهای سیستان و بلوچستان از این روزهای بحرانی شهرشان میگویند. آنطور که فعالان محلی میگویند، وضعیت، نه قرمز که سیاه است و شهر در بهت و ماتم و وحشت فرو رفته است. برخیها به دنبال پیدا کردن تخت خالی برای عزیزانشان هستند و عدهای دیگر هم با عزیزانشان وداع میکنند. با وجود ترس و شرایط بغرنج سیستان و بلوچستان، هنوز در خیابانهای شهر کسانی که ماسکی بر صورتشان نیست، در حال رفتوآمدند. با همه اینها حال و روز پزشکان هم آنچنان خوب نیست. آنها دو هفتهای است که در شرایط بحرانی کار میکنند و فشار بیسابقهای را تحمل میکنند؛ کرونای جهشیافته موسوم به «دلتا» به صورت گسترده در حال انتشار است و بخش قابل توجهی از کادر درمان حین رسیدگی به بیماران مبتلا شدهاند. اینها روایت برخی از فعالان محلی است. مجتبی جهانتیغ، پزشک عمومی یکی از بیمارستانهای زاهدان است. با اوج شیوع ویروس کرونا در شهرش، خودش و چند همکار دیگرش به کرونا مبتلا شدند.
او درباره حال و روز بیمارستانها به «ایران» می گوید: «با شیوع این بیماری و هجوم مردم به بیمارستانها برخی از پزشکان دوباره به بیماری مبتلا شدند. اکثر پزشکان دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردند برخیهای دیگر هم دوز دوم را گرفتند اما به نظر می رسد واکسن در برابر ویروس دلتا چندان کارایی ندارد. گرمای هوا و شرایط کاری سخت در بیمارستانها خیلی از پزشکان و پرستاران را خسته و کلافه کرده است. کمبود پزشک هم در برخی از نواحی وجود دارد. از همان دو هفته پیش بیمارستانها بسیار شلوغ بود و در تمام راهروهای بیمارستانها و اتاقهای خالی تخت اضافه گذاشتهاند. این وضعیت در حالی وجود دارد که ما هنوز به پیک بیماری نرسیدهایم. دیروز حدود 1600 نفر مبتلا داشتیم. تستهای تشخیص وجود دارد اما مشکل اصلی دسترسی مردم به مراکز بهداشت و درمان است. مردم چند ساعت باید بروند تا به درمانگاهی برسند و چند ساعت هم باید زیر آفتاب 50 درجه در صف بایستند تا بتوانند تست دهند.»
شهر خلوت شده است
«کل ادارات تعطیل شدند و شهر نسبت به روزهای قبل خلوتتر است.» این اولین توصیفی است که رسولی معلم یکی از مدارس زاهدان از کوچه و خیابانهای شهر دارد: «اکثر مردم که تست میدهند، کرونا مثبت میشوند. وضعیت بهشدت وحشتناک است. در زاهدان، ایرانشهر و چابهار وضعیت خوب نیست. خیلیها ترسیدهاند و قرنطینه را رعایت میکنند. بازار تقریباً تعطیل است و اکثر شهروندان هم در خانههایشان هستند.»
نوید برهانزهی، فعال محلی سیستان و بلوچستان البته روایت دیگری از شهرش دارد: «قبول دارم که مردم کمتر پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند، اما باید توضیحی درباره زندگی مردم بدهم. آن فردی که زندگی نرمال دارد موارد بهداشتی را رعایت میکند. میتواند برای خود و خانوادهاش وسایل ضدعفونیکننده و ماسک بخرد، اما آن کارگری که روزمزد است و هر روز کار میکند تا خرج همان روزش را در بیاورد چطور میتواند برای خودش ماسک و وسایل ضد عفونیکننده بخرد. مردم ما بسیار فقیر هستند. وقتی به سوختبر میگویم، ماسک بزن میگوید، اولویت اولم خرج زن و بچهام است نه کرونا. خیلی از کارگرها میگویند، اگر به ما ماسک بدهند ما میزنیم اما خودمان پول نداریم که بخریم. با این حال این روزها خیلی از مردم کار و کاسبی را تعطیل کردهاند و در خانه مانده اند. اما برخی از مردم شغل ندارند. آنها کارگر و روزمزد هستند. دغدغه این مردم زنده ماندن است و برخیهایشان همچنان در میادین شهر برای پیدا کردن کار مینشینند و ماسکی هم نمیزنند. هماکنون بیمارستانها پر از بیماران است و مردم ترسیدهاند. چهره شهر بسیار غمانگیز است و در میادین اصلی کفن میفروشند.»
او درباره واکسن زدن افراد در منطقه میگوید: «مردم شایعات مربوط به واکسن را باور کردند. به همین دلیل خیلیهاشان واکسن را نزدند. از نظر من مردم بیگناه هستند. مسئولان باید درباره واکسن فرهنگسازی میکردند. آنها باید از بزرگان سیستان و بلوچستان کمک میگرفتند تا مردم بفهمند که واکسن موضوع مهمی است.»
گفت و گو با حسین ابراهیمی مقدم روانشناس درباره اعتیاد دختران
دختران در تله مخدرهای جدید
پرستو رفیعی
خبرنگار
اعتیاد زنان و دختران جوان معضل خزنده و خاموشی است که در سالهای اخیر در جامعه ریشه دوانده و توانسته بنیان خانواده و سلامت جامعه را با چالشهای اساسی مواجه کند. آنطور که آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد نه تنها تعداد زنان گرفتار در دام اعتیاد روز به روز درحال افزایش است بلکه سن ابتلا در میان دختران نیز روندی کاهشی به خود گرفته تا جایی که این معضل اجتماعی در میان برخی از دختران محصل نیز دیده میشود. از آنجایی که دختران تربیت کنندگان نسلهای آینده هر کشوری هستند و باید مهارتهای لازم مربوط به همسرداری و فرزندپروری را به درستی بیاموزند، اعتیاد به عنوان عامل مختل کننده این آموزشها میتواند جامعه را در معرض آسیبهای اجتماعی پیچیدهای قرار دهد. از این رو در این باره با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و استاد دانشگاه به گفتوگو نشستهایم که میخوانید:
در سالهای اخیر اعتیاد به یکی از پنج معضل اساسی کشور تبدیل شده است و متأسفانه آمار نشان میدهد طی این سالها علاوه بر این که گرایش زنان به اعتیاد بیشتر شده، سن اولین تجربه استفاده از مواد مخدر نیز در کشور کاهش یافته. به نظر شما دلیل بروز این معضل چیست؟
شاید حتی عنوان کردن اعتیاد به عنوان یکی از 5 معضل اساسی کشور کمی مدارا و مماشات باشد؛ چرا که آمارهای اعلام شده نشان میدهد چهارمین علت مرگ و میر در کشور به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مواد مخدر ارتباط دارد. به عنوان مثال ارتباط مستقیم بین سرطانهای ریه، حلق، حنجره و گلو با مصرف دخانیات و مواد تدخینی وجود دارد. متأسفانه در سالهای اخیر شاهد دو پدیده نامبارک در این زمینه بودهایم؛ نخست کاهش سن گرایش به مصرف مواد مخدر، در گذشتهها کسانی که سمت مواد مخدر میرفتند، عمدتاً سن بالایی داشتند. هرچند این موضوع مورد تأیید نیست اما این افراد کمتر تقبیح میشدند. شاید به این خاطر که آنها برای رفع دردها یا بهبود بیماری از مخدرها استفاده میکردند یا حتی به دلیل فرهنگ پایینتر گمان میکردند مواد مخدر میتواند به آنها کمک کند. ولی با توجه به اینکه آنها نیروی جوان و فعال کشور نبودند که بخواهند چرخهای اجتماعی و اقتصادی را به حرکت درآورند، خیلی مورد تقبیح قرار نمیگرفتند. ولی یکی از مشکلات امروزه جامعه ما این است که سن ابتلا به اعتیاد بشدت کاهش یافته است. یعنی پدیده مذموم اعتیاد حتی در بین کسانی که از نظر جامعه آماری در اوایل سنین نوجوانی قرار دارند، شیوع یافته است.
دومین پدیده نامبارک و درواقع موضوع دهشتناک اعتیاد زنان است. متأسفانه آمار وحشتناکی وجود دارد و آن اینکه تعداد خانمهایی که دچار اعتیاد میشوند، روز به روز بیشتر میشود. در گذشته در هر زمینه که فکر کنید هم از نظر اعتیاد به مواد مخدر و هم از نظر مصرف موادی که جامعه کمتر با آن برخورد میکند مانند استفاده از سیگار و قلیان و مواردی از این دست آقایان پیشرو بودند. درحال حاضر هم مردها از نظر کمیت همچنان از خانمها پیشی گرفتهاند اما متأسفانه آمارها نشان میدهد خانمها در این زمینه در حال نزدیک شدن به آقایان هستند.
در سالهای گذشته برخی از جرایم و رفتارهای خارج از عرف و ناهنجار مردانه بود؛ سیگار کشیدن و اعتیاد یکی از همین رفتارها و عادات ناپسند بود که بیشتر در میان مردان دیده میشد. اما در سالهای اخیر میبینیم که دختران هم گرایش زیادی به استعمال دخانیات و مصرف مواد مخدر پیدا کردهاند و قبح این موضوع در جامعه از بین رفته است. گاهی حتی در اماکن عمومی دخترانی را میبینیم که سیگار به دست دارند یا از مصرف یک نوع مخدر سخن میگویند. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. اول از همه اینکه مشکلات فرهنگی، اقتصادی و مواردی از قبیل ناتوانی خانوادهها در برطرف کردن نیازمندیهای فرزندان مانند نداشتن تفریح باعث شده برخی از اعضای خانواده به اعتیاد روی بیاورند. طبیعی است فرزندان کوچک و دخترانی که در این خانوادهها زندگی میکنند، الگویی جز این افراد ندارند و به سمت اعتیاد گرایش مییابند.
در دسترس بودن دلیل دیگری است. به این معنا که مواد مخدر نسبت به گذشته بیشتر در دسترس افراد قرار دارد و البته داستان مسائل اقتصادی باعث میشود خانوادهها برای تأمین معاش زندگی تلاش کنند. این تلاش چند برابری برای معاش خانواده به معنای حضور کمتر در خانواده و نظارت کمتر بر رفتار فرزندان است که یکی از تبعات آن به بیراهه رفتن فرزندان و حتی اعتیاد آنهاست. در چنین شرایطی حتی گاهی دختران به فکر انجام فعالیت در خارج از منزل و کسب درآمد میافتند. ازاین رو گروهی که هوش کمتری دارند خیلی سریع در دام قاچاقچیان و سوءاستفاده کنندگان میافتند. این افراد برای اینکه نوجوانان را وادار به ادامه کار کنند، آنها را آلوده میکنند.
متأسفانه گروهی از دختران هم گمان میکنند باید حق نداشته خود را به دست بیاورند و به همین دلیل به جای اینکه تلاش کنند در مسائل مهم مانند مسائل علمی، اقتصادی، معنوی و مواردی از این دست قلهها را درنوردند، برعکس عمل میکنند. یعنی به سوی سقوط و شیبهای مشکلدار حرکت میکنند. در واقع حرکت در سرازیری همواره راحتتر از حرکت در سربالایی است. طبعاً یکی از راههای رفتن به سمت دره، گرایش به اعتیاد مواد مخدر و مواد محرک است.
دلیل دیگر این است که امروزه دیدگاه خانوادهها نسبت به فرزندان دختر در مقایسه با نسلهای قبل مثبتتر شده است. قوانین خانواده در مورد آنها سادهتر شده و حتی میبینیم که برخی دختران اجازه دارند ساعت دیرتری به خانه برگردند. اینها آزادیهای بیشتری است که اگر بستر فرهنگی آن فراهم نباشد، به بروز مشکلات زیادی منجر خواهد شد. از طرف دیگر نبود امکان تفریحات سالم برای دختران در مقایسه با پسرها به دلیل مسائل فرهنگی و اقتصادی باعث شده برخی از دختران مصرف مواد مخدر را به عنوان یک تفریح درنظر بگیرند. برای مثال پسرها میتوانند با یک توپ در خیابان به فعالیت ورزشی و تفریح سالم بپردازند اما دختران به دلیل مسائل فرهنگی و محدودیتهای پوششی این امکان را ندارند.از طرف دیگر خانوادههایی عمدتاً خانوادههای دهه 40 و 50 هستند که اصطلاحاً دختران دم بخت دارند. آنها مشکلات زیادی نظیر مشکلات اقتصادی و معیشتی و... را تجربه کردهاند و حالا اصطلاحاً از آن سمت بوم افتادهاند و با دادن امکانات بیش از اندازه مشکلاتی را برای آنها ایجاد کردهاند. این را هم فراموش نکنیم که یکی از نظریههایی که در بحث اعتیاد مطرح میشود از دست دادن شیء محبوب است. خیلی از مواقع این از دست دادن خیالی است مانند از دست دادن محبت، عشق و نگاه والدین که میتواند در پرتو اختلالات و اختلافات بین خانوادهها وجود داشته باشد. در حقیقت دختر خانواده حس میکند همه چیز را از دست داده و این ترس باعث میشود به دنبال جایگزین که احتمالاً مواد مخدر خواهد بود، برود.
برخی از آمار نشان میدهد بیشترین زنان معتاد در رده سنی 15 تا 25 سال قرار دارند درحالی که در این سن دختران نیازمند کسب مهارتهای مربوط به همسرداری و فرزندپروری هستند تا جامعه با آسیبهای کمتری مواجه باشد؛ شما این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
طبق آمار نزدیک 98 درصد دروازه ورود به سمت اعتیاد از سیگار و قلیان عبور میکند. معمولاً میبینیم شروع اعتیاد بین دختران جوان که عمدتاً با سیگار و قلیان آغاز میشود، بارقههای خود را در دوران نوجوانی نشان میدهد. البته این بدان معنا نیست که لزوماً و حتماً در دوران نوجوانی ابتلا صورت میگیرد. اما میتوان گفت به طور عمده شروع بحث اعتیاد در اوایل دوران نوجوانی است و در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی به حداکثر خود میرسد و این زمانی است که دختر جدای از علم آموزی باید به کسب مهارتهای زندگی بپردازد. خانهداری و فرزندپروری را بیاموزد و متأسفانه اعتیاد مانع از کسب این مهارتها خواهد شد و چنین فردی نمیتواند مسئولیت سنگین خود را بخوبی انجام دهد. اینجاست که ما علاوه بر نگرانی برای او نگران نسلهای بعدی هم خواهیم شد.
همان طور که اشاره کردید مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در گرایش دختران به اعتیاد مؤثر است. آیا میتوان گفت سطح تحصیلی دختران هم در گرایش آنها به اعتیاد مؤثر است؟ اگر این گونه است، بیشتر در میان کدام قشر از جامعه میشود؟
بررسیها نشان میدهد که عمدتاً کسانی که از قشر فرهنگی تحصیلاتی بالاتری هستند کمتر به سمت مواد مخدر کشیده میشوند. به عبارتی یک رابطه معکوس میان تحصیلات و ابتلا به اعتیاد وجود دارد البته این بدان معنا نیست که همه تحصیلکردهها سلامت هستند و آنهایی که تحصیلاتشان پایین است یا تحصیلاتی ندارند، معتاد هستند.
اما به نظر میرسد داشتن اطلاعات و حضور در محیطهای علمی و ارتباط با کسانی که کرسیهای دانشگاهی را اشغال کردهاند و مواردی از این دست، نگاهی فراختر و بازتر به فرد میدهد و باعث میشود با علم بیشتر به موارد متفاوت من جمله خطرات ابتلا به اعتیاد نگاه کند و طبیعتاً به سمت اعتیاد حرکت نکند.
با توجه به وفور انواع مواد مخدر صنعتی در جامعه و دسترسی آسان به آنها، به خانوادهها چه توصیهای دارید آیا خانوادهها باید آموزش خاصی ببینند تا مانع معتاد شدن فرزندانشان شوند؟
توصیه من این است که در درجه اول خانوادهها باید حتیالامکان از نظر سلامت جسم وروان خود را پاک نگه دارند. چون اولین معلم فرزندان والدین هستند. از طرف دیگر محدودیتها در خانواده باید به درستی تعریف شود اگر چیزی را از فرزندمان میگیریم باید جایگزین مناسبی برای آن داشته باشیم. مثلاً اگر به دلیل تردیدی که نسبت به دوستان فرزندمان داریم تفریح یا زمانی را که دوست دارد با آن دوستان بگذراند حذف میکنیم باید با بازی و تفریح و سرگرمی که دوست دارد این خلأ را پر کنیم و اصطلاحاً اوقات فراغت فرزندمان را به درستی پرکنیم. نمیتوانیم با زور و ارعاب و تهدید چیزی را از او بگیریم و برای پرکردن خلأ ناشی از آن اقدامی نکنیم. بنابراین باید شرایط مناسب را مهیا کنیم. از سوی دیگر آموزشها میتواند بسیار اثرگذار باشد. آموزش میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد، برای مثال درباره موضوعی که در تلویزیون دیدهایم به طور غیر مستقیم با فرزندان صحبت کنیم این رفتار در بازسازی و بهسازی ساختار تفکر او بسیار تأثیرگذار است. درحالی که نصیحتهای مکرر میتواند آنها را فراری کند. از سوی دیگر خانواده باید بر دانش و آگاهیهای خود بیفزاید. برخی نشانهها که از گذشته در برنامههای رادیو و تلویزیون برای اعتیاد یک فرد عنوان میشد در جامعه کنونی دیگر تاریخ مصرف ندارد. مثلاً ما همیشه فرد معتاد را به عنوان کسی میشناختیم که کتش روی دوشش است و نمیتواند درست راه برود یا حرف بزند. امروزه برخی از انواع اعتیاد چنین نشانههایی دارند اما لزوماً همه آنها این گونه نیستند. خیلی از موادی که امروزه استفاده میشود نه بو دارد و نه دود. دیگر آن حالتهای بی حالی، کرختی و خماری را به وجود نمیآورد بلکه شاید فرد شب زندهداری بیشتری را تجربه کند. پوستش متورم و چشمانش قرمز شوند. مشکل عدم تمرکز پیدا کند یا برعکس ساعتهای متمادی مطالعه کند. دچار گر گرفتگی شود یا پرخاشگر و بی انگیزه شود. همه اینها نشانههایی هستند که خانوادهها باید به آنها توجه کنند و بموقع اقدام کنند تا از آسیب فرزندشان پیشگیری کنند.
خبرنگار
اعتیاد زنان و دختران جوان معضل خزنده و خاموشی است که در سالهای اخیر در جامعه ریشه دوانده و توانسته بنیان خانواده و سلامت جامعه را با چالشهای اساسی مواجه کند. آنطور که آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد نه تنها تعداد زنان گرفتار در دام اعتیاد روز به روز درحال افزایش است بلکه سن ابتلا در میان دختران نیز روندی کاهشی به خود گرفته تا جایی که این معضل اجتماعی در میان برخی از دختران محصل نیز دیده میشود. از آنجایی که دختران تربیت کنندگان نسلهای آینده هر کشوری هستند و باید مهارتهای لازم مربوط به همسرداری و فرزندپروری را به درستی بیاموزند، اعتیاد به عنوان عامل مختل کننده این آموزشها میتواند جامعه را در معرض آسیبهای اجتماعی پیچیدهای قرار دهد. از این رو در این باره با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و استاد دانشگاه به گفتوگو نشستهایم که میخوانید:
در سالهای اخیر اعتیاد به یکی از پنج معضل اساسی کشور تبدیل شده است و متأسفانه آمار نشان میدهد طی این سالها علاوه بر این که گرایش زنان به اعتیاد بیشتر شده، سن اولین تجربه استفاده از مواد مخدر نیز در کشور کاهش یافته. به نظر شما دلیل بروز این معضل چیست؟
شاید حتی عنوان کردن اعتیاد به عنوان یکی از 5 معضل اساسی کشور کمی مدارا و مماشات باشد؛ چرا که آمارهای اعلام شده نشان میدهد چهارمین علت مرگ و میر در کشور به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مواد مخدر ارتباط دارد. به عنوان مثال ارتباط مستقیم بین سرطانهای ریه، حلق، حنجره و گلو با مصرف دخانیات و مواد تدخینی وجود دارد. متأسفانه در سالهای اخیر شاهد دو پدیده نامبارک در این زمینه بودهایم؛ نخست کاهش سن گرایش به مصرف مواد مخدر، در گذشتهها کسانی که سمت مواد مخدر میرفتند، عمدتاً سن بالایی داشتند. هرچند این موضوع مورد تأیید نیست اما این افراد کمتر تقبیح میشدند. شاید به این خاطر که آنها برای رفع دردها یا بهبود بیماری از مخدرها استفاده میکردند یا حتی به دلیل فرهنگ پایینتر گمان میکردند مواد مخدر میتواند به آنها کمک کند. ولی با توجه به اینکه آنها نیروی جوان و فعال کشور نبودند که بخواهند چرخهای اجتماعی و اقتصادی را به حرکت درآورند، خیلی مورد تقبیح قرار نمیگرفتند. ولی یکی از مشکلات امروزه جامعه ما این است که سن ابتلا به اعتیاد بشدت کاهش یافته است. یعنی پدیده مذموم اعتیاد حتی در بین کسانی که از نظر جامعه آماری در اوایل سنین نوجوانی قرار دارند، شیوع یافته است.
دومین پدیده نامبارک و درواقع موضوع دهشتناک اعتیاد زنان است. متأسفانه آمار وحشتناکی وجود دارد و آن اینکه تعداد خانمهایی که دچار اعتیاد میشوند، روز به روز بیشتر میشود. در گذشته در هر زمینه که فکر کنید هم از نظر اعتیاد به مواد مخدر و هم از نظر مصرف موادی که جامعه کمتر با آن برخورد میکند مانند استفاده از سیگار و قلیان و مواردی از این دست آقایان پیشرو بودند. درحال حاضر هم مردها از نظر کمیت همچنان از خانمها پیشی گرفتهاند اما متأسفانه آمارها نشان میدهد خانمها در این زمینه در حال نزدیک شدن به آقایان هستند.
در سالهای گذشته برخی از جرایم و رفتارهای خارج از عرف و ناهنجار مردانه بود؛ سیگار کشیدن و اعتیاد یکی از همین رفتارها و عادات ناپسند بود که بیشتر در میان مردان دیده میشد. اما در سالهای اخیر میبینیم که دختران هم گرایش زیادی به استعمال دخانیات و مصرف مواد مخدر پیدا کردهاند و قبح این موضوع در جامعه از بین رفته است. گاهی حتی در اماکن عمومی دخترانی را میبینیم که سیگار به دست دارند یا از مصرف یک نوع مخدر سخن میگویند. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. اول از همه اینکه مشکلات فرهنگی، اقتصادی و مواردی از قبیل ناتوانی خانوادهها در برطرف کردن نیازمندیهای فرزندان مانند نداشتن تفریح باعث شده برخی از اعضای خانواده به اعتیاد روی بیاورند. طبیعی است فرزندان کوچک و دخترانی که در این خانوادهها زندگی میکنند، الگویی جز این افراد ندارند و به سمت اعتیاد گرایش مییابند.
در دسترس بودن دلیل دیگری است. به این معنا که مواد مخدر نسبت به گذشته بیشتر در دسترس افراد قرار دارد و البته داستان مسائل اقتصادی باعث میشود خانوادهها برای تأمین معاش زندگی تلاش کنند. این تلاش چند برابری برای معاش خانواده به معنای حضور کمتر در خانواده و نظارت کمتر بر رفتار فرزندان است که یکی از تبعات آن به بیراهه رفتن فرزندان و حتی اعتیاد آنهاست. در چنین شرایطی حتی گاهی دختران به فکر انجام فعالیت در خارج از منزل و کسب درآمد میافتند. ازاین رو گروهی که هوش کمتری دارند خیلی سریع در دام قاچاقچیان و سوءاستفاده کنندگان میافتند. این افراد برای اینکه نوجوانان را وادار به ادامه کار کنند، آنها را آلوده میکنند.
متأسفانه گروهی از دختران هم گمان میکنند باید حق نداشته خود را به دست بیاورند و به همین دلیل به جای اینکه تلاش کنند در مسائل مهم مانند مسائل علمی، اقتصادی، معنوی و مواردی از این دست قلهها را درنوردند، برعکس عمل میکنند. یعنی به سوی سقوط و شیبهای مشکلدار حرکت میکنند. در واقع حرکت در سرازیری همواره راحتتر از حرکت در سربالایی است. طبعاً یکی از راههای رفتن به سمت دره، گرایش به اعتیاد مواد مخدر و مواد محرک است.
دلیل دیگر این است که امروزه دیدگاه خانوادهها نسبت به فرزندان دختر در مقایسه با نسلهای قبل مثبتتر شده است. قوانین خانواده در مورد آنها سادهتر شده و حتی میبینیم که برخی دختران اجازه دارند ساعت دیرتری به خانه برگردند. اینها آزادیهای بیشتری است که اگر بستر فرهنگی آن فراهم نباشد، به بروز مشکلات زیادی منجر خواهد شد. از طرف دیگر نبود امکان تفریحات سالم برای دختران در مقایسه با پسرها به دلیل مسائل فرهنگی و اقتصادی باعث شده برخی از دختران مصرف مواد مخدر را به عنوان یک تفریح درنظر بگیرند. برای مثال پسرها میتوانند با یک توپ در خیابان به فعالیت ورزشی و تفریح سالم بپردازند اما دختران به دلیل مسائل فرهنگی و محدودیتهای پوششی این امکان را ندارند.از طرف دیگر خانوادههایی عمدتاً خانوادههای دهه 40 و 50 هستند که اصطلاحاً دختران دم بخت دارند. آنها مشکلات زیادی نظیر مشکلات اقتصادی و معیشتی و... را تجربه کردهاند و حالا اصطلاحاً از آن سمت بوم افتادهاند و با دادن امکانات بیش از اندازه مشکلاتی را برای آنها ایجاد کردهاند. این را هم فراموش نکنیم که یکی از نظریههایی که در بحث اعتیاد مطرح میشود از دست دادن شیء محبوب است. خیلی از مواقع این از دست دادن خیالی است مانند از دست دادن محبت، عشق و نگاه والدین که میتواند در پرتو اختلالات و اختلافات بین خانوادهها وجود داشته باشد. در حقیقت دختر خانواده حس میکند همه چیز را از دست داده و این ترس باعث میشود به دنبال جایگزین که احتمالاً مواد مخدر خواهد بود، برود.
برخی از آمار نشان میدهد بیشترین زنان معتاد در رده سنی 15 تا 25 سال قرار دارند درحالی که در این سن دختران نیازمند کسب مهارتهای مربوط به همسرداری و فرزندپروری هستند تا جامعه با آسیبهای کمتری مواجه باشد؛ شما این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
طبق آمار نزدیک 98 درصد دروازه ورود به سمت اعتیاد از سیگار و قلیان عبور میکند. معمولاً میبینیم شروع اعتیاد بین دختران جوان که عمدتاً با سیگار و قلیان آغاز میشود، بارقههای خود را در دوران نوجوانی نشان میدهد. البته این بدان معنا نیست که لزوماً و حتماً در دوران نوجوانی ابتلا صورت میگیرد. اما میتوان گفت به طور عمده شروع بحث اعتیاد در اوایل دوران نوجوانی است و در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی به حداکثر خود میرسد و این زمانی است که دختر جدای از علم آموزی باید به کسب مهارتهای زندگی بپردازد. خانهداری و فرزندپروری را بیاموزد و متأسفانه اعتیاد مانع از کسب این مهارتها خواهد شد و چنین فردی نمیتواند مسئولیت سنگین خود را بخوبی انجام دهد. اینجاست که ما علاوه بر نگرانی برای او نگران نسلهای بعدی هم خواهیم شد.
همان طور که اشاره کردید مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در گرایش دختران به اعتیاد مؤثر است. آیا میتوان گفت سطح تحصیلی دختران هم در گرایش آنها به اعتیاد مؤثر است؟ اگر این گونه است، بیشتر در میان کدام قشر از جامعه میشود؟
بررسیها نشان میدهد که عمدتاً کسانی که از قشر فرهنگی تحصیلاتی بالاتری هستند کمتر به سمت مواد مخدر کشیده میشوند. به عبارتی یک رابطه معکوس میان تحصیلات و ابتلا به اعتیاد وجود دارد البته این بدان معنا نیست که همه تحصیلکردهها سلامت هستند و آنهایی که تحصیلاتشان پایین است یا تحصیلاتی ندارند، معتاد هستند.
اما به نظر میرسد داشتن اطلاعات و حضور در محیطهای علمی و ارتباط با کسانی که کرسیهای دانشگاهی را اشغال کردهاند و مواردی از این دست، نگاهی فراختر و بازتر به فرد میدهد و باعث میشود با علم بیشتر به موارد متفاوت من جمله خطرات ابتلا به اعتیاد نگاه کند و طبیعتاً به سمت اعتیاد حرکت نکند.
با توجه به وفور انواع مواد مخدر صنعتی در جامعه و دسترسی آسان به آنها، به خانوادهها چه توصیهای دارید آیا خانوادهها باید آموزش خاصی ببینند تا مانع معتاد شدن فرزندانشان شوند؟
توصیه من این است که در درجه اول خانوادهها باید حتیالامکان از نظر سلامت جسم وروان خود را پاک نگه دارند. چون اولین معلم فرزندان والدین هستند. از طرف دیگر محدودیتها در خانواده باید به درستی تعریف شود اگر چیزی را از فرزندمان میگیریم باید جایگزین مناسبی برای آن داشته باشیم. مثلاً اگر به دلیل تردیدی که نسبت به دوستان فرزندمان داریم تفریح یا زمانی را که دوست دارد با آن دوستان بگذراند حذف میکنیم باید با بازی و تفریح و سرگرمی که دوست دارد این خلأ را پر کنیم و اصطلاحاً اوقات فراغت فرزندمان را به درستی پرکنیم. نمیتوانیم با زور و ارعاب و تهدید چیزی را از او بگیریم و برای پرکردن خلأ ناشی از آن اقدامی نکنیم. بنابراین باید شرایط مناسب را مهیا کنیم. از سوی دیگر آموزشها میتواند بسیار اثرگذار باشد. آموزش میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد، برای مثال درباره موضوعی که در تلویزیون دیدهایم به طور غیر مستقیم با فرزندان صحبت کنیم این رفتار در بازسازی و بهسازی ساختار تفکر او بسیار تأثیرگذار است. درحالی که نصیحتهای مکرر میتواند آنها را فراری کند. از سوی دیگر خانواده باید بر دانش و آگاهیهای خود بیفزاید. برخی نشانهها که از گذشته در برنامههای رادیو و تلویزیون برای اعتیاد یک فرد عنوان میشد در جامعه کنونی دیگر تاریخ مصرف ندارد. مثلاً ما همیشه فرد معتاد را به عنوان کسی میشناختیم که کتش روی دوشش است و نمیتواند درست راه برود یا حرف بزند. امروزه برخی از انواع اعتیاد چنین نشانههایی دارند اما لزوماً همه آنها این گونه نیستند. خیلی از موادی که امروزه استفاده میشود نه بو دارد و نه دود. دیگر آن حالتهای بی حالی، کرختی و خماری را به وجود نمیآورد بلکه شاید فرد شب زندهداری بیشتری را تجربه کند. پوستش متورم و چشمانش قرمز شوند. مشکل عدم تمرکز پیدا کند یا برعکس ساعتهای متمادی مطالعه کند. دچار گر گرفتگی شود یا پرخاشگر و بی انگیزه شود. همه اینها نشانههایی هستند که خانوادهها باید به آنها توجه کنند و بموقع اقدام کنند تا از آسیب فرزندشان پیشگیری کنند.
تبعات تنش آبی روی حیات وحش
خشکسالی شکارچی بیرحم
محمد معصومیان
گزارش نویس
دویدن گرازها با پس زمینه آپارتمانهای شهر میناب در استان هرمزگان ویدئویی است که این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. در نگاه اول شاید اتفاق مهمی نباشد اما آنطور که محلیها میگویند این گرازهای تشنه برای پیدا کردن آب دست به سفری خطرناک زدهاند و شاید کیلومترها از عرصه طبیعی خود دور افتادهاند. خشکسالی حیات وحش ایران را تهدید میکند؛ گرمای بیسابقه هوا در کنار از دست رفتن منابع آبی و پوشش گیاهی به قول محمدعلی یکتا نیک فعال زیست محیطی میتواند به اندازه یک لشکر شکارچی بیرحم به حیات وحش آسیب بزند.
شاید بتوان گفت خشکسالی اولین قربانیان خود را از حیات وحش میگیرد؛ طبیعت علیه طبیعت.وقتی آبی نیست، زمین میسوزد، درختان خشک میشوند و پرندگان و حیوانات از تشنگی و گرسنگی تلف میشوند و کیست که نداند انسان کجای این چرخه ایستاده است، حیوانات در این خشکسالی چه میکنند و این وضعیت چه به روز آنها خواهد آورد؟
محمد علی یکتانیک مسأله خشکسالی را یک بحران چند وجهی برای حیات وحش میداند. او تصور عمومی و سادهانگارانه از بیآبی در طبیعت را به چالش میکشاند و حیواناتی را که بچه دارند بیشتر در معرض خطر میبیند: «علف خواران و بچههای آنان باید هر روز آب بخورند. این صحنه ناراحت کنندهای است که میبینیم برهها و بزغالهها درحال کشاندن مادران خود برای رسیدن به آب هستند. آهوها و قوچ و میشها یا بز وحشی با وجود اینکه خطر را درک میکنند اما مجبور میشوند بهخاطر تشنگی فرزندان در جستوجوی آب بربیایند. اتفاقی که میافتد این است که شکار عمدتاً از مادهها اتفاق میافتد از مادههایی که مولد هستند و بقای جمعیت به این گروه از جانوران وابسته است.»
خشکسالی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی میشود و این به کم شدن جمعیت حشرات میانجامد و در این چرخه پرندگان هم دانه و غذای کمتری بهدست میآورند. حالا با کم شدن پرندگان شکارگرهای آنان که جغد و عقاب و شاهین باشد هم غذای کمتری بهدست میآورند و جمعیتشان کمتر میشود. یکتا نیک با اشاره به خشک شدن تالابها جمعیت ماهیان را هم در معرض خطر میبیند. او خشکسالی را مختص یک سال نمیداند و آن را مانند موجی تصور میکند که در زمان حرکت کرده و هر سال بحران بیشتری خلق میکند.
همان طور که گفته شد اولین واکنش حیوانات برای بهدست آوردن آب و غذا جابه جایی است. مهاجرتی که گاهی به قیمت جان آنها تمام میشود. یکتانیک ارتفاعات را آخرین پناه حیات وحش مینامد چون دیگر در دشتهایی که پر از جاده و روستا و شهر شده جایی برای آنان نیست و حتی ارتفاعات هم در قرق دام است: «با این توصیفات عملاً هیچ چیزی برای حیات وحش باقی نمیماند و آنها مجبورند مهاجرت کنند. در واقع مجبورند از مناطق امنی که پاسگاه محیطبانی برای نظارت نسبی دارد خارج شوند. این اتفاق چند سال پیش برای پارک ملی کویر افتاد و چهار هزار قوچ و کل و میش از پارک ملی کویر در استان سمنان به مناطق آزاد استان اصفهان مهاجرت کردند و تا محیط زیست آمد خودش را پیدا کند و برود ببیند چه شده همه آن جمعیت را شکارچیان از بین بردند.»
شکارچیان فرصت طلب کار سختی ندارند و به راحتی با ایجاد یک حوضچه آب، حیوانات تشنه را به خود جلب میکنند. شکارگاهی ساده و پذیرایی به صرف گلوله؛ انتخابی سخت بین مردن از تشنگی یا کشته شدن توسط شکارچی. اما این تنها راه مردن از خشکسالی نیست؛ بیآبی و خشکسالی یعنی آفت، آفتی که به جان محصولات کشاورزی و گیاهان وحشی و جنگلها هم میافتد که خوراک حیوانات هستند؛ حیواناتی که از تغذیه و آب مناسب برخوردار نیستند، ضعیف هستند و به راحتی توسط این آفات و بیماریها تلف میشوند: «نباید هر جایی منابع آبی ایجاد کرد مثلاً اینکه یک تانکر ببریم وسط بیابان مشکل حل نمیشود که هیچ بلکه باعث ایجاد کمینگاه برای شکارچیان هم میشود و از طرفی نظام طبیعی آنجا را به هم میزند و باعث میشود گوشتخواران هم در آنجا مستقر شوند. در واقع سلسله مراتب جانوران آنجا به هم میریزد. درحالی که برای دیگر چارپایان همان دشت بیآب خواص دیگری داشت حالا عرصهای خطرناک خواهد شد. باید مکانهایی که برای حیات وحش ایجاد میکنیم از روی مطالعه باشد.»
با کم شدن منابع آبی در مناطق مختلف تضاد منافع بین انسان و حیوان هم سر بر میآورد، این نکتهای است که سپهر سلیمی فعال زیست محیطی مطرح میکند: «وقتی غذا و آب کم بشود حیوانات هجوم میآورند به مناطق زیست انسان و آنجاست که تعارض بالا میرود. از طرفی این احتمال بالا میرود که در این جا بهجاییها حیوانات دچار تصادف و آسیب شوند. مثلاً برای استفاده از آب ذخیره کشاورزی یا آب حوضچه ماهی، داخل آب بیفتند و بهخاطر شیب زیاد توان بیرون آمدن از آن را نداشته باشند و تلف شوند. اینها اتفاقاتی است که همین حالا هم درحال رخ دادن است.» او استفاده از این آبشخورهای مشترک را دلیلی برای شیوع بیماری بین حیوانات میداند که میتواند باعث مرگ و میر آنها بشود.
از نظر حمیدرضا میرزاده فعال زیست محیطی در سالهای خشکسالی میزان تخلفات در حوزه شکار و صید بیشتر میشود و این یعنی مردم به اولین و کم هزینهترین راه برای معیشت از دست رفته روی میآورند: «در خشکسالی میزان مرگ و میر حیات وحش به طور مستقیم به خاطر تشنگی و گرسنگی بیشتر میشود. میزان زاد و ولد کاهش پیدا میکند و دوقلوزایی در گونههایی مانند کل و بز (که زیاد دیده میشود) به شکل معناداری کاهش پیدا میکند. در دوران خشکسالی شانس زنده ماندن حیواناتی که در چند ماه ابتدایی به مادر وابسته هستند هم کمتر میشود.»
او جا به جایی گونههای جانوری برای پیدا کردن منابع غذایی را امری طبیعی میداند که در شرایط فعلی سختتر از همیشه شده است. شرایطی که جادهها و شهرها مانع عبور و مرور راحت حیوانات هستند و کریدورهای عبور و مرور حیوانات مسدود شده است: «متأسفانه در دو، سه دهه اخیر بعضی از زیستگاهها تبدیل شدند به جزیره، که یکی از آن موارد منطقه حفاظت شده ورجین است که یک تعداد قوچ و میش آنجا هستند. دورتا دور این منطقه چسبیده به شهر لواسان جاده و ویلاست و ما مجبوریم در آن مداخله کنیم و در فصل خشک به آنجا آب و علوفه برسانیم تا از گرسنگی تلف نشوند.»
چند سالی هست که مردم نسبت به حیات وحش حساس شدهاند. برای سگکشی تجمع میکنند و دیگر به راحتی از کنار آزار رساندن به حیوانات عبور نمیکنند. این توجهات در این حد باقی نمانده و بسیاری دوست دارند در کارهای زیست محیطی مشارکت داشته باشند. میرزاده با اشاره به این موضع میگوید: «این مشارکت و حساسیت مردم بسیار عالی است اما متأسفانه میبینیم آدمها بدون مشورت و در نظر گرفتن بعضی از مسائل خودسرانه و قطعاً از روی علاقه دست به اقداماتی میزنند که نه تنها به نفع طبیعت و حیات وحش نیست که ضرر هم میرساند. مثلاً در جایی که نباید آبشخور باشد، آبشخور احداث میکنند و به این نکته توجه ندارند که ایجاد چنین چیزی که حیات وحش را به خود جذب میکند باید با مطالعه صورت بگیرد تا در آن منطقه میزان تخلف کم باشد یا کنترل روی آن صورت بگیرد.» او پخش کردن بیش از اندازه علوفه در یک منطقه را هم دلیل مرگ و میر حیواناتی میداند که یک باره تمام علوفه را میخورند و بعد از آن تلف میشوند: «علایق و خیرخواهی مردم جای تقدیر دارد اما باید زیر نظر و هماهنگی سازمان حفاظت محیط زیست و محیطبانان باشد چون آنان دید وسیع تری دارند که کجا به چه چیزی احتیاج است.»
خشکسالی و تبعات آن به هیچ موجود زندهای رحم نمیکند و در این آشفته بازار مدیریت انگار باید منتظر دست سبز طبیعت باشیم تا بازهم معجزهای از آستین بیرون بیاورد.
گزارش نویس
دویدن گرازها با پس زمینه آپارتمانهای شهر میناب در استان هرمزگان ویدئویی است که این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. در نگاه اول شاید اتفاق مهمی نباشد اما آنطور که محلیها میگویند این گرازهای تشنه برای پیدا کردن آب دست به سفری خطرناک زدهاند و شاید کیلومترها از عرصه طبیعی خود دور افتادهاند. خشکسالی حیات وحش ایران را تهدید میکند؛ گرمای بیسابقه هوا در کنار از دست رفتن منابع آبی و پوشش گیاهی به قول محمدعلی یکتا نیک فعال زیست محیطی میتواند به اندازه یک لشکر شکارچی بیرحم به حیات وحش آسیب بزند.
شاید بتوان گفت خشکسالی اولین قربانیان خود را از حیات وحش میگیرد؛ طبیعت علیه طبیعت.وقتی آبی نیست، زمین میسوزد، درختان خشک میشوند و پرندگان و حیوانات از تشنگی و گرسنگی تلف میشوند و کیست که نداند انسان کجای این چرخه ایستاده است، حیوانات در این خشکسالی چه میکنند و این وضعیت چه به روز آنها خواهد آورد؟
محمد علی یکتانیک مسأله خشکسالی را یک بحران چند وجهی برای حیات وحش میداند. او تصور عمومی و سادهانگارانه از بیآبی در طبیعت را به چالش میکشاند و حیواناتی را که بچه دارند بیشتر در معرض خطر میبیند: «علف خواران و بچههای آنان باید هر روز آب بخورند. این صحنه ناراحت کنندهای است که میبینیم برهها و بزغالهها درحال کشاندن مادران خود برای رسیدن به آب هستند. آهوها و قوچ و میشها یا بز وحشی با وجود اینکه خطر را درک میکنند اما مجبور میشوند بهخاطر تشنگی فرزندان در جستوجوی آب بربیایند. اتفاقی که میافتد این است که شکار عمدتاً از مادهها اتفاق میافتد از مادههایی که مولد هستند و بقای جمعیت به این گروه از جانوران وابسته است.»
خشکسالی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی میشود و این به کم شدن جمعیت حشرات میانجامد و در این چرخه پرندگان هم دانه و غذای کمتری بهدست میآورند. حالا با کم شدن پرندگان شکارگرهای آنان که جغد و عقاب و شاهین باشد هم غذای کمتری بهدست میآورند و جمعیتشان کمتر میشود. یکتا نیک با اشاره به خشک شدن تالابها جمعیت ماهیان را هم در معرض خطر میبیند. او خشکسالی را مختص یک سال نمیداند و آن را مانند موجی تصور میکند که در زمان حرکت کرده و هر سال بحران بیشتری خلق میکند.
همان طور که گفته شد اولین واکنش حیوانات برای بهدست آوردن آب و غذا جابه جایی است. مهاجرتی که گاهی به قیمت جان آنها تمام میشود. یکتانیک ارتفاعات را آخرین پناه حیات وحش مینامد چون دیگر در دشتهایی که پر از جاده و روستا و شهر شده جایی برای آنان نیست و حتی ارتفاعات هم در قرق دام است: «با این توصیفات عملاً هیچ چیزی برای حیات وحش باقی نمیماند و آنها مجبورند مهاجرت کنند. در واقع مجبورند از مناطق امنی که پاسگاه محیطبانی برای نظارت نسبی دارد خارج شوند. این اتفاق چند سال پیش برای پارک ملی کویر افتاد و چهار هزار قوچ و کل و میش از پارک ملی کویر در استان سمنان به مناطق آزاد استان اصفهان مهاجرت کردند و تا محیط زیست آمد خودش را پیدا کند و برود ببیند چه شده همه آن جمعیت را شکارچیان از بین بردند.»
شکارچیان فرصت طلب کار سختی ندارند و به راحتی با ایجاد یک حوضچه آب، حیوانات تشنه را به خود جلب میکنند. شکارگاهی ساده و پذیرایی به صرف گلوله؛ انتخابی سخت بین مردن از تشنگی یا کشته شدن توسط شکارچی. اما این تنها راه مردن از خشکسالی نیست؛ بیآبی و خشکسالی یعنی آفت، آفتی که به جان محصولات کشاورزی و گیاهان وحشی و جنگلها هم میافتد که خوراک حیوانات هستند؛ حیواناتی که از تغذیه و آب مناسب برخوردار نیستند، ضعیف هستند و به راحتی توسط این آفات و بیماریها تلف میشوند: «نباید هر جایی منابع آبی ایجاد کرد مثلاً اینکه یک تانکر ببریم وسط بیابان مشکل حل نمیشود که هیچ بلکه باعث ایجاد کمینگاه برای شکارچیان هم میشود و از طرفی نظام طبیعی آنجا را به هم میزند و باعث میشود گوشتخواران هم در آنجا مستقر شوند. در واقع سلسله مراتب جانوران آنجا به هم میریزد. درحالی که برای دیگر چارپایان همان دشت بیآب خواص دیگری داشت حالا عرصهای خطرناک خواهد شد. باید مکانهایی که برای حیات وحش ایجاد میکنیم از روی مطالعه باشد.»
با کم شدن منابع آبی در مناطق مختلف تضاد منافع بین انسان و حیوان هم سر بر میآورد، این نکتهای است که سپهر سلیمی فعال زیست محیطی مطرح میکند: «وقتی غذا و آب کم بشود حیوانات هجوم میآورند به مناطق زیست انسان و آنجاست که تعارض بالا میرود. از طرفی این احتمال بالا میرود که در این جا بهجاییها حیوانات دچار تصادف و آسیب شوند. مثلاً برای استفاده از آب ذخیره کشاورزی یا آب حوضچه ماهی، داخل آب بیفتند و بهخاطر شیب زیاد توان بیرون آمدن از آن را نداشته باشند و تلف شوند. اینها اتفاقاتی است که همین حالا هم درحال رخ دادن است.» او استفاده از این آبشخورهای مشترک را دلیلی برای شیوع بیماری بین حیوانات میداند که میتواند باعث مرگ و میر آنها بشود.
از نظر حمیدرضا میرزاده فعال زیست محیطی در سالهای خشکسالی میزان تخلفات در حوزه شکار و صید بیشتر میشود و این یعنی مردم به اولین و کم هزینهترین راه برای معیشت از دست رفته روی میآورند: «در خشکسالی میزان مرگ و میر حیات وحش به طور مستقیم به خاطر تشنگی و گرسنگی بیشتر میشود. میزان زاد و ولد کاهش پیدا میکند و دوقلوزایی در گونههایی مانند کل و بز (که زیاد دیده میشود) به شکل معناداری کاهش پیدا میکند. در دوران خشکسالی شانس زنده ماندن حیواناتی که در چند ماه ابتدایی به مادر وابسته هستند هم کمتر میشود.»
او جا به جایی گونههای جانوری برای پیدا کردن منابع غذایی را امری طبیعی میداند که در شرایط فعلی سختتر از همیشه شده است. شرایطی که جادهها و شهرها مانع عبور و مرور راحت حیوانات هستند و کریدورهای عبور و مرور حیوانات مسدود شده است: «متأسفانه در دو، سه دهه اخیر بعضی از زیستگاهها تبدیل شدند به جزیره، که یکی از آن موارد منطقه حفاظت شده ورجین است که یک تعداد قوچ و میش آنجا هستند. دورتا دور این منطقه چسبیده به شهر لواسان جاده و ویلاست و ما مجبوریم در آن مداخله کنیم و در فصل خشک به آنجا آب و علوفه برسانیم تا از گرسنگی تلف نشوند.»
چند سالی هست که مردم نسبت به حیات وحش حساس شدهاند. برای سگکشی تجمع میکنند و دیگر به راحتی از کنار آزار رساندن به حیوانات عبور نمیکنند. این توجهات در این حد باقی نمانده و بسیاری دوست دارند در کارهای زیست محیطی مشارکت داشته باشند. میرزاده با اشاره به این موضع میگوید: «این مشارکت و حساسیت مردم بسیار عالی است اما متأسفانه میبینیم آدمها بدون مشورت و در نظر گرفتن بعضی از مسائل خودسرانه و قطعاً از روی علاقه دست به اقداماتی میزنند که نه تنها به نفع طبیعت و حیات وحش نیست که ضرر هم میرساند. مثلاً در جایی که نباید آبشخور باشد، آبشخور احداث میکنند و به این نکته توجه ندارند که ایجاد چنین چیزی که حیات وحش را به خود جذب میکند باید با مطالعه صورت بگیرد تا در آن منطقه میزان تخلف کم باشد یا کنترل روی آن صورت بگیرد.» او پخش کردن بیش از اندازه علوفه در یک منطقه را هم دلیل مرگ و میر حیواناتی میداند که یک باره تمام علوفه را میخورند و بعد از آن تلف میشوند: «علایق و خیرخواهی مردم جای تقدیر دارد اما باید زیر نظر و هماهنگی سازمان حفاظت محیط زیست و محیطبانان باشد چون آنان دید وسیع تری دارند که کجا به چه چیزی احتیاج است.»
خشکسالی و تبعات آن به هیچ موجود زندهای رحم نمیکند و در این آشفته بازار مدیریت انگار باید منتظر دست سبز طبیعت باشیم تا بازهم معجزهای از آستین بیرون بیاورد.
کارشناسان فاوا در گفتوگو با «ایران»:
آگاهی رسانی به کاربران جایگزین مناسبی برای فیلترینگ است
سوسن صادقی
خبرنگار
به تازگی تفاهمنامهای در قالب «پویش ملی ارتقای آگاهیهای حقوقی جامعه» برای آگاهیرسانی به جامعه برای پیشگیری از وقوع جرایم و تهدیدات در حوزه ارتباطات و فضای مجازی، بین سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه و اپراتورهای تلفن همراه (ایرانسل و همراه اول) امضا شد. در پی این اقدام نظر کارشناسان فاوا را درباره آگاهیرسانی درزمینه تهدیدات فضای مجازی و تاثیرات آن را جویا شدیم.
آگاهی برای کاهش آسیبهای فضای مجازی
مهدی اسلامی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است افزایش آگاهی، سواد دیجیتالی و سواد رسانهای نه تنها به جهت دهی درست افراد که به استفاده از فضای مجازی کمک میکند، با آگاهی افراد از تهدیدهایی که این فضا دارد تا حد زیادی از وقوع جرایم هم جلوگیری شود.
اسلامی با بیان اینکه «شهروند هوشمند»، یکی از ارکان مهم در پیشرفت و تحول دیجیتالی است، گفت: از یکسو استفاده از فضای مجازی بخصوص در فراگیری آموزشهای عمومی و تخصصی و از سوی دیگر توسعه تجارت الکترونیکی و خریدهای دیجیتال از اپلیکیشنهای تلفن همراه در دوران کرونا توسعه چشمگیری پیدا کرده، بنابراین آگاه نبودن مردم جامعه در استفاده و بهرهبرداری از این فضا، زمینه را برای آسیبپذیری شهروندان بخصوص کودکان و نوجوانان فراهم میکند.
وی افزود: اپراتورهای مخابراتی اصلی ترین بازیگران در ارائه خدمات دسترسی به اینترنت محسوب میشوند. و آنها میتوانند تأثیر بسزایی در ارتقای فرهنگ صحیح استفاده از فضای مجازی برای کاربران داشته باشند به طوری که آگاهیرسانی از طریق بخش خصوصی مخاطبان و کاربران در فضای مجازی را با انواع تهدیدهای این فضا آشنا کرده و با معرفی ابزارهای لازم زمینه کاهش تهدید و جبران نقاط ضعف افراد را فراهم میکند. مهمتر اینکه به مجرمان و تبهکاران این هشدار را میدهد هویت آنان در فضای مجازی قابل شناسایی است.
به گفته وی، ارتقای آگاهی و سواد رسانه باید با توجه به اقتضای سن و جنس و مسائل حادث گروههای مختلف در جامعه صورت گیرد و سطح دسترسی متفاوتی برای آنها ایجاد شده و به تناسب آگاهی، ابزار مناسبی به آنها معرفی شود.
به اعتقاد اسلامی تأیید هویت ارائه دهندگان خدمات در فضای مجازی نیز میتواند راهکار مناسبی برای جلوگیری از وقوع جرم و تهدیدات در فضای مجازی باشد.
این استاد دانشگاه برای پیشگیری از تهدیدات و جرایم در این فضا نیز گفت: در کنار آگاهیرسانی باید فضای کسب و کار برای رشد اکوسیستم فضای مجازی در کشور بهبود یافته و خدمات و محتوای متنوع بومی با قیمتهای رقابتی تقویت شود. از سوی دیگر باید ابزار و خدمات بومی مناسب برای ارتقای امنیت و ایمنی کاربران و ارائه دهندگان خدمات ارائه شود.
وی در ادامه انجام مطالعات تطبیقی مرتبط با موضوع و انتشار آخرین یافتههای محققان و استارتاپهای فضای مجازی کشور را از دیگر راهکارهای جلوگیری از تهدیدات در فضای مجازی عنوان کرد و افزود: باید خدمات جدید و متنوع و بهروز و هوشمند در فضای مجازی ارائه شود. پهنای باند در ارائه خدمات سالم و امن داخلی افزایش یابد. به توسعه صادرات اکوسیستم فضای مجازی کشور و استفاده از دانش بینالمللی در توسعه خدمات کمک شود.
اسلامی اعتقاد دارد، دانش آموزان و دانشجویان برای حضور در اکوسیستم باید قبل از سن 19 سالگی برای تأمین نیروی انسانی خلاق به صورت هدفمند تربیت شوند، سازمانها و نهادها برای تقویت موتور توسعه اکوسیستم و تحول در اقتصاد دیجیتال به تهیه و تصویب قوانین و مقررات مرتبط با ایمنسازی متعهد شوند و اینکه امنیت و حریم خصوصی در فضای مجازی ارتقا یافته و پیش بینی ضمانتهای لازم انجام شود.
به گفته این استاد دانشگاه، توسعه و رشد متوازن و همه جانبه در عرصه زیرساختهای سخت و نرم و نهادی (از جمله زیرساخت حقوقی) جامعه باعث پیشرفت شده در غیر این صورت اقدام تک بعدی موجب از دست رفتن فرصتها میشود.
یک اقدام خوشایند
رضا ایازی، پژوهشگرحقوقی حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز معتقد است آگاهیسازی مردم با کمک بخش خصوصی هرچند دیر رخ داده، اما اقدام بسیار خوبی است.
ایازی گفت: این اقدام به ابتکار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (سازمان رگولاتوری)، معاونت پیشگیری از جرم قوه قضائیه و اپراتورها تنظیم و امضا شده و سازوکارهایی مانند تهیه محتوا برای ارتقای سواد رسانهای مردم از طریق انیمیشن، مستند، اینفوگرافی، موشنگرافی، بسته خبری و... در نظر گرفته شده و از سوی دیگر اپراتورها هم متعهد هستند تا بستر لازم را برای ارسال پیامک به مشترکان اپراتورها در قالب پنلی فراهم کنند تا از این طریق دانش حقوقی و آگاهی عمومی مردم در حوزه پیشگیری از جرایم ارتباطات و فضای مجازی ارتقا یابد.
وی افزود: باید قبول کرد رفتار اکثر مردم در فضای مجازی از روی آگاهی و نگاه حقوقی نیست و اطلاعات آنها در زمینه فضای مجازی، جرایم و کلاهبرداریهایی که در این فضا رخ میدهد، بسیار اندک است و باید سواد رسانهای آنها در این زمینهها افزایش یابد.
به گفته ایازی اگر معاونت قوه قضائیه پیامهای آگاهیرسانی را در قالب محتواهای گفته شده و پیامک و از طریق اپراتورها به صورت هدفمند به مردم ارائه کند و آنها را با حقوق خود در فضای مجازی آگاه کرده و به آنها قوه تشخیص دهد، این تفاهمنامه میتواند نتیجه خوبی در بر داشته باشد.
این پژوهشگرحقوقی حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات معتقد است باید کلیپهای آموزشی و محتوایی که در این راستا تولید میشود به بهترین وجه ممکن باشد تا اثرگذاری بالایی برای مخاطبان به همراه داشته باشد و بتواند قوه تشخیص مردم را بالا ببرد و قابل پذیرش از سوی آنها باشد اگر این اتفاق صورت بگیرد و آگاهی بخشی در جامعه جریان یابد، میتوان گفت جایگرین خوبی برای مسدودسازی خواهد بود.
آگاهسازی جایگزین مسدودسازی
نیما نامداری، عضو هیأت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای (نصر) نیز معتقد است آگاهیرسانی در فضای مجازی آن هم با تعامل و همکاری چند بخش بخصوص، بخش خصوصی اقدام مثبتی است.
نامداری گفت: این روزها دیگر بخش مهمی از روابط انسانی، کسب و کاری و حتی عاطفی مردم بخصوص نسل جوان در فضای مجازی شکل میگیرد و حتی سهم آن بیشتر از محیط فیزیکی است. بنابراین پیشگیری از تهدیدات در این فضا نیز اهمیت بیشتری پیدا کرده به همین دلیل هراقدامی که مانند دنیا به سالمسازی این محیط منجر شود، قابل دفاع است.
نامداری افزود: تجربه نشان داده که اقدامهای دولت و حاکمیت در زمینه آگاهیرسانی به جامعه نتیجه بخش نبوده و در بسیاری از مواقع هشدارهایی که بهدلیل شکل و ماهیتی که از طریق زیرساختهای آنها به مردم داده شده، با استقبال مردم روبهرو نشده، از اینرو انتخاب بخش خصوصی در این زمینه بهترین اقدام میتواند باشد.
این کارشناس در ادامه گفت: بهترین شیوه در پیشگیری از وقوع جرم در فضای مجازی تولید محتوا از سوی تولیدکنندگان بخش خصوصی با حمایت بخش حاکمیتی است، چراکه محتوایی که از سوی بخش خصوصی تولید می شود و به دست مردم میرسد از سوی مردم جامعه قابل پذیرش تر است.
به گفته وی، آموزش در فضای انتزاعی ثمرهای در برندارد ولی اگر یک پیامی از طریق یک بازی از طریق بخش خصوصی به کاربران آموزش داده شود و جلوگیری از جرایم و تهدیدات در فضای مجازی را هشدار دهد، بیشتر مورد پذیرش جامعه قرار میگیرد.
نامداری تأکید کرد، از آنجایی که تلقی مسئولان و نهادهای حاکمیتی از جرم و تخلف و تهدیدات در فضای مجازی و تبلیغ آن برای پیشگیری از وقوع آنها با باور جامعه یکسان نیست. بنابراین، این شکاف باعث میشود قوانین و ضوابطی هم که برای مردم تدوین و تبلیغ میشود با استقبال آنها مواجه نشود.
به گفته نامداری برای پیشگیری از تخلفات و جرایم در فضای مجازی باید تبلیغ و آگاهیرسانی و ارتقای سواد رسانهای مردم به گونهای انجام شود که برای مردم قابل باور باشد تا تأثیرگذار شود در غیر این صورت تنها منجر به اتلاف منابع میشود. بنابراین اگر آموزش و اطلاعرسانی کمک کند تا افراد در استفاده از خدمات و محتوای فضای مجازی هوشمندانه و عاقلانه عمل کنند نتیجهای بسیار بهتر از مسدودسازی در بر خواهد داشت. وی گفت: باید مسدودسازی را در زمینه محتواهای هرزه نگاری، مستهجن، موارد غیرقانونی چون فروش اسلحه، مواد مخدر، فحشا و... اجرا کرد، چرا که اطلاع رسانی در این موارد مورد قبول عامه جامعه است.
نامداری معتقد است خیلی از اتفاقها در فضای مجازی شکل میگیرد که ماهیت جرم ندارند و به همین دلیل باید در تعریفها قوانین و ضوابط و برخوردها مراقب باشیم تا مواردی جرم انگاری و اطلاع رسانی شوند که درباره آن بین جامعه و متخصصان وفاق وجود داشته باشد. این در حالی است که جرم انگاری در فضای مجازی بسیار سختگیرانه و با نگاه حداکثری صورت میگیرد و مواردی را جرم تلقی میکنند که نگاه جامعه به آن بیشتر ناپسند است.
خبرنگار
به تازگی تفاهمنامهای در قالب «پویش ملی ارتقای آگاهیهای حقوقی جامعه» برای آگاهیرسانی به جامعه برای پیشگیری از وقوع جرایم و تهدیدات در حوزه ارتباطات و فضای مجازی، بین سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه و اپراتورهای تلفن همراه (ایرانسل و همراه اول) امضا شد. در پی این اقدام نظر کارشناسان فاوا را درباره آگاهیرسانی درزمینه تهدیدات فضای مجازی و تاثیرات آن را جویا شدیم.
آگاهی برای کاهش آسیبهای فضای مجازی
مهدی اسلامی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است افزایش آگاهی، سواد دیجیتالی و سواد رسانهای نه تنها به جهت دهی درست افراد که به استفاده از فضای مجازی کمک میکند، با آگاهی افراد از تهدیدهایی که این فضا دارد تا حد زیادی از وقوع جرایم هم جلوگیری شود.
اسلامی با بیان اینکه «شهروند هوشمند»، یکی از ارکان مهم در پیشرفت و تحول دیجیتالی است، گفت: از یکسو استفاده از فضای مجازی بخصوص در فراگیری آموزشهای عمومی و تخصصی و از سوی دیگر توسعه تجارت الکترونیکی و خریدهای دیجیتال از اپلیکیشنهای تلفن همراه در دوران کرونا توسعه چشمگیری پیدا کرده، بنابراین آگاه نبودن مردم جامعه در استفاده و بهرهبرداری از این فضا، زمینه را برای آسیبپذیری شهروندان بخصوص کودکان و نوجوانان فراهم میکند.
وی افزود: اپراتورهای مخابراتی اصلی ترین بازیگران در ارائه خدمات دسترسی به اینترنت محسوب میشوند. و آنها میتوانند تأثیر بسزایی در ارتقای فرهنگ صحیح استفاده از فضای مجازی برای کاربران داشته باشند به طوری که آگاهیرسانی از طریق بخش خصوصی مخاطبان و کاربران در فضای مجازی را با انواع تهدیدهای این فضا آشنا کرده و با معرفی ابزارهای لازم زمینه کاهش تهدید و جبران نقاط ضعف افراد را فراهم میکند. مهمتر اینکه به مجرمان و تبهکاران این هشدار را میدهد هویت آنان در فضای مجازی قابل شناسایی است.
به گفته وی، ارتقای آگاهی و سواد رسانه باید با توجه به اقتضای سن و جنس و مسائل حادث گروههای مختلف در جامعه صورت گیرد و سطح دسترسی متفاوتی برای آنها ایجاد شده و به تناسب آگاهی، ابزار مناسبی به آنها معرفی شود.
به اعتقاد اسلامی تأیید هویت ارائه دهندگان خدمات در فضای مجازی نیز میتواند راهکار مناسبی برای جلوگیری از وقوع جرم و تهدیدات در فضای مجازی باشد.
این استاد دانشگاه برای پیشگیری از تهدیدات و جرایم در این فضا نیز گفت: در کنار آگاهیرسانی باید فضای کسب و کار برای رشد اکوسیستم فضای مجازی در کشور بهبود یافته و خدمات و محتوای متنوع بومی با قیمتهای رقابتی تقویت شود. از سوی دیگر باید ابزار و خدمات بومی مناسب برای ارتقای امنیت و ایمنی کاربران و ارائه دهندگان خدمات ارائه شود.
وی در ادامه انجام مطالعات تطبیقی مرتبط با موضوع و انتشار آخرین یافتههای محققان و استارتاپهای فضای مجازی کشور را از دیگر راهکارهای جلوگیری از تهدیدات در فضای مجازی عنوان کرد و افزود: باید خدمات جدید و متنوع و بهروز و هوشمند در فضای مجازی ارائه شود. پهنای باند در ارائه خدمات سالم و امن داخلی افزایش یابد. به توسعه صادرات اکوسیستم فضای مجازی کشور و استفاده از دانش بینالمللی در توسعه خدمات کمک شود.
اسلامی اعتقاد دارد، دانش آموزان و دانشجویان برای حضور در اکوسیستم باید قبل از سن 19 سالگی برای تأمین نیروی انسانی خلاق به صورت هدفمند تربیت شوند، سازمانها و نهادها برای تقویت موتور توسعه اکوسیستم و تحول در اقتصاد دیجیتال به تهیه و تصویب قوانین و مقررات مرتبط با ایمنسازی متعهد شوند و اینکه امنیت و حریم خصوصی در فضای مجازی ارتقا یافته و پیش بینی ضمانتهای لازم انجام شود.
به گفته این استاد دانشگاه، توسعه و رشد متوازن و همه جانبه در عرصه زیرساختهای سخت و نرم و نهادی (از جمله زیرساخت حقوقی) جامعه باعث پیشرفت شده در غیر این صورت اقدام تک بعدی موجب از دست رفتن فرصتها میشود.
یک اقدام خوشایند
رضا ایازی، پژوهشگرحقوقی حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز معتقد است آگاهیسازی مردم با کمک بخش خصوصی هرچند دیر رخ داده، اما اقدام بسیار خوبی است.
ایازی گفت: این اقدام به ابتکار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (سازمان رگولاتوری)، معاونت پیشگیری از جرم قوه قضائیه و اپراتورها تنظیم و امضا شده و سازوکارهایی مانند تهیه محتوا برای ارتقای سواد رسانهای مردم از طریق انیمیشن، مستند، اینفوگرافی، موشنگرافی، بسته خبری و... در نظر گرفته شده و از سوی دیگر اپراتورها هم متعهد هستند تا بستر لازم را برای ارسال پیامک به مشترکان اپراتورها در قالب پنلی فراهم کنند تا از این طریق دانش حقوقی و آگاهی عمومی مردم در حوزه پیشگیری از جرایم ارتباطات و فضای مجازی ارتقا یابد.
وی افزود: باید قبول کرد رفتار اکثر مردم در فضای مجازی از روی آگاهی و نگاه حقوقی نیست و اطلاعات آنها در زمینه فضای مجازی، جرایم و کلاهبرداریهایی که در این فضا رخ میدهد، بسیار اندک است و باید سواد رسانهای آنها در این زمینهها افزایش یابد.
به گفته ایازی اگر معاونت قوه قضائیه پیامهای آگاهیرسانی را در قالب محتواهای گفته شده و پیامک و از طریق اپراتورها به صورت هدفمند به مردم ارائه کند و آنها را با حقوق خود در فضای مجازی آگاه کرده و به آنها قوه تشخیص دهد، این تفاهمنامه میتواند نتیجه خوبی در بر داشته باشد.
این پژوهشگرحقوقی حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات معتقد است باید کلیپهای آموزشی و محتوایی که در این راستا تولید میشود به بهترین وجه ممکن باشد تا اثرگذاری بالایی برای مخاطبان به همراه داشته باشد و بتواند قوه تشخیص مردم را بالا ببرد و قابل پذیرش از سوی آنها باشد اگر این اتفاق صورت بگیرد و آگاهی بخشی در جامعه جریان یابد، میتوان گفت جایگرین خوبی برای مسدودسازی خواهد بود.
آگاهسازی جایگزین مسدودسازی
نیما نامداری، عضو هیأت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای (نصر) نیز معتقد است آگاهیرسانی در فضای مجازی آن هم با تعامل و همکاری چند بخش بخصوص، بخش خصوصی اقدام مثبتی است.
نامداری گفت: این روزها دیگر بخش مهمی از روابط انسانی، کسب و کاری و حتی عاطفی مردم بخصوص نسل جوان در فضای مجازی شکل میگیرد و حتی سهم آن بیشتر از محیط فیزیکی است. بنابراین پیشگیری از تهدیدات در این فضا نیز اهمیت بیشتری پیدا کرده به همین دلیل هراقدامی که مانند دنیا به سالمسازی این محیط منجر شود، قابل دفاع است.
نامداری افزود: تجربه نشان داده که اقدامهای دولت و حاکمیت در زمینه آگاهیرسانی به جامعه نتیجه بخش نبوده و در بسیاری از مواقع هشدارهایی که بهدلیل شکل و ماهیتی که از طریق زیرساختهای آنها به مردم داده شده، با استقبال مردم روبهرو نشده، از اینرو انتخاب بخش خصوصی در این زمینه بهترین اقدام میتواند باشد.
این کارشناس در ادامه گفت: بهترین شیوه در پیشگیری از وقوع جرم در فضای مجازی تولید محتوا از سوی تولیدکنندگان بخش خصوصی با حمایت بخش حاکمیتی است، چراکه محتوایی که از سوی بخش خصوصی تولید می شود و به دست مردم میرسد از سوی مردم جامعه قابل پذیرش تر است.
به گفته وی، آموزش در فضای انتزاعی ثمرهای در برندارد ولی اگر یک پیامی از طریق یک بازی از طریق بخش خصوصی به کاربران آموزش داده شود و جلوگیری از جرایم و تهدیدات در فضای مجازی را هشدار دهد، بیشتر مورد پذیرش جامعه قرار میگیرد.
نامداری تأکید کرد، از آنجایی که تلقی مسئولان و نهادهای حاکمیتی از جرم و تخلف و تهدیدات در فضای مجازی و تبلیغ آن برای پیشگیری از وقوع آنها با باور جامعه یکسان نیست. بنابراین، این شکاف باعث میشود قوانین و ضوابطی هم که برای مردم تدوین و تبلیغ میشود با استقبال آنها مواجه نشود.
به گفته نامداری برای پیشگیری از تخلفات و جرایم در فضای مجازی باید تبلیغ و آگاهیرسانی و ارتقای سواد رسانهای مردم به گونهای انجام شود که برای مردم قابل باور باشد تا تأثیرگذار شود در غیر این صورت تنها منجر به اتلاف منابع میشود. بنابراین اگر آموزش و اطلاعرسانی کمک کند تا افراد در استفاده از خدمات و محتوای فضای مجازی هوشمندانه و عاقلانه عمل کنند نتیجهای بسیار بهتر از مسدودسازی در بر خواهد داشت. وی گفت: باید مسدودسازی را در زمینه محتواهای هرزه نگاری، مستهجن، موارد غیرقانونی چون فروش اسلحه، مواد مخدر، فحشا و... اجرا کرد، چرا که اطلاع رسانی در این موارد مورد قبول عامه جامعه است.
نامداری معتقد است خیلی از اتفاقها در فضای مجازی شکل میگیرد که ماهیت جرم ندارند و به همین دلیل باید در تعریفها قوانین و ضوابط و برخوردها مراقب باشیم تا مواردی جرم انگاری و اطلاع رسانی شوند که درباره آن بین جامعه و متخصصان وفاق وجود داشته باشد. این در حالی است که جرم انگاری در فضای مجازی بسیار سختگیرانه و با نگاه حداکثری صورت میگیرد و مواردی را جرم تلقی میکنند که نگاه جامعه به آن بیشتر ناپسند است.
گفتوگو با امیر حاجرضایی درباره دلایل پرخاشگری در فوتبال
سیری بیش از حد باعث شده خودشان را محق بدانند!
حامد جیرودی/ ذوب آهن و سایپا در حالی در اولین بازی هفته بیست و ششم لیگ برتر به تساوی 1-1 رسیدند که در دقیقه ۱۱ بازی، شهاب گردان دروازهبان ذوب آهن که با مهاجم سایپا تک به تک شده بود، او را بیرون از محوطه جریمه با خطا متوقف کرد و علی صفایی، داور مسابقه پس از این اتفاق به گردان کارت زرد داد اما پس از اعتراضات نیمکتنشینان سایپا در مشورت با داور چهارم، به گردان کارت قرمز داد. پس از این تصمیم، گردان به سمت داور چهارم حمله کرد و او را هل داد. در این بین چند نفر سعی داشتند دروازهبان ذوب آهن را آرام کنند اما او بشدت عصبانی بود و به سمت کمک داور هجوم میآورد. پس از این بازی، کمیته انضباطی اعلام کرد گردان با صدور قرار دستور موقت تا اطلاع ثانوی از کلیه فعالیتهای مرتبط با فوتبال محروم است. این موضوع باعث شد تا به سراغ امیر حاجرضایی، کارشناس فوتبال برویم و او در گفتوگویی که با خبرنگار «ایران» داشت، درباره پرخاشگریهای اخیر تیمها، بازیکنان و مربیان فوتبال کشورمان چنین صحبت کرد: «من نمیتوانم این مسأله را به درستی درک کنم. اگر در جامعه مشکلاتی وجود داشته باشد که همه از آن آگاهیم و باعث پرخاشگری بعضی از مردم میشود، میشود آن را درک کرد ولی جامعه فوتبال که از یک رفاه نسبی برخوردار است. فوتبال سخت است و هر چه هم که میگیرند مبارکشان باشد ولی شاید از آن طرف بام افتادهایم. متأسفانه برای فرهنگسازی در 2 فدراسیون گذشته هیچ کاری صورت نگرفت و حالا دامنه آن به ورزشگاهها و درون زمین کشیده شده است. هر روز به این پرخاشگریها افزوده میشود و فقط نوعش فرق میکند.»
او ادامه داد: «حالا یک مقدار زیادی تیمها روی داوری تمرکز میکنند و فقط میگویند که ما از داوری زیان میبینیم. طبیعتاً داوری مشکل دارد و قضاوت کردن مشکل است اما داوران ما بدون ابزار هستند. در همین بازی اخیر سوپرجام، داوران هدست داوری نداشتند و با هندزفری و ایرپاد کار میکردند و با چسب به گوششان وصل کرده بودند که بسیار زننده بود. وقتی این همه گردش مالی در فوتبال هست که متأسفانه بخشی از آن با فساد همراه است، VAR که حرفش را هم نزنیم ولی یک هدست برای داور نمیخرند که مسلح باشد. این شرایط با برگزاری یورو تقارن پیدا کرده و ما این مسائل را میبینیم. یک داور در یورو به تکنولوژی دسترسی دارد و ابزارهای زیادی دارد و دائم از بیرون اطلاعات به او داده میشود و اگر جایی هم مشکوک شود، با VAR به کمکش میآیند و او تصمیمش را تصحیح میکند. اما در اینجا این طور نیست و اگر با این وضع همین طور به سراغ داور برویم، نه منصفانه است و نه اخلاقی. او هم یک انسان است که اشتباه میکند. اصلاً چنین چیزی نیست که یک داور تعمداً یک تیم را بازنده کند. بعد ببینید دستمزد آنها چقدر است و این پول ناچیز را چند وقت به چند وقت به آنها میدهند و اگر از آنها دفاع میکنم، به خاطر عشقشان به داوری است.»
حاج رضایی یادآور شد: «ما چرا ضعفهایمان را به داور و دستهای پشت پرده ارجاع میدهیم؟ چرا میگوییم دولت طرفدار یک تیم است؟ همه تیمهای ما دولتی هستند و فقط یکی دو تیم خصوصی هستند که آنها هم وضع خوبی ندارند. شاید یکی از دلایل به وجود آمدن این شرایط، سیری بیش از حد باشد و خودشان را محق میدانند که داور چهارم را مضروب کنند یا به او حمله و فحاشی کنند. در حالی که در تمام دنیا دو سه تیم در هر فصل سقوط میکنند.»
محمد مایلیکهن هم به این اشاره داشت که فرانسه، بلژیک، آلمان و پرتغال از یورو حذف شدند ولی آسمان و ریسمان به هم نبافتند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. حاج رضایی در این باره گفت: «من همیشه صراحت لهجه آقای مایلیکهن را تحسین کردهام. ایشان کاملاً درست گفته است. برد و باخت مانند دوقلوهای به هم چسبیده است. باختن تلخ است ولی نمیشود گردن این و آن انداخت. داوران ما بی پناه هستند و غیر مسلح و این از بیکفایتی مسئولان سابق فوتبال است. داور انگار از بیمارستان آمده که به خودش چسب زده و این خودش پیام دارد و آن این است که فوتبال ایران بیمار است. ما 6 میلیون یورو باید به یک مربی بلژیکی ناکارآمد بدهیم در حالی که میتوانیم این پول را خرج سختافزارهای فوتبال خودمان کنیم تا از عدالت فاصله نگیرد. ما یک دستگاه داریم که یک توپی از خط دروازه رد شده را بگوید؟»
این بازیکن دهه 40 فوتبال ایران و مربی اسبق تیم ملی گفت: «من تظاهر به چیزی نمیکنم اما از شرایط موجود رنج میبرم. برای فوتبالیستهای ما مسائل مالی به حد کافی و وافی تهیه شده ولی وقتی با بعضی از آنها برخورد نشده و قانونهای مدونی در فوتبال نداریم و نظارت خوبی نشده، روز به روز بدتر میشوند و به خودشان اجازه میدهند که در سیمای یک طلبکار ظاهر شوند.»
شاید کرونا باعث خیر شده که تماشاگران نیستند و اتفاقهای بدتری نمیافتد. حاج رضایی در این باره چنین نظر داد: «بله این هم هست اما استادیوم بخش کوچکی از جامعه اصلی ماست. برای نمونه نتوانستهاند صندلیها را شمارهدار کنند و تماشاگر میترسد یک لحظه برود و صندلی او را بگیرند. چه خدماتی به تماشاگر دادهایم تا عصیانگر نشود؟ البته نمیخواهم توجیه کنم. هواداران هم نقد اجتماعی دارند ولی کدام فرهنگ سازی انجام شده است؟ چقدر مصاحبه؟ چقدر ادبیات سخیف؟ چقدر افشاگری؟ کنایه یا مستقیم توهین کردن یا شکایت؟ فکر نمیکنم هیچ فوتبالی اندازه ما پرونده در AFC و فیفا داشته باشد.»
حاج رضایی خاطرنشان کرد: «دلیل این شرایط این است که لیگ باید مولد باشد. داور خوب، مربی خوب و بازیکن خوب تولید کند. دادن خدمات خوب به تماشاگر و احترام به آنها. اما اینها نیست. آقای مایلیکهن درست میگوید. مگر ما این شبها یورو را نمیبینیم؟ ما هم باید گامهای اولیه را برداریم. قهرمان جهان و اروپا رفتند چون میدانند ذات فوتبال همین است. اما در فوتبال ما از داوری انتقاد دارند و بیرون از زمین میگویند پولمان را ندادهاند و ناهار نداریم بخوریم. درست که یک باشگاه باید به تعهداتش عمل کند اما عزت نفستان کجا رفته است؟ من با فوتبال بزرگ شدهام و میدانم چقدر حساس است ولی واقعاً شما محتاج این هستید که غذایتان فلان نبوده و بهمان بوده است؟ من این حرف را به عنوان یک فضیلت نمیزنم اما فوتبال ایران را 2 سال است نمیبینم و گاهی برشهایی از آن را دنبال میکنم. خط و نشان برای همدیگر را ببینم؟ همین بغل گوش ما در باکو دارد یورو برگزار میشود و ومبلی لندن و رم ایتالیا نیست. مسابقات راحت برگزار میشود و این قیاس با فوتبال ما که داعیه بزرگی در آسیا را داریم، آزاردهنده است.»
او ادامه داد: «حالا یک مقدار زیادی تیمها روی داوری تمرکز میکنند و فقط میگویند که ما از داوری زیان میبینیم. طبیعتاً داوری مشکل دارد و قضاوت کردن مشکل است اما داوران ما بدون ابزار هستند. در همین بازی اخیر سوپرجام، داوران هدست داوری نداشتند و با هندزفری و ایرپاد کار میکردند و با چسب به گوششان وصل کرده بودند که بسیار زننده بود. وقتی این همه گردش مالی در فوتبال هست که متأسفانه بخشی از آن با فساد همراه است، VAR که حرفش را هم نزنیم ولی یک هدست برای داور نمیخرند که مسلح باشد. این شرایط با برگزاری یورو تقارن پیدا کرده و ما این مسائل را میبینیم. یک داور در یورو به تکنولوژی دسترسی دارد و ابزارهای زیادی دارد و دائم از بیرون اطلاعات به او داده میشود و اگر جایی هم مشکوک شود، با VAR به کمکش میآیند و او تصمیمش را تصحیح میکند. اما در اینجا این طور نیست و اگر با این وضع همین طور به سراغ داور برویم، نه منصفانه است و نه اخلاقی. او هم یک انسان است که اشتباه میکند. اصلاً چنین چیزی نیست که یک داور تعمداً یک تیم را بازنده کند. بعد ببینید دستمزد آنها چقدر است و این پول ناچیز را چند وقت به چند وقت به آنها میدهند و اگر از آنها دفاع میکنم، به خاطر عشقشان به داوری است.»
حاج رضایی یادآور شد: «ما چرا ضعفهایمان را به داور و دستهای پشت پرده ارجاع میدهیم؟ چرا میگوییم دولت طرفدار یک تیم است؟ همه تیمهای ما دولتی هستند و فقط یکی دو تیم خصوصی هستند که آنها هم وضع خوبی ندارند. شاید یکی از دلایل به وجود آمدن این شرایط، سیری بیش از حد باشد و خودشان را محق میدانند که داور چهارم را مضروب کنند یا به او حمله و فحاشی کنند. در حالی که در تمام دنیا دو سه تیم در هر فصل سقوط میکنند.»
محمد مایلیکهن هم به این اشاره داشت که فرانسه، بلژیک، آلمان و پرتغال از یورو حذف شدند ولی آسمان و ریسمان به هم نبافتند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. حاج رضایی در این باره گفت: «من همیشه صراحت لهجه آقای مایلیکهن را تحسین کردهام. ایشان کاملاً درست گفته است. برد و باخت مانند دوقلوهای به هم چسبیده است. باختن تلخ است ولی نمیشود گردن این و آن انداخت. داوران ما بی پناه هستند و غیر مسلح و این از بیکفایتی مسئولان سابق فوتبال است. داور انگار از بیمارستان آمده که به خودش چسب زده و این خودش پیام دارد و آن این است که فوتبال ایران بیمار است. ما 6 میلیون یورو باید به یک مربی بلژیکی ناکارآمد بدهیم در حالی که میتوانیم این پول را خرج سختافزارهای فوتبال خودمان کنیم تا از عدالت فاصله نگیرد. ما یک دستگاه داریم که یک توپی از خط دروازه رد شده را بگوید؟»
این بازیکن دهه 40 فوتبال ایران و مربی اسبق تیم ملی گفت: «من تظاهر به چیزی نمیکنم اما از شرایط موجود رنج میبرم. برای فوتبالیستهای ما مسائل مالی به حد کافی و وافی تهیه شده ولی وقتی با بعضی از آنها برخورد نشده و قانونهای مدونی در فوتبال نداریم و نظارت خوبی نشده، روز به روز بدتر میشوند و به خودشان اجازه میدهند که در سیمای یک طلبکار ظاهر شوند.»
شاید کرونا باعث خیر شده که تماشاگران نیستند و اتفاقهای بدتری نمیافتد. حاج رضایی در این باره چنین نظر داد: «بله این هم هست اما استادیوم بخش کوچکی از جامعه اصلی ماست. برای نمونه نتوانستهاند صندلیها را شمارهدار کنند و تماشاگر میترسد یک لحظه برود و صندلی او را بگیرند. چه خدماتی به تماشاگر دادهایم تا عصیانگر نشود؟ البته نمیخواهم توجیه کنم. هواداران هم نقد اجتماعی دارند ولی کدام فرهنگ سازی انجام شده است؟ چقدر مصاحبه؟ چقدر ادبیات سخیف؟ چقدر افشاگری؟ کنایه یا مستقیم توهین کردن یا شکایت؟ فکر نمیکنم هیچ فوتبالی اندازه ما پرونده در AFC و فیفا داشته باشد.»
حاج رضایی خاطرنشان کرد: «دلیل این شرایط این است که لیگ باید مولد باشد. داور خوب، مربی خوب و بازیکن خوب تولید کند. دادن خدمات خوب به تماشاگر و احترام به آنها. اما اینها نیست. آقای مایلیکهن درست میگوید. مگر ما این شبها یورو را نمیبینیم؟ ما هم باید گامهای اولیه را برداریم. قهرمان جهان و اروپا رفتند چون میدانند ذات فوتبال همین است. اما در فوتبال ما از داوری انتقاد دارند و بیرون از زمین میگویند پولمان را ندادهاند و ناهار نداریم بخوریم. درست که یک باشگاه باید به تعهداتش عمل کند اما عزت نفستان کجا رفته است؟ من با فوتبال بزرگ شدهام و میدانم چقدر حساس است ولی واقعاً شما محتاج این هستید که غذایتان فلان نبوده و بهمان بوده است؟ من این حرف را به عنوان یک فضیلت نمیزنم اما فوتبال ایران را 2 سال است نمیبینم و گاهی برشهایی از آن را دنبال میکنم. خط و نشان برای همدیگر را ببینم؟ همین بغل گوش ما در باکو دارد یورو برگزار میشود و ومبلی لندن و رم ایتالیا نیست. مسابقات راحت برگزار میشود و این قیاس با فوتبال ما که داعیه بزرگی در آسیا را داریم، آزاردهنده است.»
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
از کار افتادگی پلههای برقی/ آقای یزدانی: پلههای برقی واقع در خیابان آزادی (روبهروی بیمه) و خیابان گیشا مدتی است از کار افتاده اند. لطفاً مسئولان رسیدگی کنند.
بالا بودن مبلغ پارکینگ مترو کرج/ آقای روحانی: پارکینگ مترو کرج قیمت بالایی دارد. لطفاً مسئولین مربوطه تجدید نظر فرمایند.
کافی نبودن امکانات ایمنی و بین راهی جاده آستارا - اردبیل/ آقای ندیهی: امکانات ایمنی و بین راهی در جاده آستارا – اردبیل کافی نیست. لذا از مسئولین وزارت راه خواهشمندیم رسیدگی نمایند.
تکلیف سهام افراد متوفی/ خانم گزانی: تکلیف سهام افراد متوفی چه شد؟ از مسئولان محترم درخواست رسیدگی و پاسخگویی داریم.
قوانین سختگیرانه وام مستأجران/ آقای خامسی: قوانین سختگیرانهای برای گرفتن وام مستأجران وجود دارد. از مسئولان محترم درخواست رسیدگی و پاسخگویی داریم.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
از کار افتادگی پلههای برقی/ آقای یزدانی: پلههای برقی واقع در خیابان آزادی (روبهروی بیمه) و خیابان گیشا مدتی است از کار افتاده اند. لطفاً مسئولان رسیدگی کنند.
بالا بودن مبلغ پارکینگ مترو کرج/ آقای روحانی: پارکینگ مترو کرج قیمت بالایی دارد. لطفاً مسئولین مربوطه تجدید نظر فرمایند.
کافی نبودن امکانات ایمنی و بین راهی جاده آستارا - اردبیل/ آقای ندیهی: امکانات ایمنی و بین راهی در جاده آستارا – اردبیل کافی نیست. لذا از مسئولین وزارت راه خواهشمندیم رسیدگی نمایند.
تکلیف سهام افراد متوفی/ خانم گزانی: تکلیف سهام افراد متوفی چه شد؟ از مسئولان محترم درخواست رسیدگی و پاسخگویی داریم.
قوانین سختگیرانه وام مستأجران/ آقای خامسی: قوانین سختگیرانهای برای گرفتن وام مستأجران وجود دارد. از مسئولان محترم درخواست رسیدگی و پاسخگویی داریم.
فرزانگی و فرومایگی
حسین سلیمی
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی
نگاهی گذرا به تاریخ دانشگاه - در معنانی مختلف آن – گویای آن است که باوجود تمام فراز و نشیبها و خدمات و انحرافها، دانشگاه همواره مهد اصلی فضلیت و فرزانگی بوده است. دانشگاه یک ساختار ذهنی و معنایی است که بنیاد آن بر آموزش و تولید دانش قرار گرفته، انسانهایی بزرگ و تاریخساز در آن ظهور یافتهاند و گونهها و شکلهای مختلف آن در مهدهای متفاوت فرهنگی رشد و نمو کرده است. اما همین نهاد بالنده همواره در بسترها و شرایط مختلف تاریخ مورد طعن و هجمه فرومایگانی بوده که نه فقط با دانشگاهیان که با نهاد آفرینشگر دانشگاه در ستیز بودند و فرهیختگان دانشگاهی هیچگاه از تعرض و آزارهای آنها در امان نبودهاند. البته همین تعارض آنها را آبدیدهتر و توان آنها را برای حل مشکلات عصر خود افزونتر کرده است. این را اندیشمندان گوناگونی که گام به طریق دانشگاهپژوهی گذاردهاند بیان کردند مانند مک اینتایر که دانشگاه را عرصه رویاروی خداباوران فرهیخته با خداستیزان و اخلاق و ضداخلاق دانسته است. گرچه بیان زیباتر از آن در قرآن کریم آمده است که از اهل علم و دانش در تعبیر جاودان یرفعالله الذین آمنوا و الذین اوتوالعلم درجات یاد شده و از فرومایگان با عبارت ویل لکل همزه لمزه.
این داستان نهاد دانشگاه در تمدن تاریخساز ایران و اسلام نیز بوده است. سرنوشت نخستین دانشگاه جامع بهنام ربع رشیدی که فرهیختهای چون رشیدالدین فضلالله آن را برساخت و به افتخار تاریخ ایران بدل کرد و سیاستپیشگان مغولتباری که شمشیر تخریب بر این بنای تمدنساز کشیدند، داستان تاریخی فرزانگی و فرومایگی است؛ سرانجام تقابل فرزانگی و فرومایگی به پایداری نهاد فرزانگی انجامید. حوزههای علمی و دانشگاه عصر جدید بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی ماندگار شدند و به مهد تحول اندیشگی و اجتماعی بدل گردیدند و ریشه درختان تناور فرزانگی را در جامعه فرهنگ پرور ایران کاشتند.
تمام کسانی که گام به دانشگاه بزرگی با نام مبارک علامه طباطبایی گذاردهاند دریافتهاند که این یگانه پایگاه علوم انسانی نمادی از معرفت و اخلاق و محل گردهمآیی اهالی فرهنگ و فضیلت است که در حدود 64 سال حیات خویش، باوجود پارهای از کاستیهای فیزیکی و مادی اثراتی گرانقدر بر جامعه علمی ایران گذارده است. گر چه دانشکدهها و تاریخچههای متفاوت آنها اندکی در شکل دادن به هویت یکپارچه دانشگاهی مشکلآفرین بوده است اما بتدریج ساختار معنایی و شکل سازمانی دانشگاه به گونهای مستحکم شدکه امکان برهم زدن آن از میان رفته است. خوشبختانه این استحکام به گونهای است که حتی وقتی افرادی بر خلاف این سازه پایدار ذهنی و بهمنظور در هم ریختن آن وارد عمل شدند، بتدریج در درون این نظام معنایی فضیلت محور جذب شده و تک تک آنها به کاروان فرهیختگی پیوستند.
در طول سالها، تلاشهایی برای تغییر ماهیت این مولود مبارک جامعه علوم انسانی و اجتماعی شد. کسانی نسبت فساد و ناتوانی به استادان و کارکنان شریف این دانشگاه دادند، گروهی با ایجاد رعب و وحشت تلاش کردند تا انگیزهها و انرژی پیشبرنده این کاروان معرفت را از میان ببرند و گروهی نیز سعی کردند با ایجاد گردابهای ناشی از مجادلات سیاسی – جناحی، این نهاد پربار را از ماهیت دانشی خود تهی ساخته آن را به عرصه تاخت و تاز منافع ستیزهجویان اهل قدرت بدل کنند. اما نهالی که بهنام علامه طباطبایی کاشته شده بود ریشه دارتر و تناورتر از آن بود که با این تندبادها از جا کنده شود. کسانی که هر از گاهی قلم تهمت و خشونت به دست گرفته و گاه نیز با چماق تندروی پای به میدان تخریب گذاردند در اندک زمانی از کار و یاد افتادند و فقط فلز گرانبهای فرهیختگی را دردانشگاه آبدیدهتر کردند.
امروز دانشگاه علامه طباطبایی به یکی از افتخارات آموزش عالی ایران بدل شده است. دانشگاهی که یکی از دانشگاههای برتر کشور با امکاناتی درخور شناخته میشود، مهد علوم انسانی و اجتماعی است و خدماتی فراموش نشدنی و تاریخی به جامعه ایران کرده است. امروز دانشگاه علامه مرکز نظریهپردازی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است و استادان فرزانهاش نه فقط نظریههای زبان شناسی و مردم شناسی بومی ارائه کردهاند بلکه در فرانظریه روابط بینالملل، اقتصاد ایران، تفسیر و نقد ادبی و نظریههای تعلیم و تربیت اندیشههای نوینی مبتنی بر نیازهای بومی و اندیشههای خود ارائه کردهاند. امروز دانشگاه علامه به مهمترین دانشگاه در تحول علوم انسانی بدل شده است و یکی از دانشگاههای رتبه ممتاز داخلی و محور مبادلات دانشگاهی در منطقه و بخشهایی از جهان مانند اسپانیا و روسیه است. با شکلگرفتن یکی از زیباترین پردیسهای دانشگاه به کانون بسیاری از اندرکنشهای علمی بدل شده و نسبت استاد به دانشجوی و سطح آموزش آن به بالاترین سطوح ملی رسیده است. امکانات رفاهی دانشجویان در آن زبانزد است و در جشنوارههای فرهنگی و دانشجویی همواره بر صدر مینشیند. تولیدات پژوهشی آن بهطرز روزافزونی در حال رشد است و مراکز رشد و نوآوری آن الگوی نوینی از کارآفرینی ارائه کردهاند. دانشگاه علامه طباطبایی امروز، اولین دانشگاهی است که پیشگام برنامه شفافیت عملکرد بوده و با اطمینان از مسیر درست گذشته، عملکرد خود را به شکلی شفاف در معرض ذینفعان دانشگاه، اصحاب آموزش عالی و افکار عمومی ایران قرار داده است و از این رهگذر تلاش کرده الگویی از حکمرانی خوب را در نهاد دانشگاه در جامعه ایران ارائه کند. همه اینها نشانگانی از جهش دانشگاه در مسیر فرزانگی و ریشهدار شدن آن در جامعه علم و فرهنگ است. این امر ثمره شصت سال مجاهده استادان و فرهیختگان و آزاد زنان و بزرگمردانی است که باوجود کوشش فرومایگان این نهال یگانه را به باغی مصفا بدل کردند. باغی که بیگمان مسیر ثمردهیاش تداوم خواهد یافت و مردان و زنانی که در نهایت سلامت و قانونمندی و مظلومیت این مهم را عملی ساختند ضامن این تداوم خواهند بود. آنها ستارگان درخشانی هستند که نور وجودشان هرگز خاموش نخواهد شد و بیبهرگان از فضیلت نخواهند توانست گردی بر دامان پربرکتشان بنشانند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی
نگاهی گذرا به تاریخ دانشگاه - در معنانی مختلف آن – گویای آن است که باوجود تمام فراز و نشیبها و خدمات و انحرافها، دانشگاه همواره مهد اصلی فضلیت و فرزانگی بوده است. دانشگاه یک ساختار ذهنی و معنایی است که بنیاد آن بر آموزش و تولید دانش قرار گرفته، انسانهایی بزرگ و تاریخساز در آن ظهور یافتهاند و گونهها و شکلهای مختلف آن در مهدهای متفاوت فرهنگی رشد و نمو کرده است. اما همین نهاد بالنده همواره در بسترها و شرایط مختلف تاریخ مورد طعن و هجمه فرومایگانی بوده که نه فقط با دانشگاهیان که با نهاد آفرینشگر دانشگاه در ستیز بودند و فرهیختگان دانشگاهی هیچگاه از تعرض و آزارهای آنها در امان نبودهاند. البته همین تعارض آنها را آبدیدهتر و توان آنها را برای حل مشکلات عصر خود افزونتر کرده است. این را اندیشمندان گوناگونی که گام به طریق دانشگاهپژوهی گذاردهاند بیان کردند مانند مک اینتایر که دانشگاه را عرصه رویاروی خداباوران فرهیخته با خداستیزان و اخلاق و ضداخلاق دانسته است. گرچه بیان زیباتر از آن در قرآن کریم آمده است که از اهل علم و دانش در تعبیر جاودان یرفعالله الذین آمنوا و الذین اوتوالعلم درجات یاد شده و از فرومایگان با عبارت ویل لکل همزه لمزه.
این داستان نهاد دانشگاه در تمدن تاریخساز ایران و اسلام نیز بوده است. سرنوشت نخستین دانشگاه جامع بهنام ربع رشیدی که فرهیختهای چون رشیدالدین فضلالله آن را برساخت و به افتخار تاریخ ایران بدل کرد و سیاستپیشگان مغولتباری که شمشیر تخریب بر این بنای تمدنساز کشیدند، داستان تاریخی فرزانگی و فرومایگی است؛ سرانجام تقابل فرزانگی و فرومایگی به پایداری نهاد فرزانگی انجامید. حوزههای علمی و دانشگاه عصر جدید بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی ماندگار شدند و به مهد تحول اندیشگی و اجتماعی بدل گردیدند و ریشه درختان تناور فرزانگی را در جامعه فرهنگ پرور ایران کاشتند.
تمام کسانی که گام به دانشگاه بزرگی با نام مبارک علامه طباطبایی گذاردهاند دریافتهاند که این یگانه پایگاه علوم انسانی نمادی از معرفت و اخلاق و محل گردهمآیی اهالی فرهنگ و فضیلت است که در حدود 64 سال حیات خویش، باوجود پارهای از کاستیهای فیزیکی و مادی اثراتی گرانقدر بر جامعه علمی ایران گذارده است. گر چه دانشکدهها و تاریخچههای متفاوت آنها اندکی در شکل دادن به هویت یکپارچه دانشگاهی مشکلآفرین بوده است اما بتدریج ساختار معنایی و شکل سازمانی دانشگاه به گونهای مستحکم شدکه امکان برهم زدن آن از میان رفته است. خوشبختانه این استحکام به گونهای است که حتی وقتی افرادی بر خلاف این سازه پایدار ذهنی و بهمنظور در هم ریختن آن وارد عمل شدند، بتدریج در درون این نظام معنایی فضیلت محور جذب شده و تک تک آنها به کاروان فرهیختگی پیوستند.
در طول سالها، تلاشهایی برای تغییر ماهیت این مولود مبارک جامعه علوم انسانی و اجتماعی شد. کسانی نسبت فساد و ناتوانی به استادان و کارکنان شریف این دانشگاه دادند، گروهی با ایجاد رعب و وحشت تلاش کردند تا انگیزهها و انرژی پیشبرنده این کاروان معرفت را از میان ببرند و گروهی نیز سعی کردند با ایجاد گردابهای ناشی از مجادلات سیاسی – جناحی، این نهاد پربار را از ماهیت دانشی خود تهی ساخته آن را به عرصه تاخت و تاز منافع ستیزهجویان اهل قدرت بدل کنند. اما نهالی که بهنام علامه طباطبایی کاشته شده بود ریشه دارتر و تناورتر از آن بود که با این تندبادها از جا کنده شود. کسانی که هر از گاهی قلم تهمت و خشونت به دست گرفته و گاه نیز با چماق تندروی پای به میدان تخریب گذاردند در اندک زمانی از کار و یاد افتادند و فقط فلز گرانبهای فرهیختگی را دردانشگاه آبدیدهتر کردند.
امروز دانشگاه علامه طباطبایی به یکی از افتخارات آموزش عالی ایران بدل شده است. دانشگاهی که یکی از دانشگاههای برتر کشور با امکاناتی درخور شناخته میشود، مهد علوم انسانی و اجتماعی است و خدماتی فراموش نشدنی و تاریخی به جامعه ایران کرده است. امروز دانشگاه علامه مرکز نظریهپردازی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است و استادان فرزانهاش نه فقط نظریههای زبان شناسی و مردم شناسی بومی ارائه کردهاند بلکه در فرانظریه روابط بینالملل، اقتصاد ایران، تفسیر و نقد ادبی و نظریههای تعلیم و تربیت اندیشههای نوینی مبتنی بر نیازهای بومی و اندیشههای خود ارائه کردهاند. امروز دانشگاه علامه به مهمترین دانشگاه در تحول علوم انسانی بدل شده است و یکی از دانشگاههای رتبه ممتاز داخلی و محور مبادلات دانشگاهی در منطقه و بخشهایی از جهان مانند اسپانیا و روسیه است. با شکلگرفتن یکی از زیباترین پردیسهای دانشگاه به کانون بسیاری از اندرکنشهای علمی بدل شده و نسبت استاد به دانشجوی و سطح آموزش آن به بالاترین سطوح ملی رسیده است. امکانات رفاهی دانشجویان در آن زبانزد است و در جشنوارههای فرهنگی و دانشجویی همواره بر صدر مینشیند. تولیدات پژوهشی آن بهطرز روزافزونی در حال رشد است و مراکز رشد و نوآوری آن الگوی نوینی از کارآفرینی ارائه کردهاند. دانشگاه علامه طباطبایی امروز، اولین دانشگاهی است که پیشگام برنامه شفافیت عملکرد بوده و با اطمینان از مسیر درست گذشته، عملکرد خود را به شکلی شفاف در معرض ذینفعان دانشگاه، اصحاب آموزش عالی و افکار عمومی ایران قرار داده است و از این رهگذر تلاش کرده الگویی از حکمرانی خوب را در نهاد دانشگاه در جامعه ایران ارائه کند. همه اینها نشانگانی از جهش دانشگاه در مسیر فرزانگی و ریشهدار شدن آن در جامعه علم و فرهنگ است. این امر ثمره شصت سال مجاهده استادان و فرهیختگان و آزاد زنان و بزرگمردانی است که باوجود کوشش فرومایگان این نهال یگانه را به باغی مصفا بدل کردند. باغی که بیگمان مسیر ثمردهیاش تداوم خواهد یافت و مردان و زنانی که در نهایت سلامت و قانونمندی و مظلومیت این مهم را عملی ساختند ضامن این تداوم خواهند بود. آنها ستارگان درخشانی هستند که نور وجودشان هرگز خاموش نخواهد شد و بیبهرگان از فضیلت نخواهند توانست گردی بر دامان پربرکتشان بنشانند.
«دو سده» و تحقق «آرزوی چین»
بهزاد شاهنده
استاد دانشگاه تهران
«شی جین پینگ» دبیر کل حزب کمونیست چین در اجلاس سال 2012 که همزمان بود با به قدرت رسیدن وی، یکی از اهداف خود را «دو سده» دانست. این تفکر ابتدا سال 1997 توسط «جیانگ زمین» دبیرکل وقت حزب کمونیست چین اعلام شد. با این حال تا زمانی که «شی» رهبری حزب را در سال 2012 بهدست گرفت بهطور رسمی به شعار اصلی حزب تبدیل نشد. «دو سده» به دو صد سال در تاریخ معاصر چین اشاره دارد:
صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین در سال 2021 که مقرر شده بود چین به یک کشور «نسبتاً مرفه» تبدیل شود و در عمل به معنای تحقق دوبرابر کردن درآمد سرانه کشور نسبت به سال 2010 بود که در سال 2021 محقق شد.
سده «تأسیس کشور» جمهوری خلق چین «در سال 2049 که در آن زمان چین به یک کشور سوسیالیستی «قوی، دموکراتیک، متمدن، هماهنگ» مبدل خواهد شد. (این در حالی است که برابر اعلام «بلومبرگ» چین در سال 2028 به قدرت اقتصادی اول - پنج سال زودتر از پیشبینی قبلی آن سنجش - مبدل خواهد شد.) طبق همان ارزیابی چین با سرعت رشد و توسعه فعلی در سال 2035 در اغلب موارد از جمله قدرت نرمافزاری از ایالات متحده امریکا پیشی خواهد گرفت.
از یک سده سخت تا سده دوم
عملاً این دو «سده» آزمونی است جهت مشروعیت بخشیدن به زمامداری «شی» و حزب کمونیست چین. «سده» سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین که هفته قبل جشن گرفته شد، به لحاظ «سمبولیک» برای «شی جین پینگ» که در سال آینده بهطور حتم سومین دوره پنج ساله دولتمداری خود را اعلام خواهد کرد، بسیار مهم است. در این راستا «شی» تأکید وافر دارد که عظمت امروزی چین بدون تلاش بیوقفه حزب در مقابله با ظلم و ستم خارجی و استثمار داخلی امکانپذیر نمیبود.
در بررسی اینکه چین در راستای تحقق «دو سده» چقدر موفق بوده، میتوان اشاره کرد که بزرگترین دستاورد چین رهایی 700 میلیون نفر از شرایط فقر مطلق بوده که به واسطه اجرای سیاست «درهای باز و اصلاحات اقتصادی» «دنگ شیائو پینگ» تحقق یافت. این رقم که در اصل کمتر از معجزه نیست برابر با 70 درصد حذف فقر مطلق در سطح جهانی است. علاوه بر این تولید ناخالص داخلی این کشور بهطور متوسط رشدی بالغ بر 7 درصد داشته و پیشبینی میشود که در سالجاری 2021 که اقتصاد اغلب کشورها گریبانگیر ویروس کرونا بوده، چین تنها کشور قدرتمند جهان باشد که 8 در صد رشد اقتصادی داشته است.
در اول ماه جولای 1921 تاریخ رسمی تأسیس حزب کمونیست (23 همان ماه برگزاری اولین کنگره حزب را شاهد بودیم) در بخشی از شهر بزرگ شانگهای که منطقه تحت کنترل کشور فرانسه بود (مابقی کشورهای استعماری در مناطق دیگر شهر حضور داشتند و چینیها صرفاً خدمتگزاران آنها بودند!...) حزب کمونیست چین در خفا با حضور 11 نفر و به عبارت دیگر 13 نفر با استناد به اسناد حزب پا به عرصه وجود گذارد. در ابتدای جلسه محل آن لو میرود و مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار میگیرد که باعث میشود افراد حاضر در جلسه از محل گریخته و مابقی جلسه خود را در یک کشتی شکسته در بندر شانگهای برگزار کنند. «مائو ز دونگ» بنیانگذار نظام «جمهوری خلق چین» از جمله افرادی بود که به نمایندگی روستاییان «خونان» (زادگاه وی) در جلسه حضور داشت. وی در سال 1935 در کنفرانس «زونی» به ریاست حزب برگزیده شد.
گذار حزب کمونیست به دوران شکوفایی
از شعارهای مهم گردهمایی جشن صدمین سالگرد تأسیس حزب که «شی» در سخنرانی خود بر آن تأکید کرد «جوانسازی بزرگ» چین است تا جوانان این کشور بتوانند همچنان کشورشان را کشوری قدرتمند در منطقه آسیا- پاسفیک و جهان نگهدارند (از اعضای فعلی حزب کمونیست چین هماکنون 55.12 درصد زیر 30 سال سن دارند). چین تحت رهبری حزب به سمت اولویت دادن به تکنولوژی نو چرخش پیدا کرده است.
چین چند قرن از لحاظ منطقهای و بینالمللی در جهان سرآمد بود و برخیها معتقد هستند که با این سرعت توسعه در تمام بخشها- حتی حضور در کره مریخ - در آیندهای نهچندان دور مجدداً ابرقدرت جهان خواهد شد. چین به گواه تاریخدانان جهان آخرین بار در دهه بیست قرن نوزدهم در جایگاه ابرقدرتی جهان قرار داشت.
حزب کمونیست چین در سال 1921 با کمک حزب کمونیست «اتحاد جماهیر شوروی» سابق در عصری پرتلاطم پس از اینکه یک دهه قبل نظام سلطنتی چند هزار ساله را واژگون کرده بود، تشکیل شد. این حزب در ابتدا یک سندیکای کارگری - کشاورزی بود ولی به مرور زمان تحول پیدا کرد. در سال 1982 به پذیرش دانشجویان دانشگاهها پرداخت و در سال 2002 پذیرای کارآفرینان بخش خصوصی شد. حضور زنان در حزب هنوز برابر با مردان نیست و فقط 8/28 درصد اعضا را تشکیل میدهد. تمامی هفت نفر فعلی ریاست حزب را مردان تشکیل میدهند. در همین راستا اقلیتهای مذهبی 5/7 درصد اعضا را تشکیل میدهند که حتی کمتر از درصدشان در جامعه چین است. چین عملاً یک جامعه «هان» میباشد و «هانها» در رأس امور در چین هستند. طبق مقررات حزب کمونیست چین تمام اعضا باید به عدم داشتن مذهب اعتراف داشته و «بی دین» باشند. این شامل بودیسم و تائوئیسم هم که طی قرون در کشور حضور داشتهاند، میشود.
حزب کمونیست چین در حال حاضر حزبی است که مبارزه برای تحقق طبقه کارگری طبق منویات «کارل مارکس» را عملاً کنار گذارده و تلاش اصلی آن برآورده کردن «آرزوی بزرگ چین»؛ عظمت مجدد این کشور است. تحول عظیم این کشور در سال 1978 به رهبری معمار بزرگ چین، «دنگ شیائو پینگ» با اعلام اصلاحات اقتصادی و درهای باز انجام گرفت که طی 40 سال تولید ناخالص داخلی این کشور را 30 برابر کرد. میزان تولید ناخالص داخلی چین اکنون بالغ بر 26 تریلیون دلار با معیار قدرت خرید است که اول جهان محسوب میشود. شعار اصلی چین «سوسیالیسم با ویژگی چینی» است. در ارتباط با نظام اداری - سیاسی چین مدل «لنینیستی» اقتدارگرایی را دنبال میکند و شدیداً به حفظ نظام تکحزبی متعهد است.
همانطور که اشاره شد حزب کمونیست چین قدرتمندترین سازمان کشور است. این حزب «کنگره ملی خلق» پارلمان کشور را تحت کنترل دارد و سیاستهای خود را به آن دیکته میکند که عملاً باعث شده مجلس ملی کشور فقط مهر و مومی برای تصمیمات حزب باشد. حتی در بحث سیاست خارجی هم حزب حرف آخر را میزند و کمیسیونی برای طراحی و اجرای سیاستهای تدوین شده حزب در زمینه سیاست خارجی دارد. «ارتش آزادیبخش چین» نیز تحت فرمان فرمانده کل قوا است که همزمان با ریاست جمهوری این کشور و دبیرکلی حزب کمونیست چین، رئیس کمیسیون مرکزی نظامی حزب (فرمانده کل قوا) است که مجدداً نقش اصلی حزب را در ارتش مورد تأکید قرار میدهد. حزب کمونیست چین در همه جای این کشور حضور و نقش حیاتی را در اداره کشور برعهده دارد.
استاد دانشگاه تهران
«شی جین پینگ» دبیر کل حزب کمونیست چین در اجلاس سال 2012 که همزمان بود با به قدرت رسیدن وی، یکی از اهداف خود را «دو سده» دانست. این تفکر ابتدا سال 1997 توسط «جیانگ زمین» دبیرکل وقت حزب کمونیست چین اعلام شد. با این حال تا زمانی که «شی» رهبری حزب را در سال 2012 بهدست گرفت بهطور رسمی به شعار اصلی حزب تبدیل نشد. «دو سده» به دو صد سال در تاریخ معاصر چین اشاره دارد:
صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین در سال 2021 که مقرر شده بود چین به یک کشور «نسبتاً مرفه» تبدیل شود و در عمل به معنای تحقق دوبرابر کردن درآمد سرانه کشور نسبت به سال 2010 بود که در سال 2021 محقق شد.
سده «تأسیس کشور» جمهوری خلق چین «در سال 2049 که در آن زمان چین به یک کشور سوسیالیستی «قوی، دموکراتیک، متمدن، هماهنگ» مبدل خواهد شد. (این در حالی است که برابر اعلام «بلومبرگ» چین در سال 2028 به قدرت اقتصادی اول - پنج سال زودتر از پیشبینی قبلی آن سنجش - مبدل خواهد شد.) طبق همان ارزیابی چین با سرعت رشد و توسعه فعلی در سال 2035 در اغلب موارد از جمله قدرت نرمافزاری از ایالات متحده امریکا پیشی خواهد گرفت.
از یک سده سخت تا سده دوم
عملاً این دو «سده» آزمونی است جهت مشروعیت بخشیدن به زمامداری «شی» و حزب کمونیست چین. «سده» سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین که هفته قبل جشن گرفته شد، به لحاظ «سمبولیک» برای «شی جین پینگ» که در سال آینده بهطور حتم سومین دوره پنج ساله دولتمداری خود را اعلام خواهد کرد، بسیار مهم است. در این راستا «شی» تأکید وافر دارد که عظمت امروزی چین بدون تلاش بیوقفه حزب در مقابله با ظلم و ستم خارجی و استثمار داخلی امکانپذیر نمیبود.
در بررسی اینکه چین در راستای تحقق «دو سده» چقدر موفق بوده، میتوان اشاره کرد که بزرگترین دستاورد چین رهایی 700 میلیون نفر از شرایط فقر مطلق بوده که به واسطه اجرای سیاست «درهای باز و اصلاحات اقتصادی» «دنگ شیائو پینگ» تحقق یافت. این رقم که در اصل کمتر از معجزه نیست برابر با 70 درصد حذف فقر مطلق در سطح جهانی است. علاوه بر این تولید ناخالص داخلی این کشور بهطور متوسط رشدی بالغ بر 7 درصد داشته و پیشبینی میشود که در سالجاری 2021 که اقتصاد اغلب کشورها گریبانگیر ویروس کرونا بوده، چین تنها کشور قدرتمند جهان باشد که 8 در صد رشد اقتصادی داشته است.
در اول ماه جولای 1921 تاریخ رسمی تأسیس حزب کمونیست (23 همان ماه برگزاری اولین کنگره حزب را شاهد بودیم) در بخشی از شهر بزرگ شانگهای که منطقه تحت کنترل کشور فرانسه بود (مابقی کشورهای استعماری در مناطق دیگر شهر حضور داشتند و چینیها صرفاً خدمتگزاران آنها بودند!...) حزب کمونیست چین در خفا با حضور 11 نفر و به عبارت دیگر 13 نفر با استناد به اسناد حزب پا به عرصه وجود گذارد. در ابتدای جلسه محل آن لو میرود و مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار میگیرد که باعث میشود افراد حاضر در جلسه از محل گریخته و مابقی جلسه خود را در یک کشتی شکسته در بندر شانگهای برگزار کنند. «مائو ز دونگ» بنیانگذار نظام «جمهوری خلق چین» از جمله افرادی بود که به نمایندگی روستاییان «خونان» (زادگاه وی) در جلسه حضور داشت. وی در سال 1935 در کنفرانس «زونی» به ریاست حزب برگزیده شد.
گذار حزب کمونیست به دوران شکوفایی
از شعارهای مهم گردهمایی جشن صدمین سالگرد تأسیس حزب که «شی» در سخنرانی خود بر آن تأکید کرد «جوانسازی بزرگ» چین است تا جوانان این کشور بتوانند همچنان کشورشان را کشوری قدرتمند در منطقه آسیا- پاسفیک و جهان نگهدارند (از اعضای فعلی حزب کمونیست چین هماکنون 55.12 درصد زیر 30 سال سن دارند). چین تحت رهبری حزب به سمت اولویت دادن به تکنولوژی نو چرخش پیدا کرده است.
چین چند قرن از لحاظ منطقهای و بینالمللی در جهان سرآمد بود و برخیها معتقد هستند که با این سرعت توسعه در تمام بخشها- حتی حضور در کره مریخ - در آیندهای نهچندان دور مجدداً ابرقدرت جهان خواهد شد. چین به گواه تاریخدانان جهان آخرین بار در دهه بیست قرن نوزدهم در جایگاه ابرقدرتی جهان قرار داشت.
حزب کمونیست چین در سال 1921 با کمک حزب کمونیست «اتحاد جماهیر شوروی» سابق در عصری پرتلاطم پس از اینکه یک دهه قبل نظام سلطنتی چند هزار ساله را واژگون کرده بود، تشکیل شد. این حزب در ابتدا یک سندیکای کارگری - کشاورزی بود ولی به مرور زمان تحول پیدا کرد. در سال 1982 به پذیرش دانشجویان دانشگاهها پرداخت و در سال 2002 پذیرای کارآفرینان بخش خصوصی شد. حضور زنان در حزب هنوز برابر با مردان نیست و فقط 8/28 درصد اعضا را تشکیل میدهد. تمامی هفت نفر فعلی ریاست حزب را مردان تشکیل میدهند. در همین راستا اقلیتهای مذهبی 5/7 درصد اعضا را تشکیل میدهند که حتی کمتر از درصدشان در جامعه چین است. چین عملاً یک جامعه «هان» میباشد و «هانها» در رأس امور در چین هستند. طبق مقررات حزب کمونیست چین تمام اعضا باید به عدم داشتن مذهب اعتراف داشته و «بی دین» باشند. این شامل بودیسم و تائوئیسم هم که طی قرون در کشور حضور داشتهاند، میشود.
حزب کمونیست چین در حال حاضر حزبی است که مبارزه برای تحقق طبقه کارگری طبق منویات «کارل مارکس» را عملاً کنار گذارده و تلاش اصلی آن برآورده کردن «آرزوی بزرگ چین»؛ عظمت مجدد این کشور است. تحول عظیم این کشور در سال 1978 به رهبری معمار بزرگ چین، «دنگ شیائو پینگ» با اعلام اصلاحات اقتصادی و درهای باز انجام گرفت که طی 40 سال تولید ناخالص داخلی این کشور را 30 برابر کرد. میزان تولید ناخالص داخلی چین اکنون بالغ بر 26 تریلیون دلار با معیار قدرت خرید است که اول جهان محسوب میشود. شعار اصلی چین «سوسیالیسم با ویژگی چینی» است. در ارتباط با نظام اداری - سیاسی چین مدل «لنینیستی» اقتدارگرایی را دنبال میکند و شدیداً به حفظ نظام تکحزبی متعهد است.
همانطور که اشاره شد حزب کمونیست چین قدرتمندترین سازمان کشور است. این حزب «کنگره ملی خلق» پارلمان کشور را تحت کنترل دارد و سیاستهای خود را به آن دیکته میکند که عملاً باعث شده مجلس ملی کشور فقط مهر و مومی برای تصمیمات حزب باشد. حتی در بحث سیاست خارجی هم حزب حرف آخر را میزند و کمیسیونی برای طراحی و اجرای سیاستهای تدوین شده حزب در زمینه سیاست خارجی دارد. «ارتش آزادیبخش چین» نیز تحت فرمان فرمانده کل قوا است که همزمان با ریاست جمهوری این کشور و دبیرکلی حزب کمونیست چین، رئیس کمیسیون مرکزی نظامی حزب (فرمانده کل قوا) است که مجدداً نقش اصلی حزب را در ارتش مورد تأکید قرار میدهد. حزب کمونیست چین در همه جای این کشور حضور و نقش حیاتی را در اداره کشور برعهده دارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دولت خود را مکلف به همکاری با رئیس جمهور منتخب میداند
-
هیچ آرزویی جز سربلندی این مملکت ندارم
-
رسیدگی به بحران قطعی برق دستور روحانی تأکید رئیسی
-
سایه «دلتا» همچنان بر سر سیستان و بلوچستان
-
نخبگان در حوزه فرهنگ فعالیت جریانساز داشته باشند
-
سبقت دلتا از واکسیناسیون عمومی در پایتخت!
-
دختران در تله مخدرهای جدید
-
خشکسالی شکارچی بیرحم
-
آگاهی رسانی به کاربران جایگزین مناسبی برای فیلترینگ است
-
سیری بیش از حد باعث شده خودشان را محق بدانند!
-
صفحه شعر «ایران»
-
سلام ایران
-
فرزانگی و فرومایگی
-
«دو سده» و تحقق «آرزوی چین»
اخبارایران آنلاین